کتاب پرسی جکسون (جلد چهارم، نبرد هزارتو)

مجموعه کتاب‌های پرسی جکسون نوشتهٔ ریک ریوردن یکی از پرفروش‌ترین مجموعه‌های نوجوانان است که به دنیای اساطیر یونان باستان می‌پردازد. این کتاب نبرد هزارتو و جلد چهارم مجموعهٔ پرسی جکسون است که با ترجمهٔ بهزاد بیساری در انتشارات آناناس به چاپ رسیده است. ریوردن توانسته با ترکیب اساطیر با داستان‌های مدرن، میلیون‌ها خواننده در سراسر جهان را جذب کند و جوایز متعددی را به دست آورد.  این رمان برای اولین بار در ۶ می ۲۰۰۸ در ایالات متحده توسط Hyperion Books for Children منتشر شد که اثری از انتشارات دیزنی در سراسر جهان است. این کتاب تا به امروز، به ۲۹ زبان ترجمه شده است.

درباره کتاب پرسی جکسون (جلد چهارم، نبرد هزارتو)

مجموعه کتاب‌های پرسی جکسون، نوشته‌ٔ ریک ریوردن، ماجراهای نوجوانی به نام پرسی جکسون را روایت می‌کند که متوجه می‌شود فرزند یکی از خدایان یونان باستان است. این مجموعه با بهره‌گیری از اساطیر یونانی و ترکیب آن با زندگی مدرن، داستان‌هایی پر از ماجراجویی، هیجان و دوستی را به تصویر می‌کشد. مجموعه پرسی جکسون شامل ۵ کتاب اصلی است که هر کدام به یک ماجراجویی جدید و جذاب می‌پردازد. عناوین این ۵ جلد عبارت‌اند از:

جلد اول: دزد آذرخش

جلد دوم: دریای هیولاها

جلد سوم: نفرین تایتان

جلد چهارم: نبرد هزارتو

جلد پنجم: آخرین المپ نشین

کتاب حاضر نبرد هزارتو نام دارد و جلد چهارم این مجموعه است. در کتاب نبرد هزارتو پرسی و دوستانش باید در میان هزارتویی پیچیده و مرگبار به دنبال راهی برای متوقف کردن دشمنان خود باشند. نبرد هزار تو نقدهای مثبتی دریافت کرد و منتقدان از خط داستانی، طنز و هیجان موجود در رمان تمجید کردند. این رمان در فهرست پرفروش‌ترین‌های کودکان آمازون قرار داشت. همچنین نایب قهرمان جایزه Indian Paintbrush Book در سال ۲۰۱۰ شد.
کتاب نبرد هزار تو ماجراهای پرسی جکسون نیمه‌خدای پانزده سالهٔ امروزی، پسر یک زن فانی و خدای یونانی پوزئیدون را دنبال می کند. پرسی و دوستانش آنابث چیس، گروور آندروود، ریچل دره و تایسون می‌خواهند تا با تلاش برای جلوگیری از افتادن ریسمان آریادنه به دست او، مانع از حملهٔ لوک کاستلان و ارتشش به کمپ از طریق هزارتوی دادالوس شوند. پرسی جکسون انتظار ندارد که دانشجوی سال اول بودن چندان سرگرم کننده باشد. اما هنگامی که یک آشنای مرموز فانی در محوطهٔ دانشگاه ظاهر می‌شود، همه چیز به سرعت از بد به شیطانی تبدیل می شود.

در جلد چهارم این مجموعهٔ پر طرفدار، زمانی که جنگ بین المپی‌ها و کرونوس ارباب تایتان شرور نزدیک می‌شود، حتی پناهگاه امن کمپ نیز لحظه به لحظه آسیب‌پذیرتر می‌شود. زیرا ارتش کرونوس برای حمله به مرزهای غیرقابل‌نفوذ خود آماده می‌شود. برای متوقف‌کردن آن‌ها، پرسی و دوستان نیمه‌خدایش باید در جست‌وجوی هزارتوی یک دنیای زیرزمینی گسترده با شگفتی‌های خیره‌کننده باشند. چهارمین کتاب مجموعه پر از طنز و اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی، نوید می‌دهد که این یکی از هیجان‌انگیزترین ماجراجویی‌های آن‌ها باشد.

مجموعه پرسی جکسون موفق به کسب چندین جایزهٔ رده‌بندی کتاب‌های کودک شده است. از بین ۵ جلد مجموعهٔ پرسی جکسون، دزد آذرخش بیشترین جوایز را کسب کرده است که از آن جمله می‌توان جوایز زیر را نام برد:

جایزه ردهاوس (Red House Children's Book Award)

جایزه مارک تواین (Mark Twain Award) علاوه‌بر دزد آذرخش، جلد دوم مجموعه با نام دریای هیولاها نیز این جایزه را کسب کرده است.

جایزه کتاب کالیفرنیا یانگ ریدرز (California Young Reader Medal)

جایزه Rebecca Caudill Young Reader's Book Award

چند فیلم نیز با اقتباس از این مجموعه ساخته شده است که عبارت‌اند از:

پرسی جکسون و دزد آذرخش (Percy Jackson & the Olympians: The Lightning Thief): این فیلم در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی کریس کلمبوس ساخته شد و بر اساس جلد اول مجموعه پرسی جکسون است.

پرسی جکسون: دریای هیولاها (Percy Jackson: Sea of Monsters): این فیلم در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی تور فرویدنتال ساخته شد و بر اساس جلد دوم مجموعه پرسی جکسون است.

همچنین سریال پرسی جکسون و المپیان بر اساس این مجموعه در حال تولید است و قرار است در دیزنی+ پخش شود.

کتاب پرسی جکسون (جلد چهارم، نبرد هزارتو) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به نوجوانان و بزرگسالان دوستدار داستان‌های تخیلی و اساطیری پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب پرسی جکسون (جلد چهارم، نبرد هزارتو)

«آخرین کاری که می‌خواستم در تعطیلات تابستانی انجام دهم این بود که یک مدرسه دیگر را منفجر کنم؛ اما صبح دوشنبه، اولین هفتهٔ ماه ژوئن، من آن‌جا بودم. در ماشین مادرم، مقابل دبیرستان گود در خیابان ۸۱ شرقی ایستاده بودیم.

مدرسه گود یک ساختمان بزرگ با سنگ قهوه‌ای مشرف‌به رودخانه شرقی بود. تعدادی بی.ام.و و ماشین‌های لینکلن تاون جلوی آن پارک شده بود. هنگامی‌که داشتم به طاق سنگی فانتزی آن نگاه می‌کردم به این فکر فرورفتم که چقدر طول می‌کشد تا مرا از این مکان اخراج کنند.

مادرم درحالی‌که خودش آرامش نداشت به من گفت: «فقط آروم باش. این فقط بازدید اولیه از مدرسه‌س و عزیزم فراموش نکن که این مدرسهٔ پاوله. پس سعی نکن که ... می‌دونی چی می‌خوام بگم.»

«که خرابش کنم؟»

«آره.»

پاول بلوفیش، دوست مادرم را جلوتر دیدم که در حین بالا آمدن از پله‌ها به دانش‌آموزان جدید کلاس نهم سلام می‌داد. او با موهای جوگندمی، لباس جین و کت چرمی مرا به یاد مجری‌های تلویزیون می‌انداخت، اما او فقط یک معلم زبان انگلیسی بود. او موفق شده بود دبیرستان گود را متقاعد کند که مرا برای کلاس نهم ثبت‌نام کنند، علی‌رغم این واقعیت که من از هر مدرسه‌ای که تابه‌حال در آن تحصیل‌کردم درنهایت اخراج شدم.»