دانلود و خرید کتاب پاییز باب همایون محمد محمودی
تصویر جلد کتاب پاییز باب همایون

کتاب پاییز باب همایون

نویسنده:محمد محمودی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پاییز باب همایون

کتاب پاییز باب همایون نوشتهٔ محمد محمودی است. انتشارات روزنه این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب پاییز باب همایون

کتاب پاییز باب همایون حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت است از «آقای نیک‌وَرز»، «حیاط شمسی خانم»، «رنج‌های شوالیه»، «علی‌وردیِ کَرکَبودی» و «عاشقانه‌ای بر آب». این کتاب مانند ماشین افسانه‌ایِ زمان خواننده را به هزارتوی زندگی محله‌های شهری در دوردست زمان می‌برند. گفته شده است که محمد محمودی که مهندس آرشیتکت است و مسلط به چم‌وخم معماری، بلد است در کنار صحنه‌های واقعی و ملموس، تخیلش را به‌خصوص در هاله‌ای از یاد مانده‌های آمیخته به ترس‌ها و سایه‌روشن‌های روزگار کودکی به کار بگیرد.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب پاییز باب همایون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پاییز باب همایون

«دَمِ غروب، تو پیاده‌روی جاده قدیمِ شمیران و روبروی سینما فرهنگ، قدم زنان می‌رفتم. شدت گرمایِ هوا افتاده بود. پیاده‌رو هم پرسایه از درخت‌های قدیمی چِنار. نگاهم به اطراف می‌چرخید و هیچ عجله و شتابی در کار نبود. یک مادر با دختربچه زیبائی جلوتر از من می‌رفتند. دخترک با یک دست، بندِ یک قلبِ‌بادکنکیِ‌بزرگ به رنگ سرخِ‌عاشقانه را گرفته بود. قلبِ سرخ دخترک خیلی بزرگ بود. از آن قلب‌های بادکنکی که روزهای وَالِنتیاین در دو طرف خیابان‌های شیک تهران به همه بچه‌های شیشه‌شور و گل‌فروش می‌دهند، تا جلویِ ماشین‌های مدل بالا را بگیرند و پشت چراغ قرمز،‌ مشتریان خود را پیدا کنند. بعدهم تا چهارراه، دنبال ماشین بدوند و پول بادکنک را بگیرند. دست دیگر دختر توی دست مادرش بود.

دخترک موهای بلند بافته داشت. دو رشته بافته‌ای که روی شانه افتاده بودند. هرجای او را که نگاه می‌کردم یک خرده رنگ سرخ داشت. یک بلوز سفید با خال‌خال‌های سرخ، یک کمربند سرخ باریک با پاپیونی روی کمر. جوراب کوتاه سفید با لبه سرخ. کفش‌ها هم سرخِ براق بودند و یا وِرنی با دو تا پاپیون‌سرخ روی هر دو کفش. خیلی خوشحال بود. نمی‌دانم یا به تولد دوستش می‌رفت؟، یا از تولد دوستش می‌آمد؟ و یا به خاطر داشتن این قلبِ سرخِ بزرگ اینقدر خوشحال به نظر می‌رسید!. قلبِ سرخِ بادکنکی هم مدام سرکشی می‌کرد و خودش را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشید. انگار زور بادکنک از زور دخترک بیشتر بود، می‌خواست خودش را از بندِ دست‌ِ او رها کند و آزادانه به پرواز درآید!. اصلاً شاید این قلبِ سرخِ بادکنکی، همان دلِ دخترک بود که آرام و قرار نداشت و می‌خواست به این‌طرف و به آن‌طرف سر بکشد!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۹۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان