دانلود و خرید کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش) براندون مال ترجمه بهاره مدیحی
تصویر جلد کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش)

کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش)

نویسنده:براندون مال
انتشارات:نشر ویدا
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش)

کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش) نوشتهٔ براندون مال و ترجمهٔ بهاره مدیحی است. نشر ویدا این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش)

کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش) که برای نوجوانان نوشته شده، ادامهٔ داستان «کول راندولف» و دوستانش است. آن‌ها برای گذراندن یک شب هالووین فراموش‌نشدنی برنامه می‌چینند. «کول» دوستانش را برای دیدن خانهٔ وحشت ترغیب می‌کند، اما همگی در آنجا گرفتار می‌شوند و سر از سرزمین دیگری در می‌آورند؛ سرزمینی که در هیچ‌کجا نامی از آن نیست؛ سرزمینی ناشناس با وقایعی عجیب؛ سرزمینی بین واقعیت و رؤیا. آن‌ها در آنجا با دختری به نام «میرا» آشنا می‌شود. کول با کمک او سعی می‌کند دوستانش را نجات دهد تا قبل از اینکه به فراموشی سپرده شوند، به وطن بازگردند. با آن‌ها همراه شوید. این رمان ۳۹ فصل دارد.

خواندن کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پنج پادشاهی (جلد دوم، شوالیه سرکش)

«شب بود و ستاره‌ها در آسمان می‌درخشیدند. کول، جیس و میرا توی دشت وسیعی پر از علف‌های هرز روبه‌روی حصار چوبی رنگ‌ورورفته‌ای که تقریباً پانزده متر با آن‌ها فاصله داشت، ایستاده بودند. کول سرش را چرخاند و متوجه شد یک ماشین لباس‌شویی بزرگ‌تر از یک کامیون کمپرسی جلوی دیدش را گرفته. نور نامشخصی از پشت ماشین لباس‌شویی، حیاط را روشن کرده بود. در یک طرف کول، قاصدک‌ها تا کمرش رشد کرده بودند و در طرف دیگر، پوست حلزونی به اندازهٔ یک توپ فوتبال به چشم می‌خورد.

کول گفت: «فکر کنم آنر نبود.»

جیس گفت: «دربارهٔ چیزی که تموم شده، حرف نزن. بیایین اینجا برنده بشیم.» بعد به اطراف نگاهی کرد و گفت: «کجاییم؟»

میرا گفت: «نمی‌دونم.»

کول پرسید: «واقعاً همین‌طوری بود؟ مزدورها اومدن و گرفتن‌تون؟»

میرا سرش را تکان داد و گفت: «تریلیان خیلی مهیّجش کرده بود. نگهبان‌ها اصلاً نمردن. همهٔ اتفاق‌ها توی حیاط‌خلوت افتاد. محافظ‌های پدرم که ده تا یا بیشتر بودن، ما رو گرفتن. گالین هم موقع دفاع از ما، کشته شد. پدرم اصلاً نیومد توی حیاط‌خلوت، ولی اوواندل اونجا بود.»

جیس گفت: «زیاد وقت نداریم آنر رو پیدا کنیم.»

میرا گفت: «تریلیان اختیار زیادی برای انتخاب مکان بهمون نداده. دیدی چطوری رفتیم توی حیاط‌خلوت؟»

کول پرسید: «یعنی آنر رو ندیدیم؟»

میرا گفت: «نمی‌دونم. خیلی دقت کردم؛ به نگهبان‌ها، به پرنده‌های توی آسمون، حتی گفتم شاید یه قسمت از قلعه باشه که قبلاً ندیدیم.»

کول گفت: «عادلانه نیست. تریلیان گفت شانس پیروزی داریم.»

جیس گفت: «گفت که خیلی سخته! شاید زود از اونجا اومدیم بیرون.»

میرا گفت: «محاصره شده بودیم. اوواندل هم داشت می‌اومد جلو. باید حدس می‌زدیم و ادامه می‌دادیم.»

جیس با اشاره به ماشین لباس‌شویی قدیمی پرسید: «این چیه؟»

کول گفت: «ماشین لباس‌شوییه. احتمالاً خرابه، ولی خیلی بزرگه. اینجا همه‌چی بزرگ‌تر از حد معمولیه.»

میرا پرسید: «چی می‌شوره؟»

کول گفت: «لباس.» بعد متوجه یک قوطی نوشابه به اندازهٔ یک سبد شد و صدای جیرجیرک‌ها را شنید. به ستاره‌ها نگاه کرد و دبّ اکبر را دید: «اینجا دنیای منه.»

جیس گفت: «دنیات چقدر مزخرفه.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

حجم

۳۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

قیمت:
۲۳۱,۰۰۰
تومان