کتاب مردم نیامده اند
معرفی کتاب مردم نیامده اند
کتاب مردم نیامده اند حاصل گردآوری فرشید گندم کار است. نشر چشمه این کتاب را منتشر کرده است؛ ناداستانی حاوی سفرنامهٔ خراسان یک نویسنده و شاعر ایرانی به نام «میرزا مهدی بدایع نگار» (لاهوتی).
درباره کتاب مردم نیامده اند
کتاب مردم نیامده اند دو سفرنامه از «میرزا مهدیخان بدایعنگار» را در بر گرفته است؛ هر دو روایتِ سفر از تهران به مشهد. سفرنامهٔ اول در ۱۸ ربیعالثانی ۱۳۲۶ برابر با ۳۰ اردیبهشت ۱۲۸۷ و همزمان با سالهای ابتدایی و پرالتهاب مشروطه و مقارن با پادشاهی محمدعلیشاه نوشته شده است. بدایعنگار این سفر را از حرم شاه عبدالعظیم در تهران آغاز میکند و ابتدا به بیدخت گناباد میرود. او که جزو دراویش نعمتاللهی است، دو هفته در آنجا میماند تا در کلاسهای مذهبی حاضر شود؛ سپس برای زیارت به مشهد میرود و پس از توقفی حدوداً یکماهه در ۱۲ شعبان ۱۳۲۶ برابر با ۱۸ شهریور ۱۲۸۷ به تهران برمیگردد. سفرنامهٔ دوم که در حاشیهٔ سفرنامهٔ اول نوشته شده، مربوط به سفر بعدی او به مشهد است که در سال ۱۳۴۳ قمری برابر با ۱۳۰۳ خورشیدی و بسیار خلاصه و صرفاً برای ثبت خاطرات نوشته شده و اهمیتِ سفرنامهٔ اول را ندارد، اما از حیث مشاهدهٔ تغییرات در وضع راهها و نحوهٔ مسافرت طی ۲۰ سال درخور توجه است.
«میرزا مهدی بدایع نگار» (لاهوتی) که بود؟ او در طول زندگیاش تألیفات بسیاری کرد؛ مانند ریاضالمنجمین (۱۲۶۲ خ)، بدایعالانوار فی احوال سابع الائمة الاطهار (۱۲۶۷ خ)، توضیحالبیان فی تسهیلالاوزان (۱۲۷۴ خ)، البدیعیة فی شرح الفیة (۱۲۸۰ خ)، لاهوتیه (۱۲۸۰ خ)، افتضاحالکافرین (۱۲۸۴ خ)، بدایعالوصول الی علمالاصول (۱۲۸۴ خ)، بدایعالاسرار (۱۲۹۲ خ)، بدایعالموالید (۱۳۰۳ خ)، بدایعالعروض (۱۳۰۴ خ)، بدایعالحکمة (۱۳۰۵ خ)، بدایعالانساب فی مدفنالاطیاب (۱۳۱۸ خ)، بدایعالبیان فی جامعالقرآن (۱۳۱۸ خ). او شعر نیز میسرود. تخلصش در ابتدا «مَخلص» بود و پس از پیوستن به سلسلهٔ نعمتاللهی آن را به «لاهوتی» تغییر داد. او دیوان دههزاربیتی خود را سال ۱۳۰۶ خورشیدی در تهران چاپ کرد. دیگر اثر نظم خود به نام «خیرالکلام» را که بهگفتهٔ خودش در ۱۳۰۰ خورشیدی در قالب مثنوی سروده بود، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در تهران به چاپ رساند. در کتاب مردم نیامده اند با سفرهای این شاعر و نویسندهٔ ایرانی همراه شوید.
خواندن کتاب مردم نیامده اند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب سفرنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مردم نیامده اند
«ظهر یکشنبه هشتم وارد سمنان شده، دو ساعت به غروب دوشنبه وارد دامغان، ظهر سهشنبه وارد شاهرود شده، شب را ماندیم. چهار به غروب چهارشنبه حرکت کرده، دو ساعت از آفتاب روز یکشنبه گذشته وارد سبزوار شدیم. هوا تا شاهرود بسیار سرد بود، از مزینان بسیار گرم شد. پنج ساعت به غروب مانده از سبزوار حرکت کردیم. باد بسیار گرمی آمد که حاصل را خشک نموده. امسال به واسطهٔ اینکه بارندگی نشده حاصل دیمی ابداً در مشهد و عرض راه نیامده. ظهر روز دوشنبه وارد نیشابور شدیم. نیشابور اطرافش دهات و بسیار باصفاست برخلاف سبزوار، لکن شهر سبزوار آبادتر است. یک ساعت بعدازظهر روز سهشنبه هفدهم ماه ذیقعده وارد مشهد مقدس شدم. ششم برج جوزا بود که حرکت از تهران شد و روز هجدهم جوزا وارد مشهد شده بودم. آقای حاج رفیعالدوله نگذاشتند منزل علیحده بگیرم. منزل ایشان در ارگ بود که هزار قدم تا حرم مطهر راه بود. شهر مشهد بسیار آباد شده، قریب دوهزار تُرک و دوهزار یزدی و بربری در آنجا ساکن هستند، عمارات عالی دارند، میوهجات بسیار است. در راه که بودیم هنوز خیار نیامده بود، ولی تهران بسیار بود. سبزوار نسبت به مشهد گرم است. مشهد مثل تجریشِ تهران است، آبش گرم است که من هر روز ماست و دوغ میخوردم که تهران نمیتوانستم بخورم. زمینش جهت قرب به آب رطوبی است. زردآلو فراوان دارد و هلوی درشت بسیار و در تابستان همیشه از سمت هرات باد میآید که از مشرق باشد هوا را سرد میکند. عمارت اخوی آب جاری دارد، در کوچهٔ گنبد سبز واقع است. گنبد سبز قبر شیخ مؤمن استاد شیخ بهائی است و شاگرد پیر پالاندوز که آن هم بقعه در خیابان پایین دارد. بقعه هم امامزاده محمد پسر امام جعفر صادق در قبرستان قتلهگاه دارد. مردم او را برادر حضرت رضا میدانند و اشتباه کردهاند، عموی حضرت است که همراه حضرت بوده. شیخ بهائی را هم از اصفهان آوردهاند، بین مسجد گوهرشاد و صحن نو مدفون است. شیخ حر عاملی هم در ایوان حجره در صحن کهنه مدفون است. مدارس این شهر را تهران ندارد و طلاب بسیار دارد، چون موقوفه دارد برخلاف تهران که دیگر طلاب ندارد. مدارس جدید بر پا شده، از اول مشروطه در اینجا هم مدارس جدید بر پاست، لکن هنوز طلاب قدیم هم هستند. اتومبیل بسیار است و امسال از تهران خیلی با اتومبیل آمدهاند، تابهحال این راه اتومبیل نبوده، برعکس یک کجاوه و پالکی که قدیم حامل مسافر بود دیده نشد. راه تهران از مزینان الی شاهرود به واسطهٔ ترکمن مغشوش شده و خیلی از زوار را اسیر بردهاند، چهل سال متجاوز بود که تراکمه این حرکت را نمیکردند. ظهر شنبه وارد نیشابور و ظهر سهشنبه وارد سبزوار و ظهر چهارشنبه از مزینان حرکت کرده، از خوف نه شام خوردیم نه نهار، تا سه ساعت از شب.»
حجم
۱۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۱۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه