کتاب قدرت، گفتمان و زبان
معرفی کتاب قدرت، گفتمان و زبان
کتاب قدرت، گفتمان و زبان نوشتهٔ علی اصغر سلطانی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران را شرح داده است.
درباره کتاب قدرت، گفتمان و زبان
کتاب قدرت، گفتمان و زبان پژوهشی نوشتهٔ علی اصغر سلطانی در باب سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی است. به عقیدهٔ نویسنده بررسی چگونگی شکلگیری گفتمان انقلاب اسلامی و تحولات درونی آن بهطور عام و همچنین بررسی چگونگی شکلگیری گفتمان اصلاحطلب و شیوهٔ تعامل اصلاحطلبان و محافظهکاران بهمثابه دو گفتمان است. در این راستا، نمود تعامل و نزاع میان این دو گفتمان در متون مطبوعاتی نیز نشان داده خواهد شد. سؤالهای متعددی در این خصوص مطرح است که باید به آنها پاسخ داده شود: از جمله اینکه گفتمان انقلاب اسلامی چه نظام معنایی را شکل داده است و این نظام معنایی چگونه متحول شده و به خُردهگفتمانهای کوچکتری تقسیم شده است، نظام معنایی گفتمانهای محافظهکار و اصلاحطلب چگونه شکل گرفتهاند و چه نسبتی با نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی دارند، این دو گفتمان چه معانیای را حفظ و چه معانیای را طرد کردند و نزاع معنایی میان آنها چگونه بوده است، تجلی نزاعهای معنایی میان گفتمانهای محافظهکار و اصلاحطلب در متون مطبوعاتی چگونه بوده است و مطبوعات چه نقشی را در این میان ایفا کردهاند، آیا این نزاعهای معنایی در عناوین و متون خبری ظهور پیدا کردند، اگر چنین است چگونه متون زبانی نزاعهای میان این دو گفتمان بر سر معنا را در ساختارهای خود نشان میدهند. سؤالهایی از این دست فراواناند، اما سؤال اصلی که شاید بسیاری از سؤالهای فوق را بتوان در قالب آن بهیکباره بیان کرد از این قرار است: قدرت چگونه در مطبوعات جریان پیدا میکند؟ این کتاب را بخوانید تا پاسخ این پرسشها را بیابید.
خواندن کتاب قدرت، گفتمان و زبان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قدرت، گفتمان و زبان
«در هر صورت، مفصلبندی جدیدی حول دال «مردم» شکل گرفت که دالهای دیگری مانند آزادی، جامعه مدنی، قانونگرایی و توسعه سیاسی را در یک نظام معنایی ویژه به هم مرتبط ساخت. این مفصلبندی چندان جدید هم نبود، بلکه ظهور دوبارهٔ دالهایی بود که قبلاً چون با سکولاریسم گره خورده بودند، در ابتدای انقلاب، همانطور که مورد بحث قرار گرفت، طرد شده بودند. اما این بار عناصر تجدد در هیئتی نو مجدداً به میدان آمدند و تضاد میان تجددگرایی و سنتگرایی دوباره خود را به شکلی جدید نمایان ساخت. این هیئتی که تجدد به خود پوشید، نوعی اسلامگرایی بود که با قرائتی جدید از «مردم» در قالب مردمسالاری «دینی» رخ نمود. از همین رو، تلاشهایی برای برجستهسازی آن عناصری از اسلام که سازگاری بیشتری با تجدد دارند صورت گرفت. تشکیل شوراها، و گسترش مباحث نظری پیرامون نواندیشی دینی، شورا و دموکراسی مشورتی در راستای تلاش برای ساختارشکنی رویکردهای پدرسالارانه و اقتدرگرایانه از اسلام و ارائه قرائتی دموکراتیک و متجدد صورت گرفتند. درحقیقت، دال مرکزی گفتمان اصلاحطلبدقیقاً در نقطهٔ مقابل دال مرکزی گفتمان محافظهکار قرار گرفت. اصلاحطلبان با تأکید بر «مردم»، به دنبال نوعی مشروعیتبخشی ازـ پایینـ بهـ بالا هستند که بر اساس آن مردم واسطهٔ مشروعیتیافتن حاکم از سوی خداوندند. درحالیکه تعبیر محافظهکاران از «ولایت» بهگونهای است که نقش مردم تنها کشف مصداق ولایت و ضرورت اطاعت است و مردم نقش مشروعیتبخشی ندارند.
در واکنش به چنین وضعیتی، گفتمان سنتگرای محافظهکار که پیشتر از این حول دال «ولایت» شکل گرفته بود، نیز به مفصلبندی عناصر جدیدی پرداخت که تقریباً در نقطهٔ مقابل مفصلبندیهای گفتمان اصلاحطلب قرار دارند. گفتمان محافظهکار پیش از این در دورهٔ سازندگی اقتصادی دولت آقای هاشمی رفسنجانی، عمدتاً بر توسعهٔ اقتصادی برای دستیابی به عدالت اجتماعی متمرکز گشته بود و توانسته بود دالهای «توسعه اقتصادی» و «عدالت» را در مفصلبندی خود حول دال «ولایت» بگنجاند. بنابراین، برعکس ِ گفتمان اصلاحطلب که عمدتا برتقدم توسعهٔ سیاسی تأکید میگذاشت، گفتمان محافظهکار بر توسعهٔ اقتصادی و دالهای مرتبط با آن متمرکز گشت. البته، علاوهبر دالهای «توسعه اقتصادی» و «عدالت»، گفتمان محافظهکار دال «روحانیت» را که در ابتدای انقلاب در نظام معنایی بنیادگرایان بود، مجدداً احیا کرد و با تأکید بیشتری بهکار گرفت. همچنین از دو دال جدید دیگر یعنی «تهاجم فرهنگی» و «ارزشها» نیز در کنار دالهای دیگر در این دوره بهره گرفت»
حجم
۹۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۹۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه