دانلود و خرید کتاب بمیر و آزار مرسان!
تصویر جلد کتاب بمیر و آزار مرسان!

کتاب بمیر و آزار مرسان!

گردآورنده:مجید شفیعی
انتشارات:نشر مهاجر
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بمیر و آزار مرسان!

کتاب بمیر و آزار مرسان! با گردآوری و بازنویسی مجید شفیعی در نشر مهاجر به چاپ رسیده است. این کتاب دربردارندۀ داستان‌ها و حکایت‌های طنزآمیز از کتاب کشکول شیخ بهایی است.

درباره کتاب بمیر و آزار مرسان!

موضوع کتاب بمیر و آزار مرسان! طنز و محتوای آن حکایت‌های کهن طنزآمیز است. از زمان‌های بسیار، زبان طنز متأثر از اوضاع بد و غیرعادلانه ریشه دوانده و تبدیل به زبانی خاص و تلنگری برای بیان مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعی مانند ریا، دروغ، حسد، تزویر و بی‌عدالتی شده و توانسته است تأثیر فوق‌العاده‌ای داشته باشد و تفاوت میان وضعیت را چنان‌که هست و چنان‌که باید باشد نشان دهد. مبنای کتاب حاضر، کتاب کشکول شیخ بهایی است. محمد بن عزالدین حسین (زادۀ ۹۵۳ و درگذشتۀ ۱۰۳۱ هجری قمری) معروف به‌ شیخ بهایی فقیه شیعه و ریاضیدان متعلق به دورۀ صفوی بود. او علاوه بر تألیف کتاب‌هایی چون جامع عباسی، در معماری دورۀ صفویه هم دستی داشت. شیخ بهایی، منصب معروف به شیخ‌الاسلامی را که بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت صفویه بود بر عهده داشت. کتاب کشکول شیخ بهایی از تألیفات مشهور او به شمار می‌رود، کتابی مفصل و بدون نظم خاص که در آن، احادیث نبوی، تفاسیر قرآنی، قواعد نحوی، اشعار، داستان‌های سرگرم‌کننده و ... درهم آمیخته است. کشکول کتابی بی‌نظم است و در مقدمۀ آن هم گفته شده که شیخ بهایی وقت گردآوری مطالب مرتب‌شده‌ را نداشته و آن‌ها را به همان حال که بوده، رها کرده است.

در کتاب بمیر و آزار مرسان! تعدادی از داستان‌های طنزآمیز کشکول اقتباس و بازنویسی شده‌اند. این کتاب مصور است و در پاورقی هر صفحه، واژه‌های دشوار معنی و توضیح داده شده‌اند. «اینجا چه می‌کنی؟؛ آزادی؛ نااهل؛ گرده‌ای نان؛ نکوهش-سفاهت؛ نیازک- خریص‌تر از تو؛ بازگشایی زبان؛ دزد آشکار؛ درهم خویش۰ میل داری؟؛ فهم- خردمند؛ یابوی ضعیف؛ ریاکار- غایبی حاضر!؛ درهم احمق» تعدادی از عنوان‌‌های این حکایت‌ها هستند. بمیرو آزار مرسان! نیز نام یکی از همین حکایت‌ها است. 

خواندن کتاب بمیر و آزار مرسان! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به نوجوانان دوستدار حکایت‌های طنزآمیز پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بمیر و آزار مرسان!

«به اَعمش گفتند: «چرا دیده‌ات کم سوی گشته است؟» گفت: «از دیدار سنگین‌دلان!» نیز گفته‌اند که روزی ابوحنیفه نزد وی شد و گفت: «در خبر آمده است که اگر خداوند چشمان کسی را از او برگیرد؛ در عوش، چیزی به وی خواهد داد که از آنها بهتر بود. حال بگوی که خداوند چه عوضی داده است؟» اَعمش مطایبه‌کنان گفت: «خداوند در مقابل چشمان من، ندیدن سنگین‌دلان را به من عطا کرد که تو نیز از آنانی!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان