کتاب خواهران برونته؛ جهان واقعی و گرفتار
معرفی کتاب خواهران برونته؛ جهان واقعی و گرفتار
کتاب «خواهران برونته؛ جهان واقعی» و «گرفتار» دو نمایشنامه نوشتهٔ جوردی مند با ترجمهٔ مینو ابوذر جمهری است و انتشارات دیدآور آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب خواهران برونته؛ جهان واقعی و گرفتار
جوردی مند نمایشنامهنویس جوان کانادایی است. خواهران برونته؛ جهان واقعی نمایشنامهای دربارهٔ خواهران برونته است.
خوانندهٔ این اثر میبایست با زوایای زندگی خواهران برونته کاملاً آشنایی داشته باشد تا بتواند نکات بسیار ظریفی را که جوردی مند بهعمد در قالب دیالوگ به آنها اشاره میکند از دل متن بیرون کشد؛ خواهرانی غریب در قرن نوزدهم و تحت فشار جامعهای مردسالار که چنانچه قلم به دست نمیگرفتند و با نامهای مستعارِ مردانه آثارشان را چاپ نمیکردند، ایبسا هرگز از دل ناکامیهای خود چنین شاهکارهایی نمیآفریدند، که نه تنها انگلستان عهد ویکتوریا، بلکه همهٔ جهان را مسحور خود کنند؛ خواهرانی که جهان واقعی آنها را در مواجهه با چالشهای مادی قرار داد و ایبسا میانشان حس حسادت و رقابت ایجاد کرد و روابطشان را نیز تهدید کرد و عالم تخیلشان، با همهٔ تلخیهایش، برایشان دستآوردی عظیم داشت و همواره از طریق نوشتن راه نجاتی برای خود یافتند.
بدون تردید جوردی مند، پیش از نگاشتن چهارمین اثر خود، تحقیقی عمیق و استادانه از روزگار این خواهران در عمر کوتاهی که داشتهاند انجام داده است و عمدهٔ تمرکزش را در این اثر، بهزعم مترجم، بر شارلوت مینهد؛ آفرینندهٔ رمان جین ایر.
در این نمایشنامه شاهد چالش مصیبتبار یک خانوادهٔ محروم برای تولید آثار ادبی هستیم که وضعیت نابسامان اجتماعی ـ اقتصادی جامعه سبب شد قوای تخیلشان دوشادوش احساساتشان حرکت کرده و آثار روحنوازی در ادبیات جهان بیافرینند. طبق هستهٔ اصلی این اثر، چالشهای این سه خواهر هم میتوانسته به سبب کسب شهرت باشد و هم کسب جایگاه اجتماعی و امنیت روانی و مالی.
پرسشهایی که ممکن است ذهن خواننده را درگیر کند:
آیا جوردی مند بهجز مسئلهٔ فقر، به منشأ زایش و آفرینش آثار این خواهران هم توجه دارد؟
آیا نویسندگی برای خواهران برونته بیشتر از سر شور و علاقه است یا وسیلهای برای امرار معاش و پناهگرفتن در مقابل دغدغههای مالی؟
چرا جوردی مند پدر و برادر این سه خواهر را وارد صحنه نمیکند؟ (همچنان که در بخش یکم نخستین اثرش، در میان کاغذپارهها، کِرتیس و اَلِکس را به صحنه نمیکشاند.)
پرسش بنیادین شاید بتواند دربارهٔ مواجههٔ خواهران برونته با جهان واقعی باشد؛ اینکه برای این خواهران، که شاید تنها دو بار از شهرشان خارج شدند، آیا جهان واقعی هم منشأ آفرینش آثارشان شد یا فقط جهان ذهنی و قوای تخیلشان، یا هر دو؟ سهم آنها، که هر سه جوانمرگ شدند، از مواهب جهان واقعی چه بود؟
با پاسخ به این پرسشهاست که خواننده از ذهنیت جوردی مند برای نگاشتن چنین نمایشنامهای آگاه میشود.
این نمایشنامه در ژوئن ۲۰۱۸ در فستیوال نمایشی استراتفورد در اونتاریوی کانادا به کارگردانی وَنِسا پرتئوس به روی صحنه رفت. این فستیوال نمایشی، که پیشتر به نام فستیوال شکسپیری استراتفورد شناخته میشد، در سال ۱۹۵۲ توسط تام پَترسون پایهگذاری شد و از جمله معتبرترین فستیوالهای نمایشی به شمار میرود.
اما دربارهٔ گرفتار، دومین نمایشنامهای که جوردی مند نوشته است، باید گفت نخستین مسئلهای که خواننده با آن مواجه میشود این است که شاید در ابتدا چنین به نظر برسد که کاراکترها چندان عمیق نیستند، اما آنها لحظه به لحظه معذبتر میشوند و این در دیالوگهایشان که هر لحظه تندتر میشود، کاملاً آشکار است. دیالوگهای بین کاراکترها خیلی سریع تبدیل میشود به یک چالش سهگانه میان پلیسی مضطرب، یک زن نگهبان وسواسی و نوجوانی خشمگین و مرموز.
جوردی مند در این نمایشنامه هم بار دیگر نشان داده است که شیفتهٔ مواجهههای احساسی عمیق است، چندان که گاهی دیالوگها برای کاراکتر تبدیل به قفسی میشود که هر لحظه فضا را بر او تنگتر و تنگتر میکند. نویسنده که اساساً عاشق رویاروییهای شدید است، بهخوبی میداند که چهطور موقعیتهای جذاب بسازد.
درونمایهٔ این اثر میتواند موضوعاتی مثل قدرت و زدوخورد فیزیکی باشد. جوردی مند در این اثر موضوعاتی مثل طبقهٔ اجتماعی و جنسیت را مطرح کرده و عدالت را متأثر از این دو میداند. برای مثال، از لحظهای که سطح مدرسهٔ پسر نوجوان نمایشنامه مطرح میشود، گویی دیگر اتهام دزدی به او نمیچسبد.
پرسشی که ممکن است ذهن خواننده را درگیر کند این است: «شخص گرفتار در این نمایشنامه بهراستی کیست؟!»
این نمایشنامه سال ۲۰۱۶ در کانادا روی صحنه رفت.
خواندن کتاب خواهران برونته؛ جهان واقعی و گرفتار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
چنانچه کسی میخواهد با خواندن یک نمایشنامه اوج احساسات دیگری را درک کند، پس باید این اثر را دست بگیرد.
بخشی از کتاب خواهران برونته؛ جهان واقعی و گرفتار
«شارلوت: خودم میتونم جمعش کنم.
آن: ما وسایل خیاطی رو طبقهٔ بالا نگه میداریم.
شارلوت: چرا توی سبد نذاریمشون؟
آن: من دارم روی تیکههای بزرگتر کار میکنم. اون خوشش نمیآد روی زمین رهاشون کنیم.
شارلوت: خب به همین دلیله که میذاریمشون توی
شارلوت به اطراف اتاق نگاهی میاندازد.
سبد کجاست؟
آن: طبقهٔ بالا. اینجوری راحتتر میشه
شارلوت: خب، خب. هر کاری دوست داری بکن.
شارلوت لوازم خیاطیاش را به آن میدهد.
آن به سمت در میرود. در همان حال، انگشت پایش به جایی برخورد میکند.
آن: آخ.
شارلوت: آن.
آن: آی آی آی آی آی.
شارلوت: آن. هیس.
آن: میخوام ولی... آخ. انگشتم.
آن لنگانلنگان اتاق را ترک میکند.»
حجم
۱۲۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱۲۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه