کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه
معرفی کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه
کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه؛ ایالات متحده آمریکا و ایران در دوران جنگ سرد نوشتهٔ رهام الوندی و ترجمهٔ اکبر بتوئی و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه
کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه این دیدگاه عام را به چالش میکشد که شاه را صرفاً «گماشتهٔ آمریکا» میداند، جایگاهی که مبتنی بر رابطهٔ ایران و ایالات متحده در دههٔ ۱۹۵۰ با تأکید بر نقش او در شکلگیری و اجرای راهبرد آمریکایی مهار در دههٔ ۱۹۷۰ است. شاه در دههٔ آخر حکومت خود برای مهار نفوذ شوروی و پایهگذاری برتری منطقهای ایران در خلیج فارس با نیکسون و کیسینجر یک رابطهٔ شراکت برقرار کرد. ایران در سایهٔ دکترین نیکسون از یک وابسته به شریک ایالات متحده در دوران جنگ سرد ارتقاء یافت. شراکت نیکسون، کیسینجر و پهلوی الگوی دیگری است از اینکه چگونه مسیر جنگ سرد نهتنها بهوسیلهٔ سیاستمداران در مسکو و واشنگتن بلکه توسط متحدان آنها در جهان سوم تعیین میشد. جنگ سرد بهراستی کشمکشی جهانی بود که نهتنها در طول دیوار آهنینی که پس از جنگ جهانی دوم اروپا را دوپاره کرده بود، بلکه در سراسر آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، یعنی جاهایی که امپراتوریهای استعماری اروپایی رو به افول بودند، ملتها را درگیر خود کرده بود. بازیگران جهان سوم مانند محمدرضا شاه در این میان صرفاً تماشاگر کشمکشهای ایدئولوژیکی و مادی نبوده بلکه عواملی فعال در تاریخ بودند که اغلب در جهت دستیابی به آمال و منافع محلی خود با ابرقدرتها همدست شده یا آنها را دور میزدند.
کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه قصد ندارد تاریخچهٔ جامعی از روابط دوجانبهٔ ایالات متحده ـ ایران در دههٔ ۱۹۷۰ ارائه کند. بلکه هدف ارائهٔ تحلیلی از سه دورهٔ تاریخی است که فراز و فرود شراکت نیکسون ـ کیسینجر ـ پهلوی را نشان میدهند. این دورهها نهتنها پویایی رابطهٔ شاه با نیکسون و کیسینجر را تشریح میکنند، بلکه در شناخت تأثیرات جنگ سرد ورای مرزهای ایران نیز اهمیت دارند. از اینرو، به برخی جنبههای روابط ایران و ایالات متحده در این دوره که پیشتر بهخوبی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته، مانند فروش تسلیحات و قیمتهای متنوع نفت، توجهی نشده است. کتاب همچنین با هدف ارائهٔ پژوهشی در باب تأثیر جنگ سرد در ایران نیز تدوین نشده است. در عوض، پژوهشی دربارهٔ تأثیر ایران بر نحوهٔ عملکرد ایالات متحده در جنگ سرد است. شاه یکی از بازیگران سرشناس جنگ سرد در دههٔ ۱۹۷۰ بود که از نفوذ فوقالعادهٔ خود در کاخ سفید نیکسون برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده در خصوص تنشهای منطقهای، از خاورمیانه تا جنوب آسیا، نهایت بهره را میبرد.
فصل اول با بحث دربارهٔ ریشههای رابطهٔ ایران و ایالات متحده در دوران جنگ جهانی دوم و بحران ۱۹۴۶ آذربایجان آغاز میشود.
فصل دوم به روند تکاملی ایران از یک وابسته به شریکی برای ایالات متحده، در فاصلهٔ زمانی بین اعلام خروج بریتانیا از خلیج فارس در سال ۱۹۶۸ تا پایان دورهٔ اول ریاستجمهوری نیکسون در سال ۱۹۷۲ میپردازد.
فصل سوم اوج شراکت ایالات متحده و ایران در پی سفر نیکسون و کیسینجر به ایران در ماه مه ۱۹۷۲ را مورد بررسی قرار میدهد.
فصل چهار با بررسی افول شراکت ایالات متحده و ایران پس از رسوایی واترگیت و استعفای نیکسون، روی شکست مذاکرات بین شاه و دولت فورد دربارهٔ صادرات هستهای آمریکا به ایران از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ متمرکز میشود.
خواندن کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و رشتهٔ علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نیکسون، کیسینجر و شاه
«ریشهٔ رابطهٔ ایران و ایالات متحده در دوران جنگ سرد به برههای از جنگ جهانی دوم برمیگردد که تاریخدانان از آن با عنوان «امپراتوری دعوتی» یاد میکنند. یعنی محمدرضا شاه از حضور آمریکاییها در کشور استقبال کرد و با این امید که قدرت فزایندهٔ ایالات متحده کشورش را از شر جاهطلبیها و زیادهخواهیهای دیرپای بریتانیا و روسیه خلاص کند، آنها را به دخالت در امور ایران ترغیب میکرد. از قرن نوزدهم، ایران همواره خود را بین امپراتوری بریتانیا در هندوستان و خلیج فارس و امپراتوری متجاوز روسیهٔ تزاری در منطقهٔ قفقاز و آسیای میانه گرفتار میدید. این دو قدرت اروپایی استعمارگر در قرارداد انگلیسی ـ روسی ۱۹۰۷ ایران را به دو حوزهٔ نفوذ تقسیم کرده بودند که شمال سهم روسیه و جنوب سهم بریتانیا میشد. انقلاب ۱۹۱۷ روسیه برای مدتی ایرانیان را از شر توسعهطلبی روسها خلاص کرد، اما طولی نکشید که مسکو با هدایت رهبران بلشویک جدیدش دوباره پیگیر منافع خود در شمال ایران شد. کنترل بریتانیا بر صنعت نفت ایران، منافع همیشگی لندن را در جنوب ایران و خلیج فارس تضمین میکرد. از زمان ورود مسیونرهای آمریکایی به ایران در دههٔ ۱۸۳۰، ایالات متحده همچنان بهعنوان قدرتی که علاقهای به دخالت در امور این کشور نداشت باقی ماند. با این حال، جنگ جهانی دوم پای آمریکاییهای بیعلاقه را به مهلکهٔ سیاست ایران باز کرد. بهدنبال تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در ژوئن ۱۹۴۱، بریتانیا و اتحاد شوروی بهمنظور حفظ امنیت حوزههای نفتی و راهآهن سراسری ایران که از خلیج فارس به دریای خزر کشیده شده بود، در ماه اوت ۱۹۴۱ به ایران بیطرف هجوم آوردند. پس از ورود ایالات متحده به جنگ در دسامبر همان سال، دهها هزار سرباز آمریکایی تحت نام یگان خلیج فارس برای مدیریت کریدور ارسال تدارکات متفقین از طریق ایران به اتحاد جماهیر شوروی، در سواحل جنوبی ایران پیاده شدند.»
حجم
۷۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۷۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه