کتاب چهار باد

کتاب چهار باد با عنوان The four winds نوشته کریستین هانا و ترجمه زهرا امیدی را انتشارات طراحان ایماژ منتشر کرده است. این رمان تاریخی داستان زنی را روایت می‌کند که در دهه‌ی ۱۹۳۰ میلادی هم‌زمان با بحران اقتصادی و خشکسالی بزرگ آمریکا برای بقا و یافتن معنای زندگی تلاش می‌کند. چهار باد به موضوعاتی چون خانواده، امید، مهاجرت و نقش زنان در جامعه می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چهار باد

کتاب چهار باد اثری از کریستین هانا است که در بستر تاریخی دهه‌ی ۱۹۳۰ آمریکا به‌ویژه دوران رکود بزرگ و خشکسالی موسوم به دست بول روایت می‌شود. این کتاب با تمرکز بر زندگی زنان و خانواده‌ها در دشت‌های بزرگ تگزاس تصویری از رنج، فقر، مهاجرت و امید را به تصویر می‌کشد. کریستین هانا با الهام از وقایع واقعی داستان زنی به نام السا ولکات را دنبال می‌کند که در جامعه‌ای سنتی و مردسالار با چالش‌های شخصی و اجتماعی روبه‌رو می‌شود. 

روایت کتاب از سال‌های پیش از بحران آغاز می‌شود و با ورود به سال‌های سخت رکود و مهاجرت به غرب آمریکا ابعاد تازه‌ای از مبارزه برای بقا و حفظ کرامت انسانی را نشان می‌دهد. چهار باد علاوه‌بر پرداختن به مسائل اجتماعی و تاریخی به روابط خانوادگی، نقش زنان و جست‌وجوی هویت فردی نیز می‌پردازد و تصویری چندلایه از زندگی در دوران پرآشوب ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان چهار باد

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان چهار باد با زندگی السا ولکات آغاز می‌شود؛ زنی جوان که در خانواده‌ای محافظه‌کار و سخت‌گیر در تگزاس بزرگ شده است. السا از کودکی به دلیل بیماری و ظاهر متفاوتش همواره احساس طردشدگی و تنهایی می‌کند. او با خواندن رمان‌ها و خیال‌پردازی به‌دنبال معنایی برای زندگی خود است. در جوانی با مردی به نام ریف مارتینلی آشنا می‌شود و این آشنایی به بارداری و ازدواجی ناخواسته منجر می‌شود. السا پس از ازدواج وارد خانواده‌ای مهاجر و کشاورز شده و با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شود. با آغاز خشکسالی و بحران اقتصادی خانواده‌ی السا همه‌چیز خود را از دست می‌دهد و ناچار به مهاجرت به کالیفرنیا می‌شوند. در مسیر مهاجرت و زندگی در اردوگاه‌های کارگری السا با فقر، تبعیض و بی‌عدالتی روبه‌رو می‌شود و برای حفظ خانواده و امید به آینده دست به انتخاب‌های دشواری می‌زند. روایت کتاب سفر درونی السا از زنی مطیع و منزوی به شخصیتی مقاوم و مبارز را به تصویر می‌کشد.

چرا باید کتاب چهار باد را خواند؟

این رمان با پرداختن به یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخی آمریکا تصویری ملموس از زندگی زنان و خانواده‌ها در مواجهه با بحران‌های اجتماعی و طبیعی ارائه می‌دهد. روایت چندلایه و شخصیت‌پردازی دقیق خواننده را با دغدغه‌های هویتی، امید و مبارزه برای بقا همراه می‌کند. چهار باد علاوه‌بر جنبه‌ی تاریخی به موضوعات انسانی و جهانی مانند عشق، فداکاری و قدرت انتخاب می‌پردازد و تجربه‌ای عاطفی و تأمل‌برانگیز رقم می‌زند.

خواندن کتاب چهار باد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های تاریخی، داستان‌های اجتماعی و روایت‌هایی درباره‌ی نقش زنان در جامعه مناسب است. کسانی که دغدغه‌ی مهاجرت، هویت، خانواده و مبارزه با ناملایمات را دارند نیز می‌توانند با داستان چهار باد ارتباط برقرار کنند.

بخشی از کتاب چهار باد

«امید مانند سکه‌ای است که همیشه به همراه دارم: سکه‌ی یک‌پنی آمریکایی که مردی آن را به من داد که بسیار دوستش داشتم. یک وقت‌هایی در سفرم احساس می‌کردم که انگار آن پنی و امید تنها چیزهایی بودند که باعث می‌شد همچنان به مسیرم ادامه دهم. در جست‌و جوی زندگی بهتر به غرب آمدم. اما رویای آمریکایی‌ام به خاطر فقر و سختی و حرص تبدیل به کابوس شد. در این چند سال گذشته روزگار سختی را گذراندیم که همه چیزمان را از دست دادیم: خانه، شغل و غذایمان. سرزمینی که به آن عشق می‌ورزیدیم به ما پشت کرد و تمام دار و ندارمان را گرفت و ما را به خاک سیاه نشاند، حتی پیرمردان خودرایی که از آب و هوا حرف می‌زدند و بابت فصل برداشت خوب و پر و پیمان گندم به همدیگر تبریک می‌گفتند آن‌ها بر این باور بودند که مرد برای درآوردن خرج زن و بچه و زندگی باید در اینجا مبارزه کند. یک مرد. همیشه صحبت از مردها بود. به نظر مردها، پختن و نظافت و وضع حمل و رسیدگی به باغات در برابر کاری که آن‌ها انجام می‌دادند هیچ ارزشی نداشت. اما ما زنان دشت بزرگ از طلوع تا غروب آفتاب کار می‌کردیم، در مزارع گندم آنچنان زجر می‌کشیدیم که همانند سرزمینی که به آن عشق می‌ورزیدیم خشک و آفتاب‌زده می‌شدیم. گاهی اوقات وقتی چشمانم را می‌بندم، قسم می‌خورم هنوز هم مزه‌ی گرد و خاک را در دهانم حس می‌کنم...»