کتاب جامعه شناسی پزشکی
معرفی کتاب جامعه شناسی پزشکی
کتاب جامعه شناسی پزشکی نوشتهٔ شمیم شرافت است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی پژوهشی در حوزهٔ جامعهشناسی پزشکی.
درباره کتاب جامعه شناسی پزشکی
کتاب جامعه شناسی پزشکی حاصل تلاشهای شمیم شرافت است که در چند سال اخیر در حوزهٔ جامعهشناسی پزشکی و در قالب رسالهٔ دکتری، برای فهمپذیرکردن و تشریح تاریخ معاصر «ندیدن» در مناسبات پزشک و بیمار انجام داده است. رویکرد این پژوهش کلگرا است و نویسنده تلاش کرده است تا تمامی ابعاد این حوزه را مد نظر قرار داده و شرح دهد. کتاب «جامعهشناسی پزشکی» از پنج فصل تشکیل شده است. فصل اول که با درنظرگرفتن چارچوبهای آکادمیک رسالهنویسی نگاشته شده و فضای ذهنی اولیه را برای ورود به بحث فراهم میکند، نخست مناسبات پزشک و بیمار را همچون یک مسئله برای پژوهش طرح و پیگیری میکند. پژوهشهای پیشین و نظریاتی را که روی این مسئله بهصورت مستقیم و غیرمستقیم کار کردهاند، در این بخش آورده شدهاند. در ادامهْ روش، حیطه و منابع پژوهش در کنار محدودیتها و ظرافتهای کار در میدان مناسبات درمان در ایران مشخص میشود. در انتهای فصل اول نویسنده زمینهٔ تاریخی نظام سلامت را مرور میکند. در فصل دوم کتاب، ساختاربندی مناسبات قدرت و مالکیت در نظام سلامت ایران مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل «سرمایهداری سلامت» پیدایش، تکامل و انکشاف سرمایهداری سلامت در ایران تشریح شده است. فصل چهارم روشنترین لایهٔ رفتاری مناسبات را در یک بستر فرهنگی و نهادی دنبال میکند؛ فرایندهای درونیسازی، نهادمندی و بیرونیسازیِ عادتوارههای مناسبات پزشک و بیمار در این فصل آمده است. فصل آخر، یافتهها را مرور و مدل مناسبات را در وضع موجودش ترسیم میکند.
خواندن کتاب جامعه شناسی پزشکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ جامعهشناسی پزشکی و دانشجویان علوم اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه شناسی پزشکی
«یک تناقض بنیادین در ماهیت بیزنسیشدن پزشکی وجود دارد. بیماری چنان که پیشتر هم گفتیم، برای بیمار یک وضعیت خاص و موقتی است، در حالی که برای پزشک وضعیتی عمومی است. راه خلاصی از بیماری در دستان پزشکان است، عاملی که تفاوت قدرت را هم ایجاد میکند. بنابراین پزشک و بیمار در وضعیت برابری معامله نمیکنند: «در سیستم پزشکی ایران به بیماران به چشم یک مشتری نگاه میکنند. کلمه مشتری خیلی دقیقتر از بیمار است و به لحاظ طبقاتی هم نگاهشان همین است که چون خیلی زحمت کشیدند جایگاه ویژهای دارند و بقیه هم به پزشکان به دیده خاصی نگاه میکنند. این مسائل باعث میشوند که به این صورتی باشند که هستند. البته این مسئله در ایران هم نهادینه شده که ما اصلاً دکتر برویم و او ما را تحویل نگیرد و ما هم نباید ازش توضیح بخواهیم و این روند همینطور ادامه پیدا میکند و پزشکها خودشان را در موضع قدرت میبینند. البته یک بخشی از ماجرا هم به این برمیگردد که دانش پزشکی به قدری تخصصی است که چون با جان آدمها در ارتباط است، کسی هم نمیتواند بهشان اعتراضی بکند.» (بیمار، ۱۴۰۰.۱۰.۲۶) علاوه بر تناقض فوق، بیماری برای بیمار برخلاف پزشک که عاملی برای درآمدزایی است، عاملی است که مانع از کار و فعالیت اقتصادیاش شده و در عین حال که جسم و روانش را تحت تاثیر قرار داده، وی را متضرر هم کرده است: «بعضی بیماران بد، در شرایط بدی قرار دارند که بیحوصله و عصبی هستند. چون فرد اگر کار نکند نمیتواند زندگیاش را اداره کند. در واقع بار بدبختی آدمها در رفتارهاشان مشخص میشود. یکی بیپول است، یکی مریض است و همه این موارد در رفتار افراد مشخص میشود. مثلاً بیمارانی که نمیتوانند در حین درمان از پیراپزشکی استفاده کنند، به علت فقر و بیپولی، معمولاً دوره درمان کامل و موفقی نخواهند داشت. بخشی از بیماران بد به خاطر جامعه بد و محیط زندگی بدی است که در آن زندگی میکنند. به خاطر پول نداشتن است که نمیتواند توانبخشی کند و درآمد خوبی داشته باشد. تمام این موارد در رفتار پزشک هم تاثیر میگذارد. چون به یکسری از رفتارها عادت کرده و این نوع برخورد را به بقیه بیمارانش هم تعمیم میدهد. مثلا اگر بیماران کمطاقتی داشته که برای درمان تقاضای انتیبیوتیکهای قوی میکرده، بدون در نظر گرفتن عوارض دارو گاهاً بعد از مدتی این برخورد را با بقیه بیماران هم که شاید حوصله بیشتری برای درمان دارند هم انجام میدهد.» (بیمار، ۱۴۰۰.۸.۲۷) بنابراین میتوان گفت، آنجا که مناسبات بر منطق سرمایه شکل گرفته باشد، درمان در وهله دوم اهمیت است و تحت تأثیر رفتارهای بیزنسی و با وجود سلسلهمراتب طبقاتی در جامعه به بازتولید بیماری و حتی گسترش آن میانجامد. بر اساس همین منطق، حتی میتوان گفت که پزشک، در صورت داشتن حدی از ثروت، دیگر ضرورتی ندارد که تمام توجه خود را مشغولِ پزشکی نگه دارد. در ایران انباشت سرمایه در بین پزشکان آنها را به سمت مشاغل جانبی همچون ساختوساز برده است. ورود به حوزهای که خارج از حیطه کاری پزشک است و موجب میشود تا دغدغهای فرای پزشکی ذهن او را درگیر کند: «مشغله زیاد باعث میشود که یکسری پزشکان به بیمارانشان توجه نکنند و وقت کمتری برایشان بگذارند. به خصوص این که یکسری پزشکان در کارهای ساختوساز و کارهای دیگر هم وارد شدند، برای همین سرشان خیلی شلوغ شده.» (بیمار، ۱۴۰۰.۸.۷) شکل دیگری از این عدم تمرکز بر تخصص در ارزانشدن نیروی کار درمان در شکل تکاملیافته سرمایهداری سلامت رخ میدهد. یعنی جایی که پزشک، کار خود را دیگر به صرفه ندانسته و به کارهای دیگر بپردازد: «خیلی از کسانی که پزشک شدهاند به خاطر سختی کار و کمبود درآمد کار خودشان را انجام نمیدهند. در رشتههای دیگر فعالیت میکنند. یا این که از کشور مهاجرت میکنند. ساختمانسازی یا تدریس در کلاسهای کنکور از جمله کارهایی است که پزشکان انجام میدهند.» (متخصص، ۱۴۰۰.۹.۱۷)»
حجم
۵۴۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۵۴۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
خوبی این کتاب: ۱. مطرح کردن یک مقوله ی پیچیده و چندلایه (رابطه ی پزشک و بیمار) که لازم است از فضای آکادمی خارج شود، در فضای گفتمان عمومی طرح شود، و به دور از کامنت نویسی های احساسی یا مغرضانه