کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست
معرفی کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست
کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست نوشتهٔ امیر هاشمی مقدم است. انتشارات انسان شناسی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر حاوی خودمردمنگاری پیادهروی اربعین ۱۳۹۷ است.
درباره کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست
در کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست، نویسنده تلاش کرده است روایتِ تا حدودیْ خودمردمنگارانه از پیادهروی اربعین ارائه دهد. او در این اثر احساسات و تجربیات خود را از حضور در این مراسم و برخورد با فرهنگ عراق و نیز فرهنگ زائران ایرانی در طول راه به ثبت رسانده است. برای او در کنار زیارت بقاع متبرکه، بازدید از آثار تاریخی و فرهنگی تمدن ایرانی در عراق و بهویژه کاخ کسری نیز اهمیت بهسزایی دارد؛ بنابراین بخشی از این خودمردمنگاری سفر، به بیان احساسات او در میانهٔ هویت ایرانی - اسلامی مربوط میشود. طبیعتاً ویژگی مردمنگاری و بهویژه خودمردمنگاری این است که بهدلیل دیدگاههای شخصی و تجربیات متفاوت، نتایج متفاوتی نیز در پی دارد. بر همین پایه، اثر حاضر تنها زاویهٔ نگاه نویسنده است که در گردآوری آن از مشاهدهٔ مشارکتی و در تحلیل آن از ادبیات انسانشناسی سود برده است.
خواندن کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب گزارش پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سفرنامه شیعه باستان دوست
«پس از کلی گپ و گفت، از بانک ملی بیرون آمدم و خودم را به خیابان کراده خارجی رساندم. سپس سوار مینیبوسهایی شدم که مرا به «جسرالدیاله» ببرند. جوانی عراقی کنارم نشسته بود که ابتدا فکر کرد عراقی هستم و شروع کرد به عربی سخن گفتن. بعد که دید با تعجب نگاهش میکنم، او هم زل زد به من. خندیدم و به عربی گفتم: «انا لا افهم اللغة العربیه». یک چیزهایی از درس عربی دوره راهنمایی توی ذهنم بود. حالا چقدر درست و غلط بود مهم نیست؛ مهم اینست که آن جوان فهمید و به انگلیسی پرسید میتوانی انگلیسی حرف بزنی؟ و پاسخ بله که شنید، کلی در راه با هم درباره روابط خوب ایران و عراق گفتگو کردیم. بعد که روابط و مسائل بینالمللیمان را حل و فصل کردیم، او پیاده شد؛ البته چند ایستگاه زودتر از من، اما سفارشم را به راننده کرد که مرا نزدیک مینیبوسهای مداین پیاده کند. «جسرالدیاله» که یک سهراهی بیرون از شهر بود و مینیبوس و تاکسیهای شهرکها و روستاهای اطراف آنجا مسافر سوار و پیاده میکردند، به همه چیز میخورد به جز پایانه مسافربری.
بههر رو آنجا هم سوار مینیبوسهای مدائن شدم و راه افتاد. راننده و دیگر مسافران همینکه فهمیدند غریبهام، نخستین حدسشان این بود که ایرانی هستم و برای زیارت سلمان فارسی یا به قول خودشان «سلمان باک» (همان سلمان پاک) و ایوان کسری میروم. از چند دروازه امنیتی در طول راه باید گذشت. مینیبوس پس از نیم ساعت به میدان مدائن رسید. از بغداد تا اینجا تقریبا ۳۵ کیلومتر راه است. مدائن امروز برخلاف مدائن هزار و چهارصد سال پیش که پایتخت شاهنشاهی بزرگ ساسانیان بود، شهرکی کوچک و خلوت است و البته این محله یا شهرک، بیشتر به نام «سلمان باک» شناخته میشود. از همان میدان هم میشد آرامگاه سلمان فارسی را دید و هم طاق کسرا را.»
حجم
۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه