تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی ۱۳ شگرد بچه های قوی
معرفی کتاب صوتی ۱۳ شگرد بچه های قوی
کتاب صوتی «۳ شگرد بچههای قوی» نوشتهٔ ایمی مورین و با ترجمه و گویندگی فرح رادنژاد توسط نشر آموزه منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ خودسازی و روانشناسی کودک قرار میگیرد و به مهارتهای زندگی و پرورش ذهن در کودکان میپردازد. نویسنده با تکیهبر تجربیات بالینی و آموزشی خود، راهکارهایی را برای رشد ذهنی و عاطفی کودکان ارائه داده است. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ۱۳ شگرد بچه های قوی
«۳ شگرد بچههای قوی» اثری ناداستان و آموزشی است که با زبانی ساده و روایتهایی ملموس، به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا مهارتهای ذهنی و عاطفی خود را تقویت کنند. ایمی مورین، نویسندهٔ کتاب، رواندرمانگر و مدرس دانشگاه است و پیشتر نیز کتابهایی دربارهٔ قدرت ذهن و خودسازی برای بزرگسالان نوشته است. این کتاب ساختاری منظم دارد و هر فصل آن به یکی از شگردهای مهم برای قویتر شدن ذهنی کودکان میپردازد. روایتهای داستانی کوتاه، تمرینهای عملی و مثالهای واقعی از زندگی کودکان، محتوای کتاب را برای مخاطب جذاب و قابل لمس کرده است. کتاب بهویژه بر سه محور بزرگ فکرکردن، خوب احساسکردن و شجاعانه عملکردن تمرکز دارد و تلاش میکند پیوند میان افکار، احساسات و رفتار را برای کودکان روشن کند. این اثر نهتنها برای کودکان و نوجوانان، بلکه برای والدین، معلمان و مشاوران مدارس نیز قابل استفاده است و میتواند بهعنوان منبعی برای گفتوگو و آموزش مهارتهای زندگی به کار رود.
خلاصه کتاب ۱۳ شگرد بچه های قوی
کتاب «۳ شگرد بچههای قوی» با هدف آموزش مهارتهای ذهنی و عاطفی به کودکان و نوجوانان نوشته شده است. نویسنده در ابتدای کتاب توضیح میدهد که قوی بودن ذهنی به معنای وانمودکردن به بیاحساسی یا بینقص بودن نیست، بلکه به معنای یادگیری نحوهٔ فکرکردن، احساسکردن و عملکردن بهگونهای است که فرد بتواند بهترین نسخهٔ خود باشد. کتاب با روایت داستانهایی از زندگی واقعی کودکان، موقعیتهایی را به تصویر میکشد که هر کودک ممکن است با آنها روبهرو شود؛ مانند شکست در آزمون، مورد تمسخر قرارگرفتن، یا مواجهه با تغییرات بزرگ در زندگی. در هر فصل، یکی از شگردهای اصلی معرفی میشود؛ برای مثال، متوقفکردن احساس تأسف برای خود، حفظ قدرت شخصی و کنارآمدن با تغییرات. نویسنده با تمرینها و مثالهای کاربردی، به کودکان میآموزد که چگونه افکار منفی را شناسایی و جایگزین کنند، احساسات خود را بپذیرند و مسئولیت رفتار و احساساتشان را برعهده بگیرند. همچنین بر اهمیت داشتن افراد مورد اعتماد برای گفتوگو و کمکگرفتن در مواقع دشوار تأکید شده است. کتاب تلاش میکند به کودکان نشان دهد که رشد ذهنی و عاطفی نیازمند تمرین و تکرار است و هیچکس کامل نیست؛ اما با یادگیری این شگردها، میتوان قویتر شد و با چالشهای زندگی بهتر روبهرو شد.
چرا باید کتاب ۱۳ شگرد بچه های قوی را بشنویم؟
این کتاب با تمرکز بر مهارتهای ذهنی و عاطفی، به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا با چالشهای روزمرهٔ خود بهتر کنار بیایند و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند. روایتهای داستانی و تمرینهای عملی، محتوای کتاب را برای مخاطب ملموس و قابل اجرا کرده است. والدین و معلمان نیز میتوانند از این کتاب برای آموزش مهارتهای زندگی به کودکان بهره ببرند و فضای گفتوگو و همدلی را در خانواده یا مدرسه تقویت کنند. «۳ شگرد بچههای قوی» بهویژه برای کسانی که به دنبال راههایی برای پرورش ذهن قوی و انعطافپذیر در کودکان هستند، اثری کاربردی و آموزنده است.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی مناسب است که با چالشهایی مانند اضطراب، کمبود اعتمادبهنفس، تغییرات بزرگ در زندگی یا مشکلات ارتباطی روبهرو هستند. همچنین والدین، معلمان، مشاوران مدارس و هر کسی که دغدغهٔ رشد ذهنی و عاطفی کودکان را دارد، میتواند از آموزههای این کتاب بهره ببرد.
بخشی از کتاب ۱۳ شگرد بچه های قوی
«هیلی عاشق آواز خواندن بود و دوست داشت افراد را سرگرم کند. وقتی دختری کوچک بود در حمام آواز میخواند. گاهی جلوی آینه میایستاد، آواز میخواند و وانمود میکرد که برس مویش میکروفون است. او برای پدر، مادر و خواهرهای کوچکترش کنسرت اجرا میکرد و وقتی کمی بزرگتر شد در کلیسا آواز میخواند. هیلی اجرا کردن جلوی دیگران را دوست داشت. به همین دلیل برای حضور در گروه کر مدرسه که به زودی تشکیل میشد بسیار هیجانزده بود. قرار بود پنج نفر از بچهها انتخاب شوند تا چند خط آواز را به تنهایی روی صحنه بخوانند. هیلی میخواست برای آواز خواندن زیر نورافکن و جلوی تمام مدرسه بخت خود را بیازماید. او پیش از این هرگز در حضور جمعیتی زیاد آواز نخوانده بود. او هم کسانی را که ممکن بود برای شنیدن آوازش بیایند در نظرش مجسم میکرد: خانواده، مادربزرگ و پدربزرگ و شاید حتی همسایهها. هیلی حتی لباسش را هم انتخاب کرد و تصمیم گرفت که در آن شب بزرگ موهایش را چطور درست کند. او باید خوب به نظر میرسید چون همه عمر منتظر این لحظه بود. بچههایی که خواهان اجرای تک نفره بودند باید در یک آزمون صدا شرکت میکردند اما فقط پنج نفر از پانزده شرکتکننده در آزمون میتوانستند نقش تکخوان را بگیرند. وقتی اجراهای آزمایشی شروع شد هیلی مضطرب و عصبی بود. او به آواز اولین همکلاسیاش گوش داد و با خود فکر کرد: «به نظرم نتها را اشتباه میخواند.» دختری دیگر به روی صحنه رفت. دوست هیلی به طرفش خم شد و زیر لب گفت: «انگار دارد جیغ میکشد!» هیلی خندید؛ هرچند که سعی کرد نخندد. سرانجام نوبت به آواز خواندن هیلی رسید. او به جلوی اتاق رفت و همانطور که تمرین کرده بود درست به چشمهای معلم گروه کر نگاه کرد. گلویش را صاف کرد و با اشتیاق و با تمام توان آواز خواند. وقتی آوازش تمام شد معلمش سر تکان داد و لبخند زد و به هیلی اشاره کرد که بنشیند. هیلی از اجرايش حس خوبی داشت و مطمئن بود که لبخند معلمش به این معناست که او برای یکی از اجراهای تکنفره انتخاب شده است.»
زمان
۷ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۴۲۹٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۴۲۹٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
قابلیت انتقال
ندارد