کتاب عصر حجر
معرفی کتاب عصر حجر
کتاب عصر حجر نوشتهٔ پاتریشیا د. نتسلی و ترجمهٔ عسکر بهرامی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تاریخ جهان نشر ققنوس است.
درباره کتاب عصر حجر
حدود هفت میلیون سال پیش اولین موجودات شناخته شده شبیه به انسان امروزی، نخستین بار پدیدار شدند. آنان اندامی کوچک و شکلی به سان میمون داشتند و نیاکانشان بر شاخههای درختان آفریقایی میزیستند. بسیاری از دانشمندان اینک بر این باورند که پیدایی این گونه متفاوت از میمونها، به سبب تغییرات آب و هوایی بوده است.
از آنجا که در عصر حجر انسانها توانایی یا ابزار نگارش شرح زندگیشان را نداشتند، مردمان امروزی باید به باستانشناسانی متکی باشند که اطلاعاتی درباره این دوره ماقبل تاریخ به آنان میدهند.
کتاب عصر حجر شما را با موجودات این دوره آشنا میکند و از خصوصیات انسانهای عصر حجر میگوید.
«مجموعه تاریخ جهان» میکوشد چشماندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ عرضه کند. این مجموعه با ارائه زمینههای فرهنگیِ رخدادهای تاریخی، خواننده را مجذوب خود میسازد. «مجموعه تاریخ جهان» اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفی تأثیرگذار را در گذر مشعل تمدن از بینالنهرین و مصر باستان به یونان، روم، اروپای قرون وسطی و دیگر تمدنهای جهانی تا روزگار ما پی میگیرد. این مجموعه نه تنها برای آشناییِ خوانندگان با مبانی تاریخ تدوین شده است، بلکه همچنین در پی آگاهساختن آنها از این واقعیت است که زندگیشان بخشی از سرگذشت کلی انسانهاست.
خواندن کتاب عصر حجر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصر حجر
«یکی از بزرگترین دستاوردهای یافتن لوسی، تاریخگذاری دقیقی بود که با اطلاعات حاصل از پژوهشهای ملکولی درباره نیای مشترک تطابق داشت. زیستشناسان ملکولی برای انشعاب میان انساننماها و شامپانزهها تاریخی میان پنج تا هفت میلیون سال پیش داده بودند؛ و در اینجا هم یک موجود دو پا که ویژگیهای میموننمای بسیار داشت، متعلق به سه میلیون سال پیش دانسته شد. شواهد سنگوارهای و ملکولی به نظر یک حکایت را باز میگویند.
از این گذشته، ساختمان بدن لوسی ثابت کرد که استرالوپیتکیها راست و روی دو پا راه میرفتند. با این حال دانشمندان در این باره که این گونه از چند وقت پیش از آن چنین تواناییای را داشته است، اختلاف نظر دارند. کایرد چنین میگوید:
کالبدشناس، اوونلاوجوی، از بررسی استخوانهای پای لوسی به این نتیجه رسید که تا زمان وی، دو میلیون سال از راه رفتن روی دو پا میگذشته است. لوسی نمونهای حد واسط نبوده که بخواهد تلوتلوخوران شیوهای جدید و رضایتبخش را تجربه کند. به قول لاوجوی، لوسی و خویشانش با اطمینان و قاطعانه روی دو پا راه میرفتند و تباری دور و دراز، و نیاکانی راست قامت داشتهاند.
با این حال، دیگر دانشمندان ساختمان استخوان پاهای لوسی را به گونهای دیگر تفسیر میکردند. به قول کایرد، مثلا برنارد وود، از دانشگاه لیورپول، میگوید که نسبتهای اندام و اسکلت لوسی نشان میدهند که وی نه میتوانسته کاملا درختزی بوده باشد و نه کاملا راست قامت. وی و خویشانش «بدین ترتیب، احتمالا بسیار شبیه بابونهای امروزی تغذیه و حرکت میکردهاند ولی بیشتر روی دو پا راه میرفتهاند. چنین گروههایی روزهنگام برای تهیه خوراک بر روی زمین پراکنده میشدند و شباهنگام چه بسا در غارها یا روی درختان گرد هم میآمدند»... . علاوه بر این، دیرینشناس آمریکاییبیل کیمبل میگوید که این شواهد سنگوارهای نمیتوانند پاسخ همه پرسشها را بدهند. در این که لوسی راست راه میرفت تردیدی نیست، ولی، به قول کیمبل، این که آیا وی میتوانست برای خواب یا اجتناب از درندگان در لابلای شاخههای درختان جای گیرد یا خیر، موضوعی است که دربارهاش فقط میتوان به حدس و گمان توسل جست.»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه