کتاب زن، زندگی، آزادی
معرفی کتاب زن، زندگی، آزادی
کتاب «زن، زندگی، آزادی» نوشتۀ فاطمه زنگی آبادی و ویراستۀ محسن فوجی، موسی الرضا سلطان زاده، ایران قاسم پور، آمنه خسروی، مائده صفایی و فاطمه حکم آبادی است و نشر معارف آن را منتشر کرده است. این کتاب اعترضات خیابانی را در قالب داستانی عاشقانه روایت کرده و درخلال آن حقایق را آشکار میکند.
درباره کتاب زن، زندگی، آزادی
کتاب زن، زندگی، آزادی از جایی آغاز میشود که دختر جوان که در جریان اعتراضات خیابانی، صدمهدیده و در حال فرار است، وارد ساختمانی میشود که در پارکینگش باز بوده؛ اما به دلیل آسیبی که دیده همان جا بیهوش میشود. پزشکی جوان به نام رامین او را به خانۀ خود میبرد تا اینکه صبح میرسد و دختر خود را در خانۀ یک غریبه میبیند. دختر جوان حالا میخواهد هرچه زودتر از آن خانه برود اما نمیداند آشنایی با افرادی که در آن خانه هستند قرار است حقیقتها را برای او آشکار کرده و زندگیاش را عوض کند.
کتاب زن، زندگی آزادی، به شیوۀ اولشخص و از زبان دختر جوانی روایت میشود که برای اعتراض به خیابان آمده؛ اما با افرادی آشنا میشود که زندگیاش را تغییر میدهد. زبان کتاب ساده، روان و صمیمی است، اتفاقات بهسرعت پیش میرود و روایت پرکشش از اتفاقات باعث میشود که خواننده در یک نشست خواندن داستان را به اتمام برساند. فاطمه زنگی آبادی در کتاب زن، زندگی آزادی تلاش کرده است تا در قالب داستانی جذاب، به حساسترین و داغترین مسئلۀ روز جامعۀ ایران بپردازد و از این طریق به سؤالات و ابهامات نوجوانان و جوانان پیرامون نظام جمهوری اسلامی پاسخ دهد. او با خلق قصهای عاشقانه در خلال اعتراضات، خواننده را به دل داستان میکشاند و ضمن سرگرمکردن مخاطبان، آنها را از حقایق و پشت پردهٔ اعتراضات آگاه کرده و با دادن آمارهای مختلف و مستدل از کشورهای مختلف و نشاندادن شباهتها و تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی آنها با کشور ایران، به شبهات پیشآمده در اذهان جوانان بیطرفانه پاسخ میدهد.
خواندن کتاب زن، زندگی، آزادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی، علاقه مندان به مسائل جامعهشناسی و زنان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زن، زندگی، آزادی
«سهراب: حجاب اجباری؟ هه! شوخی قشنگی بود! مگه ما تو کشور حجاب اجباری داریم؟ جایی نگی اینو بهت می خندن... مثلاً دانشجو هم هستی؟ دختر جون ما پوشش اجباری داریم مثل همه جای دنیا، مثل همون خانمی که تو هلند بالاتنهاش رو لخت کرده، همون خانم شیرده منظورمه، یک جاهایی از بالاتنهاش رو چسب زده بود؛ می دونی چرا؟ چون تو همون کشورها هم قوانینی واسه پوشش دارن که اگه خلافشون عمل کنی دستگیر میشی که برا سن شما نمیتونم بیشتر از این باز کنم، برات مناسب نیست عمو جون. مثلاً همون جا تو همون کشور آزاد اگه کسی پایینتنهاش رو برهنه کنه، جرم محسوب میشه و پلیس دست گیرش میکنه. پس قانون پوشش برای همه دنیاست و شهرام بهرامم حالیش نیست. حتی دختربچههای دبیرستانی تو کانادا که به زیاد بودن پوشش تو مدرسه اعتراضکردن، پلیس دستگیرشون کرده چون پوشش تو کشورشون یه قانونه و کسی که اون رو نخواد آزادیخواه نیست، قانونشکنه.»
حجم
۴۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۴۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
نظرات کاربران
واقعا متاسفم که هنوز برخی موضوعاتی تا این حد جدی رو تا این حد کمیک و آمیخته به مغالطه روایت می کنند و بعد هم برای عامه پسند کردنش، از عنوان عاشقانه استفاده می کنند.
عالیی همین
خوب بود ولی بعضی جاهاشو قبول نداشتم اینک سمت انقلابی ها کشور و خیلی بدون مشکل و گل و بلبل میدیدن یا حالا اینجور بنظر میومد برام این بخش ها جالب نبود ولی در کل بنظرم کتابی که ارزش خوندن
بسیار عالی
داستان کوتاه ، جذاب و به معنای تمام واقعی بود یاد آور خاطرات عبرت آموز دانشگاه هامون در روز های پاییز ۴۰۱ ...
کتاب خوب و عالی بود. قلم قابل فهمی همراه با استدلال های منطقی و پر مفهومی داشت. پیشنهاد می کنم خوندن این کتاب رو به بزرگترها و دختران دبیرستان. راستی کتاب رو میشه سه ربع تا یکساعت تمومش کرد.
من فقط نمونه این کتاب و الان خوندم خیلی قشنگ بود اما خیلی دوست دارم ببینیم اخر کتاب چی میشه..... من که خیلی خوشم امد
میدونین که فقط برای آزادیمون🫱🏽🫲🏻🫀