دانلود و خرید کتاب مدیر مدرسه جلال آل‌ احمد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مدیر مدرسه اثر جلال آل‌ احمد

کتاب مدیر مدرسه

انتشارات:نشر ارس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مدیر مدرسه

کتاب مدیر مدرسه نوشتهٔ جلال آل‌ احمد است. نشر ارس این رمان کوتاه ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب مدیر مدرسه

کتاب مدیر مدرسه حاوی یک رمان کوتاه است که در سال ۱۳۳۷ به چاپ رسید. این رمان کوتاه حاوی داستان آموزگاری است که برای راحت‌شدن از سختی آموزگاری و سروکله‌زدن با شاگردان، تصمیم می‌گیرد مدیر مدرسه شود و از این پس در دفتر مدرسه شغلی راحت داشته باشد؛ غافل از آنچه در انتظار او است. کتاب «مدیر مدرسه»، یکی از آثار نویسندهٔ بزرگ و معاصر ایران، جلال آل احمد و از نگاه بسیاری از منتقدان بهترین اثر این نویسنده است. «مدیر مدرسه» را یکی از آثار داستانی در سبک رئالیسم (واقع‌گرایی) می‌دانند که در دههٔ ۱۳۴۰ نوشته شده و ایرانِ این دهه را به تصویر کشیده است. با مدیر مدرسه همراه شوید. این اثر ۱۹ فصل دارد.

خواندن کتاب مدیر مدرسه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جلال آل احمد

سید جلال‌الدین سادات آل‌احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده‌ای مذهبی و روحانی در محلهٔ سید نصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. او نویسنده، روشنفکر سوسیالیست، منتقد ادبی و مترجم ایرانی، پسرعموی سید محمود طالقانی و همسر سیمین دانشور بود. در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. دانش‌آموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تهران بود. تحصیل را تا دورهٔ دکترای ادبیات فارسی ادامه داد، اما سرانجام از ادامهٔ آن صرف‌نظر کرد. در جوانی (با حفظ گرایش‌های مذهبی)، به‌نوعی به روحانیت پشت کرد و نیز به جریان توده پیوست. تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت و افزون بر نگارش داستان، به نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهش‌های مردم‌شناسی، سفرنامه‌ها و ترجمه‌های متعدد می‌پرداخت. می‌توان مهم‌ترین ویژگی ادبی آل‌احمد را نثر او دانست؛ نثری فشرده، موجز و درعین‌حال عصبی و پرخاشگر که نمونه‌های خوب آن را در سفرنامه‌های «خسی در میقات» یا ناداستان «سنگی بر گوری» می‌توان دید و خواند.

نخستین مجموعهٔ داستان او «دیدوبازدید» نام داشت. در سال ۱۳۲۶ دومین کتابش، «از رنجی که می‌بریم» را هم‌زمان با کناره‌گیری از حزب توده چاپ کرد؛ کتابی که بیانگر داستان‌های شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به‌عنوان ضربه‌ای سنگینی بر پیکر آزادی‌خواهان، آل‌احمد نیز افسرده شد. در این سال‌ها، کتابی را تحت‌عنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ رساند. کتاب‌های «اورازان»، «تات‌نشین‌های بلوک زهرا» و «مدیر مدرسه» در همین دوران نوشته شدند. جلال آل‌احمد را ادامه‌دهندهٔ راهی می‌دانند که پیش از او، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت در ساده‌نویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاوراتْ آغاز کرده بودند؛ استفاده از زبان محاوره‌ای به‌وسیلهٔ جلال به اوج رسید و گسترش یافت.

برخی از داستان‌های آل احمد:

پنج داستان (۱۳۵۰)، نفرین زمین (۱۳۴۶)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ ۱۳۴۲، چاپ ۱۳۶۰)، نون والقلم (۱۳۴۰)، مدیر مدرسه (۱۳۳۷)، سرگذشت کندوها (۱۳۳۷)، زن زیادی (۱۳۳۱)، سه تار (۱۳۲۷)، از رنجی که می‌بریم (۱۳۲۶)، دید و بازدید (۱۳۲۴) و...

مقاله‌ها:

«گزارش‌ها» (۱۳۲۵)، «حزب توده سر دو راه» (۱۳۲۶)، «هفت مقاله» (۱۳۳۲)، «غرب زدگی» (۱۳۴۱)، «کارنامه سه ساله» (۱۳۴۱)، «ارزیابی شتاب‌زده» (۱۳۴۳)، «یک چاه و دو چاله» (۱۳۵۶)، «در خدمت و خیانت روشنفکران» (۱۳۵۶)، «اسرائیل، عامل امپریالیسم» و...

مشاهدات و سفرنامه‌ها:

اورازان (۱۳۳۳)، تات‌نشین‌های بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهٔ خارک درّ یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) و...

ترجمه‌ها:

تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (۱۳۵۱ - با همکاری منوچهر هزارخانی)، چهل طوطی، قصه‌های کهن هندوستان (با سیمین دانشور، ۱۳۵۱)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، ۱۳۴۶)، مائده‌های زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، ۱۳۴۳)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (۱۳۴۵)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (۱۳۳۳)، دست‌های آلوده اثر ژان پل سارتر (۱۳۳۱)، سوءتفاهم اثر آلبر کامو (۱۳۲۹)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبره‌زاده، ۱۳۲۸)، قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی (۱۳۲۷)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (۱۳۲۵) و... .

