تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی راستگویی قدرت من است
معرفی کتاب صوتی راستگویی قدرت من است
کتاب صوتی «راستگویی قدرت من است» نوشته و تصویرگری «آلیشیا اورتگو» با ترجمهٔ «شیما حیدریان» و گویندگی «سحر بیرانوند» توسط نشر صوتی برکه منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ داستانهای کودکانه قرار میگیرد و با زبانی ساده و روایت کودکمحور، به موضوع صداقت و اهمیت راستگویی در زندگی کودکان میپردازد. داستان با محوریت شخصیت تامی، تلاش میکند مفاهیم اخلاقی مانند اعتماد، شجاعت و مسئولیتپذیری را به مخاطبان خردسال خود آموزش دهد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب راستگویی قدرت من است
«راستگویی قدرت من است» اثری داستانی برای کودکان است که با محوریت شخصیت تامی، پسربچهای پنجساله، به موضوع صداقت و پیامدهای دروغگویی میپردازد. نویسنده، آلیشیا اورتگو، داستان را بهگونهای روایت کرده است که کودکان بتوانند با شخصیتها همذاتپنداری کنند و موقعیتهای روزمرهای را تجربه کنند که در آنها صداقت به چالش کشیده میشود. این کتاب با تصاویر رنگی و جذاب، فضای شاد و کودکانهای را خلق کرده است تا پیامهای اخلاقی خود را بهصورت غیرمستقیم و از طریق داستان به مخاطب منتقل کند. ساختار کتاب بهصورت روایی و خطی است و هر بخش از داستان، موقعیتی تازه برای تصمیمگیری دربارهٔ راستگویی یا دروغگویی پیش روی تامی قرار میدهد. این اثر بخشی از مجموعهای با هدف رشد و پرورش بینش اخلاقی در کودکان است و تلاش دارد اهمیت اعتماد، شجاعت و مسئولیتپذیری را در قالب داستانی ساده و قابل لمس برای کودکان بازگو کند.
خلاصه کتاب راستگویی قدرت من است
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با معرفی تامی، پسربچهای پنجساله و پرانرژی آغاز میشود که عاشق بازی و ماجراجویی است. تامی رابطهٔ نزدیکی با مادر و برادرش نائو دارد و بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند. در یکی از روزها، تامی به شوخی عروسک خرسی خود را پنهان میکند و به دروغ به نائو میگوید که آن را گم کرده است. وقتی نائو عروسک را پیدا میکند، به تامی یادآوری میکند که دروغ گفتن باعث از بین رفتن اعتماد میشود. روز بعد، تامی دوباره ادعا میکند که کلید جعبهٔ گنجش را گم کرده اما این بار نائو حرف او را باور نمیکند. این تجربه باعث میشود تامی به پیامدهای دروغگویی فکر کند و متوجه شود حتی شوخیهای کوچک هم میتوانند به احساسات دیگران آسیب بزنند. در ادامه، نائو با پذیرش مسئولیت خرابکاری در آشپزخانه، به تامی نشان میدهد که راستگویی میتواند باعث جلب اعتماد و تحسین دیگران شود. تامی کمکم یاد میگیرد که گفتن حقیقت، هرچند دشوار، ارزشمند است و دروغگویی نهتنها به روابط آسیب میزند بلکه دوستیها را نیز تهدید میکند. نقطهٔ اوج داستان زمانی است که تامی در پارک اسباببازی دایناسوری پسربچهای دیگر را پیدا میکند و با وجود وسوسه، تصمیم میگیرد آن را به صاحبش بازگرداند. این رفتار باعث تحسین دیگران و احساس غرور در تامی میشود. در پایان، تامی درمییابد که راستگویی قدرت واقعی اوست و این ویژگی میتواند او را در زندگی یاری کند.
چرا باید کتاب راستگویی قدرت من است را بشنویم؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و ملموس، به کودکان کمک میکند تا اهمیت صداقت را درک کنند و پیامدهای دروغگویی را بشناسند. از طریق موقعیتهای روزمره و قابل لمس، کودکان میآموزند که اعتماد دیگران بهراحتی از دست میرود و بازگرداندن آن دشوار است. همچنین، داستان نشان میدهد که راستگویی میتواند باعث جلب احترام و تحسین اطرافیان شود و به شکلگیری شخصیت مسئولیتپذیر و شجاع در کودکان کمک کند. این اثر نهتنها برای آموزش مفاهیم اخلاقی به کودکان مفید است، بلکه والدین و مربیان نیز میتوانند از آن برای گفتوگو دربارهٔ صداقت و اعتماد بهره ببرند.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی که در سنین یادگیری مفاهیم اخلاقی هستند مناسب است. همچنین والدین، مربیان و معلمانی که به دنبال راهی برای آموزش صداقت و اعتماد به کودکان هستند، میتوانند از این اثر بهره ببرند. برای کودکانی که با مسئلهٔ دروغگویی یا مشکلات اعتماد روبهرو هستند، این کتاب میتواند راهنمای خوبی باشد.
بخشی از کتاب راستگویی قدرت من است
«گاهی گفتن حقیقت خیلی سخت است. خیلی سختتر از دروغ گفتن. اما وقتی مردم بفهمند که تو راستگو هستی، به تو اعتماد میکنند. دروغ نهتنها به احساسات دیگران صدمه میزند، بلکه دوستیهای بین آدمها را هم خراب میکند.» نائو با دستش یک علامت نشان داد؛ درست شبیه علامتهایی که بهترین جاسوسهای امنیتی با هم رد و بدل میکنند: «قدرت راستگویی به تو کمک میکند که هیچوقت دروغ نگویی.» بعد از شام، من و نائو با اسباببازیهایمان بازی میکردیم. مامان از آشپزخانه صدا زد: «پسرهای من دندانهایشان را مسواک زدهاند؟» یک لحظه میخواستم دروغ بگویم تا با آقای دایناسور بیشتر بازی کنم اما وقتی به نائو نگاه کردم او سریع علامت راستگویی را به من نشان داد. «نه مامان. من مسواک نزدهام.» گونههایم مثل گل سرخ قرمز شد. مامان گفت: «ایرادی ندارد. میتوانی حالا مسواک بزنی.» و بینیام را بوسید. بله! علامت راستگویی کار میکند. من راستگو بودم و حقیقت را گفتم.
زمان
۱۲ دقیقه
حجم
۱۱٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۲ دقیقه
حجم
۱۱٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
عالیه حتماً این کتاب را گوش کنید