کتاب پرسی جکسون (جلد پنجم، آخرین المپ نشین)
معرفی کتاب پرسی جکسون (جلد پنجم، آخرین المپ نشین)
مجموعه کتابهای پرسی جکسون نوشتهٔ ریک ریوردن یکی از پرفروشترین مجموعههای نوجوانان است که به دنیای اساطیر یونان باستان میپردازد. این کتاب آخرین المپ نشین و جلد پنجم مجموعهٔ پرسی جکسون است که با ترجمهٔ بهزاد بیساری در انتشارات آناناس به چاپ رسیده است. ریوردن توانسته با ترکیب اساطیر با داستانهای مدرن، میلیونها خواننده در سراسر جهان را جذب کند و جوایز متعددی را به دست آورد. آخرین المپ نشین در ۵ می ۲۰۰۹ منتشر شد. این پنجمین و آخرین رمان از مجموعهٔ پرسی جکسون و المپیها است.
درباره کتاب پرسی جکسون (جلد پنجم، آخرین المپ نشین)
مجموعه کتابهای پرسی جکسون، نوشتهٔ ریک ریوردن، ماجراهای نوجوانی به نام پرسی جکسون را روایت میکند که متوجه میشود فرزند یکی از خدایان یونان باستان است. این مجموعه با بهرهگیری از اساطیر یونانی و ترکیب آن با زندگی مدرن، داستانهایی پر از ماجراجویی، هیجان و دوستی را به تصویر میکشد. مجموعه پرسی جکسون شامل ۵ کتاب اصلی است که هر کدام به یک ماجراجویی جدید و جذاب میپردازد. عناوین این ۵ جلد عبارتاند از:
جلد اول: دزد آذرخش
جلد دوم: دریای هیولاها
جلد سوم: نفرین تایتان
جلد چهارم: نبرد هزارتو
جلد پنجم: آخرین المپ نشین
کتاب حاضر آخرین المپ نشین نام دارد و جلد پنجم این مجموعه است. در کتاب آخرین المپ نشین، پرسی و دوستانش باید در نبرد نهایی با تیتانها شرکت کنند تا از نابودی جهان جلوگیری کنند. این کتاب به پایان ماجراهای پرسی جکسون میپردازد. این کتاب پس از انتشار، نقدهای بسیار مثبتی از سوی منتقدان مختلف دریافت کرد. همچنین پرفروشترین کتاب USA Today، شماره یک پرفروشترین کتاب وال استریت ژورنال و شماره یک پرفروشترین لسآنجلس تایمز بود.
کتاب آخرین المپ نشین حول محور نیمه خدای پرسی جکسون می چرخد و او دوستان خود را در آخرین جایگاه برای محافظت از کوه المپوس هدایت می کند. در این جلد از مجموعه در حالی که پرسی جکسون با ریچل دره در حال رانندگی است، چارلز بکندورف به او نزدیک می شود و هر دو برای حمله به کشتی لوک، پرنسس آندرومدا، حرکت می کنند. پرسی بعدا در قصر زیر آب پدرش پوزیدون که در محاصره ی اقیانوس تیتان قرار دارد، بیدار می شود. پرسی میخواهد به مبارزه کمک کند، اما پوزیدون، پرسی را برای شنیدن (پیشگویی بزرگ) به کمپ میفرستد. هنگامی که پرسی در آنجا است، به اردوگاه اطلاع می دهد و متوجه می شود که المپیها در حال مبارزه با تایفون هستند. در آن شب، پرسی به همراه نیکو دی آنجلو، پسر هادس، به جستوجوی سرنخها در مورد نحوهٔ شکست کرونوس آن جا ترک می کند و ...
مجموعه پرسی جکسون موفق به کسب چندین جایزهٔ ردهبندی کتابهای کودک شده است. از بین ۵ جلد مجموعهٔ پرسی جکسون، دزد آذرخش بیشترین جوایز را کسب کرده است که از آن جمله میتوان جوایز زیر را نام برد:
جایزه ردهاوس (Red House Children's Book Award)
جایزه مارک تواین (Mark Twain Award) علاوهبر دزد آذرخش، جلد دوم مجموعه با نام دریای هیولاها نیز این جایزه را کسب کرده است.
جایزه کتاب کالیفرنیا یانگ ریدرز (California Young Reader Medal)
جایزه Rebecca Caudill Young Reader's Book Award
چند فیلم نیز با اقتباس از این مجموعه ساخته شده است که عبارتاند از:
پرسی جکسون و دزد آذرخش (Percy Jackson & the Olympians: The Lightning Thief): این فیلم در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی کریس کلمبوس ساخته شد و بر اساس جلد اول مجموعه پرسی جکسون است.
پرسی جکسون: دریای هیولاها (Percy Jackson: Sea of Monsters): این فیلم در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی تور فرویدنتال ساخته شد و بر اساس جلد دوم مجموعه پرسی جکسون است.
همچنین سریال پرسی جکسون و المپیان بر اساس این مجموعه در حال تولید است و قرار است در دیزنی+ پخش شود.
کتاب پرسی جکسون (جلد پنجم، آخرین المپ نشین) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به نوجوانان و بزرگسالان دوستدار داستانهای تخیلی و اساطیری پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب پرسی جکسون (جلد پنجم، آخرین المپ نشین)
«نگاهی به حوض انداختم، سپس به سنگ مرمر کف آنجا نگاهی انداختم که از ردپاهای خرچنگ لغزنده شده بود، دستم را دراز کردم و روی آب تمرکز کردم و فواره منفجر شد. آب به همه جا پاشید، سه طبقه، بالکنها و آسانسورها همه را پر از آب شده بود. او عاشق آب بود. از پهلو به سمتم آمد و من مستقیم به سمتش دویدم و فریاد زدم: «اَهههههههه!»
درست قبل از برخوردم با او روی زمین دراز کشیدم و درحالیکه روی مرمرهای خیس لیز میخوردم. درست مثل سر خوردن زیر یک خودروی زرهی هفت تُنی. تنها کاری که خرچنگ میتوانست انجام دهد این بود که بنشیند و مرا له کند، اما قبل از اینکه متوجه شود چه اتفاقی دارد میافتد، ریپتاید را زیر شکمش فرو بردم، دستهٔ شمشیر را رها کردم و از سمت دیگرش خارج شدم.
هیولا لرزید و خشخش کرد. چشمانش ذوب شد. با تبخیر درونش، پوستهاش قرمز روشن شد. پوستهٔ خالیاش به شکل تودهای عظیم روی زمین افتاد.
وقت نکردم از شاهکارم لذت ببرم. هیولاها و نیمه خداها در اطرافم فریاد میزدند و سلاحهایشان را به سمت نشانه گرفته بودند. به سمت نزدیکترین پلهها دویدم. سلاحی نداشتم، ریپتاید جادویی بود دیر یا زود در جیبم ظاهر میشد، اما فعلاً جایی زیر جسد خرچنگ گیر کرده بود و من فرصتی برای بازیابی آن نداشتم.
در عرشه هشتم، چند دراخنا سر راهم سبز شدند. آنها از کمر به بالا زنانی بودند با پوست فلسدار سبز، چشمهای زرد و زبانهای دولبه. از کمر به پایین بدنی مثل مار داشتند. آنها نیزهها و تورهای سنگینی حمل میکردند و از روی تجربه میدانستم که میتوانند بهخوبی از آنها استفاده کنند.»
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۳۱ صفحه
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۳۱ صفحه
نظرات کاربران
جالب بود هر چند ترجیح میدادم پایان حماسی تری داشته باشه