از میان خدمات دیگرِ این نویسنده و متفکر به ادبیات فارسی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: معرفی آلبر کامو به جامعهٔ ادبی، معرفی بیشتر شعر نو نیمایی و کمک به گسترش آن، حمایت از شاعرانی چون احمد شاملو و نصرت رحمانی، ایجاد جهشی بی‌سابقه در نثر فارسی با نثر خودش، ایجاد تشکل‌های ادبی و صنفی (از جمله کانون نویسندگان ایران و انتشار مقالات گوناگون).

جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.

بخشی از کتاب مدیر مدرسه

«کم‌کم خودمان را برای امتحانات ثلث دوم آماده می‌کردیم. در ثلث اول دخالتی نکردم. چون تازه از راه رسیده بودم و می‌ترسیدم ماما دوتا بشود. اما حالا دیگر لازم بود نظارتی بکنم و ببینم چطور عرق بچه‌ها را درمی‌آورند؟ گذشته ازین که بایست بچه‌ها را کارنامه به دست تحویل تعطیلات ایام عید می‌دادیم. برای ورود به سال نو حتماً به نامه‌ی اعمال سال قبلشان احتیاج داشتند، یا دست‌کم به کارنامه‌ی دو‌سوم از سال تحصیلی‌شان. این بود که اوایل اسفند یک روز معلم‌ها را صدا زدم و در شورا‌مانندی که کردیم بی‌مقدمه برایشان داستان یکی از همکارهای سابقم را گفتم که هروقت بیست می‌داد تا دو روز تب داشت. معلم تاریخ بود و از اول تا سوم متوسطه درس می‌داد و جوان بود و دانش‌سرا دیده اما هیچ‌کدام این‌ها تغییری در قضیه نداده بود و هر روز صبح که می‌دیدیم حالش خوب نیست می‌فهمیدیم که لابد باز دیروز مجبور شده یک نمره بیست بدهد. البته معلم‌ها خندیدند. ناچار تشویق شدم و داستان آخوندی را گفتم که در بچگی معلم شرعیاتمان بود و زیر عبایش نمره می‌داد و دستش چنان می‌لرزید که عبا تکان می‌خورد و درست ده دقیقه طول می‌کشید تا فارغ بشود و تازه چند؟ بهترین شاگردها دوازده! درست مثل اینکه نمره را می‌زایید و البته باز هم خندیدند. که این بار کلافه‌ام کرد. خوشمزگی را کنار گذاشتم و حالی‌شان کردم که بد نیست در طرح سؤال‌ها مشورت بکنیم و «بنده برای هر نوع خدمتی حاضرم» و ازین حرف‌ها... و بعد در‌مورد ششمی‌ها دیدی زدیم که چندتاشان را می‌توانیم به امتحان نهایی معرفی کنیم و چه کارها بکنیم تا نسبت مردودها کمتر بشود و ازین جور کارها... و از شنبه بعد امتحانات شروع شد. درست از نیمه دوم اسفند. سؤال‌ها را سه نفری می‌دیدیم. خودم با معلم هر کلاس و ناظم. که مبادا اِجحافی شده باشد یا اِهمالی و بعد زنگ را می‌زدیم و به‌خط توی سالن؛ که از وقتی هالتردار شده بودیم روی درش نوشته بودند «انجمن ورزش» و گردن‌کلفت‌ها به در‌و‌دیوارش بیشتر شده بودند و یک گوشه‌اش دوتا میز اسقاط گذاشته بودند انباشته از کارهای دستی بچه‌ها و پای میز جسد سنگین هالتر؛ خرچنگ‌مانند به زمین چسبیده. کارهای دستی عبارت بود از گنجه‌های کوچک مقوایی که رویشان را با کاغذرنگی گُل‌مَنگُلی کرده بودند؛ و میز و صندلی‌های چوبی که برای عروسک‌ها هم نخراشیده بود؛ و قاب‌های منبت‌کاری از تخته سه‌لایی و یک برج ایفل که دو وجب و نیم هم نمی‌شد و سرش شبیه گُلدَسته‌ی مسجد شاه بود؛ و یک نقشه‌ی ایران که جای شهرها را در آن با مته سوراخ کرده بودند و برای همین خِرت‌و‌خُورت‌ها چقدر اره‌مویی مصرف شده بود و چند بار دست‌ها بریده بود و چه پول‌ها از جیب پدرها و چه دعواها در خانه‌ها... و که چه؟ که از کاردستی نمره بیشتری بگیرند. این روزها که دیگر عهد بوق نیست. حالا دیگر حتی وزرای فرهنگ هم اذعان می‌کنند که این اسم‌ها و فرمول‌ها و سنه‌ها و محفوظات جایی از عمر پر از بیکاری فردای بچه‌ها را نخواهد گرفت و ناچار باید در مدرسه هر بچه‌ای کاری یاد بگیرد. هنری، فنی، صنعتی تا اگر از پته‌ها و کاغذ‌پاره‌های قاب‌گرفته کاری برنیامد و میزی خالی نبود کسی از گرسنگی نمیرد. پس چه بهتر از کاردستی؟ پس زنده باد مقوای قوطی‌های کفش و شیرینی!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۶ صفحه

حجم

۸۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان