کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد نوشتهٔ کارولین مک لاود و ترجمهٔ امیرحسین خداپرست است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۶۸ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد (Trust; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۶۸ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب که پنج فصل دارد، شما را با مفهوم و چیستی اعتماد آشنا میکند و به پرسشهای گوناگونی پیرامون آن پاسخ میدهد.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اعتماد
«ممکن است اعتماد مجاز (یعنی معقول) نباشد به این دلیل که فاعل توانایی اعتماد کردن را از دست داده است. افراد اغلب این توانایی را در نتیجه آسیبدیدگی از دست میدهند (Herman ۱۹۹۱). برای مثال، آسیبی که بر اثر تجاوز به وجود میآید میتواند این احساس فرد را که جهان مکانی امن است و کسانی در آن هستند که اهل توجه و مراقبتاند عمیقاً کاهش دهد. چگونه میتوان این احساس اعتماد را دوباره به دست آورد؟ پرسش مشابه اما موسعترِ «چگونه میتوان اعتماد ازدسترفته را دوباره به دست آورد؟» به کسانی ربط دارد که اعتماد به همهکس و همهچیز را از دست ندادهاند بلکه اعتماد به افراد یا نهادهای خاصی را از دست دادهاند. برای مثال، در برخی نقاط جهان، مردم به حرفه پزشکی بسی کمتر از گذشته اعتماد دارند (ONeill ۲۰۰۲; Pellegrino ۱۹۹۱b). چگونه میتوان اعتماد آنها به این حرفه را دوباره به دست آورد؟ نابود کردن اعتماد آسان و ارزان ولی به وجود آوردن آن سخت و نفسگیر است (Uslaner ۱۹۹۹; Baier ۱۹۸۶). دلایل این امر به نوع نگرش ذهنی اعتماد برمیگردد. اعتماد نگرشی نیست که بتوانیم داشتنش را صرفا اراده کنیم، گرچه میتوانیم آن را بپرورانیم.
پروراندن هر اعتمادی به این بستگی دارد که اعتماد چه نوع نگرش ذهنی است، ولی پروراندن اعتماد موجه بستگی دارد به اینکه اعتماد چگونه موجه میشود (بنگرید به بخش «معرفتشناسی اعتماد»). برخی فیلسوفان، از همه بارزتر بِیر، منکر آناند که قواعد مفیدی برای تشخیص زمان مناسب برای اعتماد به نحوی که اعتماد موجه باشد وجود دارد. فرایند اعتمادِ درست پیچیدهتر از آن است که بتوان قواعدی برای آن یافت. با وجود این، به دست دادن رهنمودی در باب چگونگی اعتمادِ درست ممکن است: برای مثال، بِیر و برخی دیگر عواملی را فهرست کردهاند که اگر آنها را به حساب آوریم، دستکم بخت اعتماد درست را برای ما بیشتر میکنند (بنگرید به بخش «معرفتشناسی اعتماد»). این بخش تمرکز دارد بر اینکه اصلاً چگونه باید اعتماد کرد، نه اینکه اعتماد درست چگونه است. برای دست یافتن به خوبیهای اعتماد، باید هر دو کار را کرد: هم اعتماد و هم اعتماد درست.»
حجم
۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه