کتاب مطالعات اجتماعی مرگ
معرفی کتاب مطالعات اجتماعی مرگ
کتاب مطالعات اجتماعی مرگ نوشته و تحقیق و گردآوری هاجر قربانی و جمعی دیگر از پژوهشگران علوم اجتماعی و انسانی است و نشر انسان شناسی آن را منتشر کرده است. این کتاب جستارهایی درباره مرگ در فرهنگ و جامعه ایرانی است.
درباره کتاب مطالعات اجتماعی مرگ
آن گونه که دانش ما تا به امروز یاری میکند، انسان تنها موجود مرگباور است. در طول تاریخ تمدن هشتهزارسالهٔ انسانی و از زمانی که انسان توانست اندیشههایش را با زبان مکتوب به ثبت برساند مرگ حضوری پررنگ دارد و توانسته است بخش مهمی از ثبت دادهها مادیتها و عناصر فرهنگی غیرمادی بشر را به خود اختصاص دهد. پیش از این نیز مرگ از خلال اشکال و هنرها میراثی گرانبها برای انسانها به جای گذاشته است. اما این پدیده در دوران مدرن و بهواسطه انقلابهای سیاسی، اقتصادی و فناوری مجموعهای از پرسمانهای نو را در فکر و حیات انسان جای داده و موجب تغییر نگرش انسان به این پدیده شده است. فرایند کالاییشدن و شیءشدنِ حیات بهمثابۀ کالایی مبادلهپذیر چگونه شکل گرفته است؟ جهان سرمایهداری تا چه میزان در مالکیت بدنِ انسان و حتی انتخاب مرگِ خود که امروزه از آن با نام اتانازی یا مرگِ خوب یا بهمرگی یاد میکنیم تأثیرگذار بوده است؟ و حال جامعۀ کنونی ایران، یعنی در عصر پساانقلاب با کالبد و بدن افراد جامعهاش چگونه مواجه میشود؟ یا آیا در جامعۀ ایران مطالعۀ رفتارهای تهدیدکنندۀ حیات، داغدیدگی و ماتمدرمانی، خودکشی، مرگ اجتماعی از منظر روانپزشکی و رواندرمانی مورد توجه بوده است؟ طرح این پرسشها بهانهای بود تا به مسئلۀ پزشکیشدنِ مرگ نیز بپردازیم.
امروزه تغییر و تحولات مهمی در مطالعۀ پدیدۀ مرگ رخ داده است که آن مدیون شکلگیری جنبش مطالعات مرگ است؛ اما همین جنبش هم تا چندی پیش تنها مرگ طبیعی را موضوع مورد مطالعۀ خود قرار داده بود. چرا که این پژوهشگران، حتی زمانی که به مطالعۀ جوامع غربی و پسااستعماری روی آورده بودند، تحلیلهای خود را بر اساس جوامع غیردولتی بنا نهادند و همین امر موجب غفلت آنها از پرداختن به رابطۀ مرگ و دولت شده بود. درحقیقت آنها فراموش کرده بودند که مراجع سیاسی مدتزمانِ زیادی است که تأثیر خود را بر قلمرو مذهبی اعمال میکنند و موضوعاتی همچون خشونت، جنگ و نسلکشی میتوانست بهجای قرارگرفتن در ذیلِ دیگر حوزههای مطالعاتی ذیلِ مطالعاتِ سیاست مرگ قرار بگیرد. این کتاب اگرچه تنوع موضوعی گستردهای را شامل میشود، اما داعیهای بر پایانش ندارد. شرحِ تنوع موضوعاتش بر ظرفیتِ پژوهشی آن تأکید میکند. از سوی دیگر رویکردهای میانرشتهای نسبت به پدیدۀ مرگ در جامعۀ معاصر ایران فرصتی را پیش روی سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی خواهد گذاشت تا درک بهتری را از جامعه و نحوۀ مواجههاش با پدیدۀ مرگ پیدا کند. چنین درک و دریافتی از پدیدۀ مرگ قطعاً میتواند راهکارهای مهمی را در فضای مدیریت شهری ایجاد و به تصمیمگیریهای آتیِ مکانیابیِ گورستانهای جدیدِ کلانشهر تهران کمک کند. همچنین دیگر نهادها با مطالعه و کاویدن فرهنگِ مرگ در ایران معاصر میتوانند در سیاستگذاریهای فرهنگی نوآوری ایجاد کرده و معنای مرگ را در جامعه مطبوعتر و دلپذیرتر کنند. این کتاب سرآغازی است برای پژوهیدن درباب مرگ در جامعۀ معاصر ایرانی و نحوۀ مواجهۀ با آن.
جستارهای این کتاب از این قرار هستند:
آغاز سخن: مرگ، مطالعهای میانرشتهای/ چه امری یک پژوهشگر را به مطالعهٔ مرگ ترغیب میکند؟ (ترجمه و تألیف هاجر قربان)
درآمدی بر تاریخ اجتماعی مرگ (سعید طاوسی مسرور)
مرگ در رابطهٔ ایران و دولت عثمانی قرن ۱۹ (صبری آتش)
مرگ و ساماندهیِ فضاهای مرگ (آرش حیدری)
گورستانهای شهری؛ گذشته و امروز (کاوه منصوری)
واژگونی معنای مرگ (رضا ماحوزی)
دین، مرگ و شهر (محمدرضا پویافر)
مرگ در عصر کرونا (رضا تسلیمی طهرانی)
مرگ: ارث و برابری (سیدمجتبی واعظی/حجت ژاله)
بیماری، پیری و مرگ در جامعهٔ امروز (ناصر فکوهی)
بهمرگی در عصر سرمایه (مزدک دانشور)
بدن و مرگ در دوران پساانقلاب (فاطمه سیارپور)
ایستگاه آخر (غلامحسین معتمدی)
بیمارستان و معنای مرگ (محمد زینالی اُناری)
بهسوی قرائتی نو از شهادت (اریک بوتل)
شهید، شهادت و دولتملت (هاجر قربانی)
مرگ در تقویم پساانقلابی (زهره سروشفر)
راز مزار (علیرضا کمری)
ساماندهی مزار شهدای جنگ: بایدها و نبایدها (محسنحسام مظاهری)
دلواپسی مرگ در نقاشی (محمدرضا مریدی)
مرگ در هنر تجسمی معاصر (اگنس رامِدِر)
خانهٔ دیگران (ناصر فکوهی/مهرداد اسکویی)
مرگ در آیینهٔ شعر فارسی (سعید خال)
نگاهِ خیرهٔ گورستان (مهدی یزدانیخُرم)
گورستان وادی خاموشان نیست (محمدرضا حائریمازندرانی)
یک دگرجای: کلانـ آرامستان مدرن تهران (سپیده پارساپژوه)
مرگ و مدرنیتهٔ ایرانی (زهره بیاتریزی/ هاجر قربانی)
بهشت زهرا (س) یک جامعهٔ زنده (جبار رحمانی)
مدیریت مخاطرات، مدیریت مرگ- مرگ و کرونا در بهشت زهرای تهران (زهره بیاتریزی/ هاجر قربانی)
تحلیلی بر سنگنوشتههای قبور (رضا پورناصرانی)
خواندن کتاب مطالعات اجتماعی مرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مطالعهٔ این کتاب نه فقط برای متخصصان علوم اجتماعی، انسانی، پزشکی و مسئولانی که از دور یا نزدیک با این پدیده سروکار دارند، بلکه برای مخاطبان عمومی بسیار سودمند خواهد بود.
بخشی از کتاب کتاب مطالعات اجتماعی مرگ
برای ایرانیان مرگ به همان اندازه آشناست که زندگی. آثار دینی، ادبی، فلسفی و عرفانی ما مشحون است از تذکرها و تنبّههایی که دائماً اندیشیدن به مرگ را توصیه میکنند یا بین مرگ و زندگی ربطهای برقرار میکنند. برخی متون خاص همچون ارداویرافنامه بازگشتی را روایت میکنند که در آن، پیش چشم ما برزخی در انتظار مردگان متصور میشود، درست شبیه اسطوره اِر در دفتر دهم جمهوری افلاطون. در هر صورت مرگ برای ایرانیان رخدادی است مهم؛ همانگونه که برای دیگر اقوام و ملل جهان چنین است.
در تاریخ این سرزمین، مقولهٔ مرگ و دفن میت، بخشی از آیینهای دینی بوده و امروزه باستانشناسان برحسب نوع دفن مردگان، افکار دینی و آیینی گذشتگان را روایت میکنند. همین کار را میتوان در تحلیل مجموعهای از توصیههایی که بزرگان دینی یا کتب معتبر دینی دربارهٔ شئون متعدد مرگ بیان داشتهاند انجام داد؛ از توصیه به رفتن به قبرستانها تا ثواب غسل دادن مردگان آشنا و غریبه، گرفتن مراسم عزا و مشارکت در مراسم صاحب عزا و حتی استمرار ارسال ثواب کار خیر از طرق متعدد ازجمله ختم قرآن، برپایی مراسم روضه، دادن خیرات، تأسیس ابنیههای عمومی به یاد متوفا یا حتی کاشتن درختی مثمر برای استفادهٔ عابران و در راه ماندگان و غیره به نیت ارسال ثواب آن برای متوفا از این دنیا به آن دنیا. حتی عمل فرزندان نیک نیز بهمثابهٔ باقیاتصالحات بهگونهای در همین راستا تعریف شده است.
نکتهٔ بسیار مهم در این روایتها، رابطهٔ مستمر میان مردگان و زندگان است؛ رابطهای که البته بر هویت هر دو طرف اثر میگذارد. این رابطه در برخی از فرهنگها و خردهفرهنگها به حدی قوی است که هر زندهای باید با زنده نگهداشتن یاد و نام مردگان، رسالت استمرار فرهنگی را بر دوش کشد؛ رابطهای که در سدهٔ اخیر بهویژه در ششدههٔ اخیر شکننده شده است. در این دوران با واکنشهایی روبرو هستیم که علیرغم آشنایی، ناآشنا هستند؛ اما این ناآشنایی منافاتی با استقبال گسترده نداشته است چرا که دو موج نخست آن به شدت شیوع داشته و موج سوم آن نیز در حال شیوع است. این، ما را به انقطاعی فرهنگی و تاریخی میرساند که هرچند ملموس نیست اما در زیر پوست تحولات فکری و فرهنگی کشور، در درازمدت کار خود را خواهد کرد؛ همان طور که تاکنون کرده است.
در این نوشتار تلاش میشود ضمن برشمردن پنج نگاه متفاوت اما رایج در تاریخ فرهنگی کشور ایران ذیل بینشِ حاکم معطوف به «ادامهٔ حیات آدمی پس از مرگ»، بیآنکه قضاوتی ارزشی دربارهٔ آنها ارائه دهم، نشان دهم در سدهٔ اخیر چگونه معانی مذکور کموبیش کمرنگ شده و در برخی موارد، صرفاً صورتهایی از آن پنج نگاه خود را در شکلهای جدید بازسازی کرده است. لذا در این سده برخلاف انتظار، مضامین و محتوای بینشهای سابقهدارِ پیشین متأثر از عوامل اجتماعی، سیاسی، بهداشتی و اقتصادی کنار گذاشته شده و ذیل صورت آنها، محتوایی جدید نشسته است. این اتفاق در سدهٔ اخیر ایران کاملاً به زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایرانیان متصل است. بدین معنا مرگشناسی در سدهٔ اخیر _ همچون ادوار پیشین_ بهنوعی مردمشناسی و رفتارشناسی ایرانیان درآمده است.
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۳۹ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۳۹ صفحه