کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم
معرفی کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم
کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم نوشتهٔ عارفه صرامی و سیده شبنم شمسالدین است و انتشارات انسان شناسی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم
تفسیر تصویر با ترجمۀ میان دو حوزۀ تاریخ هنر و کاربرد زبان سروکار دارد، ترجمهای که در پی هویت تصویر و واژه است؛ باری تفسیر درصدد فهم و دریافت معناست. این کتاب با هدف تجزیه و تحلیل یا به سخنی تأویل دادههای تاریخی با کاربست به روش آیکوننگاری و آیکونشناسی درصدد است تا نشان دهد تصاویر تاریخی اشکال و صوری صرف نیستند بلکه اسنادی حامل و حاوی روح فرهنگ و تاریخاند. پژوهشگران این کتاب نیز میخواهند نشان دهند تصاویر تاریخی اشکال و صوری صرف نیستند، بلکه اسنادیاند حامل و حاوی روحِ فرهنگ و تاریخ. این تصاویر متضمن وحدتی از کلام و تصویر یا صورت و معنا هستند و فقط با بهکارگیری منابع و مآخذی از حوزههای گوناگون دانش میتوان جایگاه و معنای آنها را در فرایند درهمتنیده و پیچیدهٔ تاریخ و فرهنگ به منزلهٔ نمادهایی واجد معنا بازشناخت. در این فرایند، ارتباط و استناد این نمادها هرچه بیشتر با شواهد و قراینی از حوزههای مختلف فرهنگ همراه باشد، هر شاهدی ما را قدمی به درک معنای آنها نزدیکتر خواهد کرد. در پژوهش نخست، با روش «آیکوننگاری» نقوشی موسوم به «ماهی درهم» در آثار هنری ایران بررسی میشود. این کتاب پس از نقدی بر وجه تسمیه و نامگذاری این نقش نمادین در فرهنگ ایران، نهفقط تکرار آن را در تاریخ گستردهٔ تصاویر در فرهنگهای گوناگون بهنحوی مستند نشان میدهد، بلکه با کاربرد روش آیکوننگاری این نقشمایهٔ نمادین را با استناد به باورهای اسطورهای دربارهٔ تنجیم و نجوم کهن تفسیر و تأویل میکند. ازاینرو، پژوهش میکوشد برای نخستینبار چنین رویکردی را در مورد نقشمایهٔ «دوماهی» (ماهی درهم) در تصاویر هنر ایرانی-اسلامی در ارتباط با نجوم کهن و شناسایی برج حوت در منطقهالبروج و انطباق آن با نمادپردازی پیکر انسان در بخش پا/ماهیچه در پیوند با ساختار دوگانهٔ آن در بنیادهای فکری-فرهنگی مستند و محقق سازد. مسئلهٔ اساسی این پژوهش نقد روششناختی حاکم در نحوهٔ تفسیر و تحلیل تصویر از سویی، و جایگزینی این فضا با روششناسی دیگری به نام آیکوننگاری از سوی دیگر است که در مطالعات تاریخ هنر در ایران هنوز چندان جایی باز نکرده است.
در پژوهش دوم کتاب، پس از نگاهی گذرا بر تاریخچهٔ تنجیم و نجوم در فرهنگهای باستان به اینسو، و با توجه به اثر زحل/ساتورن و مالیخولیا از پانوفسکی و همکارانش، به شناسایی شبکهٔ ارتباطی میان نمادهایی پرداخته میشود که در جهانشناسی باستان در انطباق عالم کبیر و عالم صغیر رایج بوده است. کتاب میکوشد با کاربست مرحلهٔ دوم آیکوننگاری که کشف مضمون تصویر است، با استفاده از منابع علمی کهن مقولهٔ مالیخولیا در طب باستان و نقش سیارهٔ زحل را در شکلگیری آن شناسایی کند و راه به شبکه و نظام نمادین این جهانبینی ببرد و بازتاب آن را در نگارههای گوناگون نشان دهد. در این راستا، دو دسته نگاره انتخاب میشود: دستهای که مشخصاً از منابع نجومی برگرفته شده است و چنین باوری را بسیار صریح و روشن بازنمایانیدهاند؛ و دستهای که اگرچه بهصراحت بازتاب چنین باورهای تنجیمی را نشان نمیدهد، تلویحاً چنین نگرشی را منعکس میکند.
خواندن کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتههای هنری و همچنین کسانی که بین رشتههای هنری و نجوم پل ارتباطی زدهاند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تفسیرنگاره های ایرانی بر پایه نجوم
نقش «دو ماهی» یکی از نقوش شناختهشده در تاریخ تصاویر فرهنگ های مختلف است. این نقش در هنر ایرانی-اسلامی بهویژه در حوزۀ فرش و سفالگری «ماهی درهم» نامیده میشود. نقش «ماهی درهم» در مناطق مختلف و در فرهنگهای منطقهای متفاوت بهصورتهای گوناگونی نمودار شده است. از مهمترین انواع این نقش و طرح میتوان از ماهی هراتی، ماهی درهم فراهان، ماهی زنبوری، ماهی درهم سنه (سنندج)، و ریزهماهی (خردهماهی) نام برد. طرح ماهی درهم دارای واگیرهای است که در طول و عرض فرش تکرار میشود. اصطلاح «ماهی درهم» برای این نقش نامعرف است و دلیل پیدایش آن روشن نیست، زیرا نهتنها منابع تاریخی و سنتی وجود چنین نامی را تأیید نمیکنند، بلکه در منابع علمی نیز نشانهای برای ریشۀ این نام وجود ندارد. حال آنکه آنچه با این نام یا با نام طرح هراتی شناخته شده، از دو ماهی که پیرامون گل گرد (هشتپر) یا دایرهای قرار دارند یا صرفاً دو ماهی بهویژه در حوزۀ سفال تشکیل شده است (حصوری، ۱۳۸۱:۴۳). بنابراین بهجای استفاده از این اصطلاح، از اصطلاح ماهی دوتایی یا دو ماهی استفاده میکنیم. همچنین، شایان ذکر است بنا بر توصیفات متعددی که از طرح این نقش بهویژه در حوزۀ فرش وجود دارد، برخی از طراحان و پژوهشگران بر این باورند واگیرۀ اصلی این طرح شامل یک حوض (شکلی همانند لوزی) است که گل گردی را در میان گرفته است و چهار ماهی به موازات اضلاع لوزی قرار گرفتهاند. برخی دیگر از طراحان و پژوهشگران تنها دو ماهی و گل گرد را واحد اصلی طرح موردنظر بهشمار میآورند و پراکندهشدن آن در سطح موردنظر را سبب ایجاد طرح و نقش «ماهی درهم» میدانند. ما در پژوهش خود فارغ از این توصیفات و توجه به چرخش دو ماهی به دور گل، صرفاً به موضوع دوتاییبودن این طرح در نمونههای گوناگون و پراکنده در حوزۀ تاریخ هنر و در نمونههای ایرانی-اسلامی بهویژه حوزۀ سفال و فرش که طرح موردنظر را «ماهی درهم» نامیدهاند، میپردازیم.
مسئلۀ دوگانگی «ماهی درهم»، مطابق با آخرین اطلاعات پژوهشی ما، تا کنون مورد توجه در تحقیقات علمی و نظریهمحور جامع در این حوزه قرار نگرفته است و نخستینبار در این پژوهش مطرح میشود. در این راستا، این پژوهش میکوشد با پیش روی قراردادن دیدگاهی انتقادی نسبت به تفسیرها و توضیحهایی که تاکنون دربارۀ این نقش ارائه شده است، به تحلیل محتوایی این نقش در تاریخ تصاویر هنری و استعارههای کلامی بپردازد. منظور ما تنها ارائۀ شباهتهای صوری و توصیف ویژگیهای ظاهری تصویرهای موردنظر نیست، بلکه توجه ما متمرکز بر این پرسش است که فرهنگ های گوناگون این ایماژ را برای بازنمایی چه مفهومی و چگونه بهکار بردهاند و این ساختار در پی بیان چه مفهوم مشترکی است.
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه