کتاب هزار توی کار خانگی
معرفی کتاب هزار توی کار خانگی
کتاب هزار توی کار خانگی نوشتهٔ نجمه واحدی و آزاده رادنژاد است. انتشارات آموزه این کتاب را منتشر کرده است. چگونه مسیر تفاهم و آسایش را در میان کارهای بیپایان خانه پیدا کنیم؟
درباره کتاب هزار توی کار خانگی
چگونه مسیر تفاهم و آسایش را در میان کارهای بیپایان خانه پیدا کنیم؟ کتاب هزارتوی کار خانگی کوشیده است به چنین پرسشی پاسخ بدهد. این کتاب حاوی مطالعهای دقیق و جامع در زمینهٔ کار خانگی است و از منظری علمی و تجربی به این موضوع پرداخته است. این اثر با هدف پرداختن به ابعاد مختلف کار خانگی و ارزشگذاری بر آن، نگاهی عمیق به کارهای روزمرهای دارد که اغلب از سوی جامعه و حتی خود افراد نادیده گرفته میشود. نجمه واحدی در این اثر به سه پرسش اساسی درمورد کار خانگی پاسخ داده است؛ هدف از انجام کار خانگی چیست؟ کار خانگی شامل چه کارهایی میشود؟ کار خانگی را چطور و چگونه میتوان انجام داد؟ او با بررسی این سؤالات به شناخت و تبیین جایگاه و اهمیت کار خانگی در زندگی روزمره پرداخته است. این کتاب از طریق مصاحبهها و تجارب زنان مشغول به کار خانگی، به تجزیهوتحلیل واقعیتهای این نوع کار میپردازد. نجمه واحدی نشان داده است که چگونه کار خانگی که اغلب بهعنوان بخشی از وظایف روزمره و بدیهی تلقی میشود، شامل مجموعهای از کارهای متنوع و گاه پیچیده است؛ همچنین به بررسی روشها و تکنیکهای مختلف برای انجام کار خانگی پرداخته شده است. نویسنده به خوانندگان کمک میکند تا با دیدی متفاوت به کار خانگی نگاه کنند و روشهایی سازگار با زندگی مدرن برای انجام آن را کشف کنند. این کتاب علاوهبر ارائهٔ اطلاعات عملی و مفید، به بحثهای فلسفی و اجتماعی مربوط به کار خانگی میپردازد. نویسنده به این پرسش پاسخ میدهد که چرا کار خانگی باید مورد قدردانی و توجه بیشتری قرار گیرد و چه تأثیراتی بر سلامت روانی و کیفیت زندگی افراد دارد. کتاب هزار توی کار خانگی را یک منبع جامع و غنی برای کسانی دانستهاند که بهدنبال درک عمیقتری از کار خانگی هستند و میخواهند به این فعالیتهای روزمره بهشکلی جدید و آگاهانه نگاه کنند.
خواندن کتاب هزار توی کار خانگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان، پژوهشگران و افرادی که به موضوعات مربوط به کار خانگی و تأثیرات آن بر زندگی علاقهمندند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هزار توی کار خانگی
«هنجارهای اجتماعی و کلیشههای جنسیتی که فشارهای اجتماعی را سبب میشوند، ممکن است بر بسیاری از این شرایط اثر بگذارند. برای توضیح بیشتر، موردی از پاسخهای مصاحبهشوندگان را بررسی میکنیم. میترا، که دامپزشک است در پاسخ به پرسش اول ضمن طرح چالشهای متعدد خود برای مشکل «چی بپزم» میگوید: «نکتهٔ جالب این است که همسر من سالهای زیادی تنها زندگی کرده و مهارت آشپزیاش تقریباً همسطح من است ولی معمولاً آشپزی را یکی دو بار در ماه بهطور تفریحی انجام میدهد و تصاویری از آن را هم در گروه خانوادگی میگذارد که بیایید ببینید چه کردهام و همه فکر میکنند همسرم بیشتر از من آشپزی میکند». طبق پاسخ میترا فرایندی که همسر او برای «پخت غذا» طی میکند با او متفاوت است. پاسخهای دیگر میترا نشان میدهد که او برای تولید غذا موارد متعددی را در نظر میگیرد؛ از خرید مواد غذایی گرفته ـــ که با توجه به دوری از فروشگاه مشکلات خود را دارد ـــ تا مقدار غذایی که گاهی باید به اندازهٔ چند وعده باشد و حتی مدیریت مواد غذایی داخل یخچال برای کاهش دورریز مواد غذایی. علاوهبراین، مناسبات دیگری نیز در پس انجام کار خانگی وجود دارد که در نگاه اول شاید به چشم ما نیاید؛ مثلاً میترا از اینکه همه فکر میکنند همسرش بیشتر آشپزی میکند خشنود نیست. توان و قوایی که همسر میترا صرف «تولید غذا» میکند، که با تأیید و تحسین دیگران پس از به نمایش گذاشتن غذا همراه میشود، فرایندی متفاوت است با آنچه خود میترا از «تولید غذا» در هر وعدهٔ غذایی تجربه میکند. درواقع پخت غذا برای همسر میترا نوعی سرگرمی است و او با تأیید و تشویق دیگران برای انجام این کار پاداشی پیشروی خود میبیند و چهبسا با هیچ فشار روانی برای انجام این کار روبهرو نیست، اما میترا که همیشه وظیفهٔ پختوپز را بر عهده دارد نه تنها تشویق و تأییدی نمیبیند، بلکه از احتمال نادیده گرفته شدن زحماتش به واسطهٔ به نمایش درآمدن آشپزی همسرش در گروه خانوادگی آزرده هم میشود. ضمن اینکه چهبسا همسر میترا برای پخت غذا به همهٔ آنچه میترا به آن فکر میکند ـــ از مقدار غذایی که میپزد گرفته تا مصرف کردن محتویاتِ در حال انقضای یخچال ـــ فکر نمیکند.»
حجم
۳۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
نظرات کاربران
من نسخهٔ کاغذی رو خوندم، و فوقالعادهست. واقعاً هزارتو رو برات باز و شفاف میکنه. هزارتویی که هر کسی که مسئول کار خانگیه تو زندگیش یه بار و گاهی هر روز حس گم شدن درونشو داشته. دستهبندیها، تجربهها، پرسشها و پیشنهادها