کتاب خواستن توانستن نیست!
معرفی کتاب خواستن توانستن نیست!
کتاب خواستن توانستن نیست! نوشتۀ بنیامین هاردی و ترجمۀ ابراهیم علیزاده و حاصل ویراستاری سیاوش صفری و زهرا سیدمحمدطهرانی است. نشر آتیسا این کتاب آموزشی را روانه بازار کرده است.
درباره کتاب خواستن توانستن نیست!
کتاب خواستن توانستن نیست که هشت اصل مهم را بازگو کرده، درمورد موفقیت سخن گفته است. از طریق این کتاب میتوانید ظرفیت وجودتان را دریابید و به آنچه باید باشید و برای آن خلق شدهاید، تبدیل شوید. شما در این کتاب در جستوجوی راههای پنهان موفقیت، با نویسنده همراه میشود. نویسندهٔ این اثر باور دارد که شما هر چه برای برندهبودن لازم است، دارید. شما به اندازهٔ کافی بااستعداد و باهوش هستید و به اندازهٔ کافی باتجربهاید. شما از شخصیت و ظاهر مناسب برخوردارید و نه کمبودی دارید و نه کوتاهی کردهاید. شما کاملاً انسانی مجهزید. شما همان زن یا مرد مناسب برای انجامدادن کار موردنظر هستید؛ پس آماده شوید؛ زیرا خواستن توانستن است.
خواندن کتاب خواستن توانستن نیست! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند به رؤیاهایشان برسند، پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ بنجامین هاردی
بنجامین هاردی مدرک دکترای روانشناسی صنعتی و سازمانی از دانشگاه کلمسون دارد. او نویسندهٔ کتابهای پرفروشی همچون «اراده کارساز نیست» و «شخصیت شما همیشگی نیست» بوده است. «خود آیندهات باش» یکی دیگر از آثار مکتوب او است.
بخشی از کتاب خواستن توانستن نیست!
«ویل دورانت، مورخ، معروف چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه تاریخ جهان کرد یافتههایش را در شاهکار ادبی یازدهجلدی به نام تاریختمدن ارائه کرد. او بهخوبی توانست ادراکی کامل از تاریختمدن بشر ارائه کند و با نگاهی تیزبینانه به بررسی لحظات بزرگ و تاریخی پرداخت و از همه مهمتر درباره بزرگترین و تأثیرگذارترین افرادی که جهان در این سالها به خود دیده است مطالعه کرد. پس از هزاران ساعت بررسی و مطالعه دقیق، حوادث در کمال ناباوری، او نتیجه گرفت که تاریخ به دست این انسانهای بزرگ رقم نخورده است. درواقع، اینگونه نبوده است که کسی ظهور کرده و دست به تغییرات وسیعی در جهان زده باشد. آنچه دورانت دریافت این بود که تاریخ به دست انسانهای بزرگ شکل نگرفته است، بلکه این تغییرات به اقتضای شرایط و محیط رخدادهاند. بیتردید، آنچه او دریافت مهمترین تکه از جورچینی بزرگ بود، نه فقط نگرشی درخشان از انسانی خاص یا رهبری تنها.
درک چنین موضوعی برای بسیاری از ما آسان نیست. در جایگاه عضوی از جامعه همه ما همواره تمایل داریم درباره آدمهای پیرامونمان فکر کنیم و محیطی را که در آن شکلگرفتهاند نادیده بگیریم. فیلمهای ما نشانگر جذبه و استعداد انسانهای ویژهای است که کارهایی شگفتانگیز و ناممکن انجام میدهند سرگذشت قهرمانان را باور داریم و همواره در شگفتیم که استعداد آنها ژنتیکی است یا بر آموختههایشان استوار است و یا حتی نتیجه داروهای نیروزایی است که مصرف کردهاند کتابفروشیهای ما مملو از کتابهایی است با این شعار که هر یک از ما باید قهرمان خودش باشد؛ کتابهایی با موضوعات نیروی اراده، شجاعت، مقابله خودباوری و انضباط فردی.
در فرهنگهای فردگرا غالباً اینگونه بیان میشود که محیط جدا و مستقل از انسان است، درواقع به نظر میرسد که هویت ما سوای محیط پیرامونمان است. حقیقت امر این است که شما و محیط پیرامونتان دو بخش از یک کل هستید. هویت درونی شما و آنچه در شرایط متفاوت قادر به انجامش هستید باهویت درونی و عکسالعملی که در شرایط متفاوت از خود بروز میدهید بهکلی تفاوت دارد. بااینحال، درک این مسئله عجیبترین راه برای انزوا و کنارهگیری از محیط پیرامونی است. همه ما مهارت عجیبی در قراردادن وسایل مختلف درون جعبهها و توجهنکردن به تأثیر متقابل بین چیزهای متفاوت داریم. این جهانبینی فردگرایانه آن چنان در وجود ما ریشه دوانده که بههیچوجه حاضر نیستیم غیر از آن را بپذیریم یا حتی احتمال دهیم که شاید تمام داستان اینگونه نبوده باشد تیموتی ویلسون روانشناس، اجتماعی، میگوید: «مردم آن طور که دوست دارند رفتار میکنند؛ زیرا این جزئی از ویژگیهای شخصیتی و نگرش آنهاست.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه