کتاب شهر تو خالی

کتاب شهر تو خالی نوشتۀ رنسام ریگز با ترجمۀ طاهره شکوری در انتشارات نگاه آشنا به چاپ رسیده است. این کتاب، رمانی فانتزی است و در دسته‌بندی‌های داستان‌های نوجوانان قرار دارد. شهر تو خالی، دومین رمان از مجموعه رمان‌های کودکان عجیب دوشیزه پرگرین است. کتاب، داستان پسری به نام جیکوب است که پس از وقوع حوادثی وحشتناک برای خانواده‌اش، سرنخ‌هایی را پیدا می‌کند و با دنبال کردن آن‌ها به خانه‌ای دورافتاده مخصوص کودکان می‌رسد. جیکوب و دوستان عجیب‌ و غریبش در زمان سفر می‌کنند و با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شوند.

درباره کتاب شهر تو خالی

شهر تو خالی رمانی فانتزی و کتاب دوم از مجموعۀ کودکان عجیب دوشیزه پرگرین است. در این رمان، جیکوب پورتمن قهرمان داستان است. او می‌تواند هیولاهای توخالی را ببیند و احساس کند. اما بلوم دختری است که می‌تواند با دستانش شعله‌های آتش بسازد و در زمان‌های گذشته با پدربزرگ جیکوب همکاری می‌کرده است. آبراهام پورتمن پدربزرگ جیکوب است که یک هیولای توخالی او را کشته است و دیگر شخصیت‌های عجیب و غریبی که با آن‌ها آشنا خواهید شد. در واقع، ۱۰ کودک عجیب هستند که از ارتش هیولاهای قاتل می‌گریزند. تنها کسی که می‌تواند کمکشان کند دوشیزه پرگرین است که در جسم یک پرنده به دام افتاده‌ است.

رمان شهر تو خالی دنبالۀ کتاب اول است و از سال ۱۹۴۰ و در میانۀ جنگ جهانی دوم آغاز می‌شود. جایی که جیکوب و دوست جدیدش بعد از آنکه از جزیرۀ خانم پرگرین به زحمت جان سالم به در می‌برند راهی سفر لندن می‌شوند. آن‌ها در جست‌وجوی یافتن درمانی برای خانم پرگرین هستند که در جسم پرنده‌اش به دام افتاده است و قصد دارند او را از چنگال شکارچیان شیطانی نجات دهند. آن‌ها امیدوارند راهی برای درمان دوشیزه پرگرین بیابند؛ ولی در هرگوشه از این شهر جنگ‌زده‌، شگفتی ترسناکی کمین کرده‌ است. هنگامی که آن‌ها در شهر جنگ‌زده حرکت می‌کنند، با متحدان و دشمنان جدیدی از جمله کودکان عجیب و غریب با توانایی‌های منحصربه‌فرد روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها همچنین باید یاد بگیرند که برای زنده ماندن و تکمیل مأموریت خود، قدرت‌های ماورایی خود را کنترل کنند. بافت تاریخی جنگ نقش مهمی در داستان بازی می‌کند؛ زیرا کودکان باید ضمن تلاش برای انجام مأموریت خود، از میان هرج‌ومرج و ویرانی عبور کنند. در طول این مسیر، آن‌ها با دوستان جدید، یک نمایشگاه حیوانات عجیب‌الخلقه و سورپرایزهای پیش‌بینی‌ناپذیر روبه‌رو می‌شوند.

کتاب شهر تو خالی در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار داشته است. سال ۲۰۱۶ نیز تیم برتون فیلمی با همین عنوان کارگردانی کرد که اقتباسی از این رمان بود. رنسام ریگز، نویسندۀ آمریکایی رمان، به‌خاطر نوشتن این مجموعۀ کودکان عجیب و غریب، معروف است.

خواندن کتاب شهر تو خالی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران رمان‌های نوجوانان و نیز رمان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شهر تو خالی

«ما در میان لنگرگاه پارو می‌زدیم. از کنار قایق‌هایی با شیارهای زنگار گرفته که بر روی آب شناور بودند، از میان اجتماع مرغان دریایی خاموشی که بر روی بقایای به جا ماننده از سکوهای غرق شده لانه کرده بودند، از کنار ماهیگیرانی که تورهایشان را در آب افکنده و مات و مبهوت به ما که در حال عبور کردن بودیم زل زده بودند، سرگشته از اینکه آیا ما موجوداتی خیالی یا واقعی هستیم؛ دسته‏‌ای از اشباح که بر روی آب می‌روند و یا گروهی که در آستانه‌ی مرگ قرار دارند. ماده کودک بودیم که به همراه یک پرنده در سه قایق کوچک و بی‌ثبات، به آرامی و مستقیم به سوی دریا پارو می‌زدیم در حالی که تنها بندرگاه امن ما در نورآبی، طلایی سپیده دم ناهموار و سحرآمیز، به سرعت پشت سرمان مایل‌ها دور و محود می‌شد. مقصد ما ساحل ناهموار سرزمین ولز، جایی پیش‌رویمان بود ولی تنها به شکل مبهمی، مانند لکه‌ی تاریکی که در امتداد افق دور چمباتمه زده بود، دیده می‌شد. از کنار فانوس دریایی قدیمی، که در این فاصله آرام ایستاده بود ولی شب گذشته صحنه‌ی صدمات بسیاری بوده است، عبور کردیم. اینجا جایی بود که با انفجار بمب‌ها در اطرافمان نزدیک بود غرق شویم، کم مانده بود گلوله‌ها ما را تکه پاره کنند؛ جایی که من تفنگی برداشته، ماشه را کشیده و مردی را کشته بودم، عملی که هنوز هم برای غیرقابل درک است. جایی که ما دوشیزه پرگرین را از دست داده بودیم و دوباره او را که از میان آرواره‌های فولادین یک زیردریایی رها شده بود به دست آورده بودیم. اگرچه دوشیزه پرگرینی که به ما بازگشته بود، آسیب دیده و نیازمند کمک بود ولی ما نمی‌دانستیم چگونه باید او را کمک کنیم. اکنون او در انتهای قایق ما نشسته و نظاره‌گر پناهگاهی بود که خودش ساخته بود و با هر ضربه‌ی پارو بیش از پیش دور می‌شد و از دست می‌رفت.»