کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲)
معرفی کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲)
کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲) از انجمن زنان مدیر کارآفرین و ویراستهٔ زینب احیایی است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است. هدف این مجموعه معرفی زنان کارآفرین و صاحب کسبوکار در جشنوارهٔ زنان صاحب کسبوکار و کارآفرین در استانهای آذربایجان شرقی، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان شمالی، قم، قزوین، کرمانشاه و مرکزی است.
درباره کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲)
یکی از مهمترین معیارها جهت ارزیابی توسعه کشورها میزان اهمیتی است که به زنان آن کشورها در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داده میشود.
امروزه لزوم حضور زنان برای تحقق و تسریع فرآیند توسعه در این بسترها بر هیچکس پوشیده نیست.
در گذشتهٔ جامعه ایران، از زن انتظار میرفت که حداقل در یکی از صنایعدستی سررشته داشته باشد و صنایعدستی در رأس کارهای تولیدی زنان قرار داشت. آمار سالهای ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۶ ش. نشان میدهد که ۳۰۰۰ کارگاه مخملبافی در کاشان و در پستوی خانهها وجود داشته است. در دوره قاجاریه، زنان ایرانی چه از طریق تولید محصولات برای کاربری خانواده خود و چه تولید برای فروش جهت کسب درآمد، نقشی مهم در معیشت خانواده داشتند که این امر در اقتصاد کشور بیتأثیر نبوده است.
با گذشت زمان و صنعتی شدن جامعه ایران شاهد حرکت رو به رشد زنان در عرصه صنعت و تجارت هستیم.
تاریخ ایران از حضور زنان در مشارکت و فعالیت اقتصادی بیبهره نیست و اما جامعه امروز زنان ایرانی، جامعهای است که پیشتر از قواعدی که برایشان وضع شده، در حرکت هستند. امروزه زنان و دختران ما در ورود به دانشگاه از مردان پیشی گرفتهاند، اگرچه تنها ۱۷.۹ درصد از زنان در بازار کار مشارکت دارند. پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان نسبت به مردان در کنار میزان بالای فارغالتحصیلان دانشگاهی دختر نشان میدهد که رسیدن به سهم برابر زنان ایرانی از اشتغال بر اساس پتانسیلهای موجود همتی والا میطلبد.
همتی که نقش سازمانهای مردم نهاد را در توانافزایی زنان، بسترسازی و ترویج فرهنگ کار و کارآفرینی پررنگتر میکند.
انجمن زنان کارآفرین با بیش از ۱۰ سال سابقه فعالیت در حوزه ترویج و توسعه کارآفرینی و اعتقاد به نقش زنان در توسعه کشور، فعالیتهای گوناگونی اعم از برگزاری نشستها، همایشها و سمینارهای مرتبط با موضوع داشته است. در همین راستا و با هدف الگوسازی برای دختران جوان و نیاز به بحث اشتغال و کارآفرینی با اولویت مناطق کمتر برخوردار، با همکاری معاونت امورزنان ریاستجمهوری در شهریور ماه ۱۳۹۷ به برگزاری جشنواره زنان صاحب کسبوکار هشت استان کمتر برخوردار اقدام کرده است. این جشنواره با هدف تقویت شبکه ارتباطی زنان صاحب کسب و کار توانست زنان بومی استانهای آذربایجان غربی، کردستان، لرستان، ایلام، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خوزستان و هرمزگان که در زمینههای مختلف استان صاحب کسبوکار هستند شناسایی کند و کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران در معرفی چند تن از زنان این استانهاست که توانستهاند گامی در راستای پیشرفت و توسعه اقتصادی منطقهشان بردارند.
خواندن کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ زنان و همچنین حوزههای جامعهشناسی و اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نگاهی به تجارب زنان کارآفرین در ایران (۲)
«من مرضیه حسن زهی متولد ۲۵ آذر ۱۳۵۲ در زاهدان هستم.
به خانوادهای از طبقه متوسط جامعه تعلق دارم، پدرم کارمند و مادرم کدبانوی خانهدار بودند و ما ۹ فرزند بودیم که من دختر آخر و فرزند هفتم خانواده به شمار میآیم.
مادرم نمونه تمام عیار الگو زندگی من بود. روزهای پرشور کودکی میگذشت و من پا به دوره حساس و مهم نوجوانی گذاشتم، درست در آن زمان که به شانههای مادر احتیاج داشتم، او برای همیشه تنهایمان گذاشت و به دیدار معبودش شتافت و این ضربه سنگین روحی از توان یک دختر ۱۳ ساله در اوج شادیها خارج بود. من ماندم و ۵ برادر که باید علاوه بر نقش خواهری مسئولیت و احساس مادری را نیز چاشنی این زندگی سخت میکردم. این اتفاق سبب شد تا من از تحصیل باز بمانم و تمام سعیام در این ایام تلخ آن بود که بار فراق را کم کنم و ارتباط صمیمانهام را با برادرانم بیشتر کرده و مثل مادر مرحومم مسئولیتپذیر باشم و به دیگران کمک کنم. ۱۹ سالم بود ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم. در همین ایام با یک گروه به نام "نواندیش" که در سفیرآباد برای یک پروژه توانمندسازی فعال بودند، آشنا شدم، این آشنایی، نقطه عطف زندگی من بود و شناخت مرا به محیط پیرامون و افرادی که از دیدن رنجشان، رنج میکشیدم، وسیعتر کرد.
شروع فعالیتم از سال ۱۳۸۴ بود و با مدیریت این مجموعه در محله شیرآباد عضو یک گروه ۱۵ نفره شدم و در سال ۱۳۸۹ با همکاری بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و در نهایت به عنوان مدیر کارگاه "خانه هدی" حوزه فعالیتم را برای زنان بیسرپرست و بدسرپرست گسترش دادم.
اگر بخواهم کمی از "خانه هدی" برایتان بگویم، این است که خانه هدی یک مؤسسه مردمنهاد با هدف درآمدزایی و توانمندسازی برای زنان سرپرست خانوار محلات حاشیه شهر زاهدان است که دارای ظرفیت ۱۶۵ عضو که هر کدام دفترچه پسانداز دارند و ماهیانه نفری ۵ هزار تومان پسانداز میکنند و هر ۲۵ نفر دارای یک سرگروه هستند. تمام پساندازها وارد حساب خانه هدی میشود و به صورت وام خرد برای تولید محصولات سوزندوزی پرداخت میشود و آموزشهای تکمیلی مهارتی از طریق فنی - حرفهای به افراد داده میشود.
بهترین خاطره کاریام، آشنایی با زنان رنجکشیده بود؛ من در کنار این زنان، زندگی را تجربه کردم. خیلی سخت است که زن باشی و در جایی که اعتماد به زنان نیست، بتوانی رشد کنی و حرفی برای گفتن داشته باشی. بزرگترین چالشم این بود که چگونه بتوانم هم در خانواده، هم در زندگی شخصی و هم در کنار سایر افراد زندگی کنم و در همان حال برای همگان مفید باشم. همه جوانان میتوانند با پشت سر گذاشتن مشکلات و با توکل، تلاش و صبر به موفقیت برسند. لازمه همه اینها رسیدن به این باور است که خواستن، توانستن است. مهمترین عامل تحقق دستاوردهایم را کسانی میدانم که در کنارم بودند، به من اعتماد و باور هدیه دادند تا بتوانم با خیالی راحت رو به جلو گام بردارم. برنامهای که در آینده نه چندان دور برای مؤسسه خانه هدی در نظر دارم، این است که اداره آن را بر عهده افرادی قرار دهم که تحت پوشش هستند، که این خود موفقیت بزرگی برای آنها است. به عبارتی دیگر، افرادی که در آنجا حضور دارند، توانمند شوند و قابلیت اداره مجموعه را داشته باشند.
کلام آخر؛ باید بگویم خرسندم از اینکه میتوانم به بقیه زنان کمک کنم تا برای بهبود وضع زندگی خود و خانواده قدمی بردارند.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه