معرفی کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی
کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی نوشتهٔ لیدیا گر و ترجمهٔ حسن خیاطی است. نشر نی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ جستاری در فلسفهٔ موسیقی.
درباره کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی
کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی از مهمترین آثار فلسفی موسیقی است که علاوهبر اهل موسیقی (علاقهمندان به موسیقی کلاسیک و غیرکلاسیک غربی و موسیقیدانان ایرانیِ درگیر با رویکردهای غربی به موسیقی)، برای علاقهمندان به فلسفه نیز بسیار خواندنی و راهگشا دانسته شده است؛ زیرا با پیگیری نحوهٔ شکلگیری تاریخی مفهوم «اثر موسیقی»، محدودیتهای رویکرد تحلیلی و لزوم بهکارگیری رویکرد تاریخی و پیوند جداییناپذیر بین فلسفه و تاریخ را پیش چشم خواننده عیان کرده است. این کتاب یادآوری کرده است که تا اواخر سدهٔ ۱۸ میلادی، کسی نمیگفت باخ آثاری جاودان خلق کرده است که تا ابد موضوع تحسین خواهد بود؛ در واقع بین سالهای ۱۷۵۱ و اوایل سدهٔ ۱۹ میلادی هیچ قطعهای از باخ را شایستهٔ تجدید چاپ بهشکل کامل آن نمیدانستند. لیدیا گر میپرسد که چه اتفاقی افتاد که باخ اینطور حیاتِ دوباره یافت و آثارش از جاودانهترین شاهکارهای موسیقی شد؟ کتاب حاضر پاسخی درخور و مفصل به این پرسش داده است. نویسندهٔ این اثر، استاد علوم انسانی در گروه فلسفه در دانشگاه کلمبیا بوده است.
خواندن کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه، موسیقی و فلسفهٔ موسیقی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب موزه خیالی آثار موسیقایی
«پراکتیس موسیقایی چگونه کار میکند و «مفهوم اثر» چگونه درون آن عمل میکند؟ هدف فصل حاضر شناسایی محتوای فلسفی این دعوی است که «مفهوم اثر» از مقطعی زمانی شروع به تنظیم پراکتیس خاصی کرد. یک راه رسیدن به این مقصود آن است که مسائل را نهفقط با عنایت به معماهای هستیشناختی، بلکه همچنین با توجه به چگونگی حیات و بقای پراکتیس ــ چرا که درواقع بقا نیز مییابد ــ بدون درک صریح ساختار هستیشناختی آن بررسی کنیم. این تغییرِ تمرکزْ متضمن گام نهادن در مسیرهای گوناگون تازهای است، تازه حداقل برای کسانی که عمدتاً به رویکرد تحلیلی علاقهمند بودهاند.
تفاوت اصلی بین این رویکرد جدید و رویکرد تحلیلی استفادهٔ صریحش از تاریخ است. هر چند رویکرد مذکور از هستیشناسی بینیازمان نمیکند، بلکه بر اساس تصور تازهای از هستیشناسیْ این حوزه پیوند جداییناپذیری با تاریخ مییابد. نه بدین معنی که توجیه دعویهای هستیشناختی صرفاً با تاریخ میسر است یا اینکه دعویهای یادشده بنا به معیارهای خاص خودشان نامنسجماند، بلکه به این معنی که سازگار کردن دعویهای هستیشناختی با پیچیدگی تاریخی و مفهومیِ همان موضوعی که دعویهای مذکور با آن پیوند دارند به لحاظ روششناختی در اولویت قرار میگیرد.
هدف از طراحی این تحقیقِ پیشنهادیْ رفع یا حداقل تغییر شرایط برخی تضادهای خاص است. تضاد بین گودمن و زیف را به یاد بیاورید. برای ارزیابی توان مثال نقضِ ادعایی زیف علیه نظریهٔ گودمن، پرسیدیم که آیا نتهای تزیینی بر کیفیت یا هویت سونات «تریل شیطانِ» تارتینی، یا هر دو، تأثیر میگذارند یا خیر. همچنین پرسیدیم که آیا تولیدات موسیقایی آوانگارد، در همه یا حتی برخی موارد، اثر به بار میآورند؟ ما در این راهبرد جدید بررسی میکنیم که تصور ضمنی موجود در تولید موسیقی اولیه و سپس موسیقی آوانگارد تا چه اندازه با تصور ضمنی موجود در «تولید اثر» همخوانی دارد. البته باید در ابتدا مشخص کرد که تولید آثار موسیقایی شامل چه چیزی میشود و این کاری است که میتوان و باید انجام داد. اما پیش از هر کاری باید به شرح واضحِ تصویرِ هستیشناختیای بپردازیم که بناست در این بررسیِ تاریخی آن را پیشفرض بگیریم.
تصویر هستیشناختی مزبور شامل دعویهایی دربارهٔ مفاهیم و ابژههایی است که با هم شرح ساختار هنجاریِ پراکتیس موسیقی کلاسیک را میسازند. مشخصاً در خصوص مفهوم اثر موسیقایی مدعی آن خواهم شد که (۱) مفهومی باز با کاربرد اصلی و اشتقاقی است؛ (۲) با ایدئالهای پراکتیس تضایف دارد؛ (۳) مفهومی نظامبخش، (۴) فرافکنانه، و (۵) نوظهور است. من بهنوبت به تکتک این موارد میپردازم؛ سپس دعوی تاریخیِ محوری خودم را به بحث خواهم گذاشت.»
حجم
۵۲۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۵۲۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه