دانلود و خرید کتاب دختر لبخند مرواریدی کلمنتین واماریا ترجمه مهدی گازر
تصویر جلد کتاب دختر لبخند مرواریدی

کتاب دختر لبخند مرواریدی

معرفی کتاب دختر لبخند مرواریدی

کتاب دختر لبخند مرواریدی نوشتهٔ کلمنتین واماریا و الیزابت ویل و ترجمهٔ مهدی گازر است. انتشارات كتاب تداعی این رمان معاصر زندگی‌نامه‌ای را منتشر کرده است؛ روایتی از جنگ، آوارگی و زندگی.

درباره کتاب دختر لبخند مرواریدی

کتاب دختر لبخند مرواریدی حاوی یک رمان معاصر و رواندایی است که روایتی از جنگ، آوارگی و زندگی است. این رمان که برندهٔ جایزهٔ ALA Alex در سال ۲۰۱۹ و نامزد جایزهٔ بهترین زندگی‌نامهٔ گودریدز در سال ۲۰۱۸ میلادی بوده، روایتی است از زندگی کلمنتاین واماریا؛ دختر رواندایی که طی ماجرایی شگفت‌انگیز از نسل‌کشی انسانی در این کشور نجات پیدا می‌کند. این‌نسل‌کشی پس از کشته‌شدن رئیس‌جمهور رواندا در سال ۱۹۹۴ میلادی رخ داد. گفته شده است که طی آن، علاوه‌بر کشته‌شدن ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک، به ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زن تجاوز جنسی شده است. این رمان زندگی‌نامه‌ای که ۲۲ فصل دارد، حاوی خاطرات کلمنتین واماریا است؛ خاطراتی که ثابت می‌کند چگونه روح انسان می‌تواند بر سختی‌ها پیروز شود. کلمنتین واماریا سخنران و فعال حقوق بشر و اهل روآندا بوده و نویسندهٔ دیگر این کتاب به نام الیزابت ویل، نویسندهٔ مجلهٔ نیویورک‌تایمز، سردبیر مجلهٔ اُوت‌ساید و یکی از نویسندگان مجلهٔ مصوّر وُگ بوده است. این کتاب به افرادی که به نویسنده آموختند چگونه وطنِ خودش را بسازد و در آن زندگی کند، تقدیم شده است.

خواندن کتاب دختر لبخند مرواریدی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر رواندا و قالب رمان زندگی‌نامه‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دختر لبخند مرواریدی

«هنوز هم در برابر ابراز عشق و علاقهٔ دیگران از خودم مقاومت نشان می‌دادم. هر چند می‌خواستم که مورد ستایش و تحسین واقع شوم ولی طوری وانمود می‌کردم که انگار احتیاجی به آنها ندارم. می‌خواستم کماکان حق ناپدید بودن از دیدِ دیگران را برای خودم محفوظ نگه دارم. اما ماندن در آشیانهٔ خودم این ترس را تحریک می‌کرد که مبادا کسی ناگهان من را به کناری بکشد. برای مواجهه با این موضوع، ناچار بودم که بگریزم. من باید به خودم اطمینان می‌دادم که هنوز هم می‌دانم چگونه فرار کنم.

بدنم کماکان برایم مثل یک غریبه و نامحرم می‌ماند. انگار که این جسم، باری بر دوشم بود و ناگزیر بودم که همه جا با خودم حملش کنم؛ جسمی با پوست تیره، موهای آشفته و پاهای باریک؛ جسمی که تعهدات فراوانی را بر عهده داشت، جسمی تباه شده و به غارت رفته. این دشوارترین موضوع جهان بود: از سویی، تباهی و غارت را به یاد داشته باشم و از سوی دیگر هنوز معتقد باشم که جسمم جادویی‌ست؛ از سویی، خُرد شدن را به یاد داشته باشم و از سوی دیگر هنوز باور داشته باشم که جسمم تماشایی، مقدس و قادر به آفرینش و خلقت است.

لحظاتی بود که هنوز واژه‌ای برای توصیف‌شان نمی‌یافتم. ذهنم بین وحشت و ویرانی و رنگها در رفت و برگشت بود. با خودم می‌گفتم: «آبی بود، سبز بود». حافظه‌ام ناچارم می‌کرد که همه چیز را بسوزانم و تمام کهکشان را نابود کنم ولی مغزم به این دسیسه تن نمی‌داد. من باید تلاشم را می‌کردم. در حقیقت، ما باید تلاش‌مان را می‌کردیم. باید راهی پیدا می‌کردم تا به تو بگویم: این اتفاق افتاده است. مردان آمدند و در پی آن بودند که جسمم را ویران کنند و آینده‌ام را به تباهی بکشانند. اما من نمی‌توانستم اجازه دهم که بی‌عفتم کنند.

تجاوز، داستان زنان و دختران در جنگ است. تجاوز، داستان صدها هزار مادر، دختر، خواهر، مادربزرگ، بستگان و خاله‌ها و عمه‌ها در کشور من و صدها میلیون نفر دیگر در سرتاسر جهان است. بسیاری از مردان در این کشتار جانشان را از دست دادند. زنان بسیاری بعدها در اثر ابتلا به ایدز تلف شدند. تجاوز و تباهی جسمی، روحی و اجتماعی، حتی در جهانِ متمدن و بزک شده که داعیهٔ حفظ حریم خصوصی افراد را دارد، تا دهه‌ها پس از جنگ باقی ماند. شب و سکوت، داستان یک زن نیست. روآندایی‌ها معتقدند که ما زنان، در سکوت راحتیم. اما سکوت، تنفر را در خود جای داده است.»

کاربر 1797313
۱۴۰۳/۰۸/۱۸

دوست داشتم.

حجم

۳۴۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

حجم

۳۴۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان