کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری)
معرفی کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری)
کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری) مجموعه اشعار ولایی و آیینی سروده عبدالله مخبر است که با تصحیح مصطفی فاطمیان در شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر شده است.
شعر آیینی به شعری گفته میشود که در آن، شاعر، از آموزههای دینی و مذهبی سخن بگوید و یا از ارادت و محبتش نسبت به پیامبر (ص) و یا امامان (ع) بنویسند. به طور کلی میتوان گفت که هر شعری که متاثر از آموزههای دیانت اسلام باشد، شعر آیینی نام دارد.
درباره کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری)
عبدالله مخبر فرهمند (مخبری) شاعر گمنامی است که صاحب سرودههای مراثی در عرصه ادبیات شیعی است.
مهندس عبدالله بن حسن مخبر فرهمند که به مخبری تخلص میکرد در سال ۱۲۸۲ به دنیا آمد و در ۱۳۶۴ از دنیا رفت و این تمام اطلاعاتی است که از این شاعر در دست داریم. مصطفی فاطمیان با جستجوهای بسیار موفق شد تا چهار نسخه از آثار او به دست آورد و همه آنها را در یک مجموعه به نام دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری) منتشر کند.
نسخه اول: محرمان حرم عشق، نسخه دوم: شبهای شامُ برگرفته از شعر شرح حال حضرت سکینه (س) و شرح حال حضرت رقیّه (س) و شب یازدهم نسخه سوم: مراثی عبدالله مخبر فرهمند و نسخۀ چهارم: بانوی کربلا.
تقریبا بیشتر اشعاری که از او به جا مانده است در حوزه عاشورا بوده و چند شعر هم در وصف امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه و چند اثر در قالب پندیات دارد. شعر او سهل ممتنع است و سوگمندی نیز در اشعار او به شدت احساس میشود.
کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام علاقهمندان به ادبیات و اشعار آیینی و مذهبی را به خواندن کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری) دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب دیوان عبدالله مخبر فرهمند (مخبری)
آن كه جان بر پيكر هستی دميد
چند تن را عاشق خود آفريد
عاشق بی اختيار خويش كرد
مست عشق و بيقرار خويش كرد
كرد لبريز از می خود جامشان
خواند زينت بخش هستی نامشان
سويشان ابواب رحمت باز كرد
با صفاتش جمله را ممتاز كرد
نامشان بر تارک هستی نوشت
خاكشان با نيكی و رحمت سرشت
بر همه اسرارشان آگاه كرد
هادی خلق و دليل راه كرد
فخر كرد آن گاه بر افلاكيان
بر وجود پنج تن از خاكيان
گفت اينان جمله عشاق منند
بندگان خاص و مشتاق منند
نام هر يک را به عزت كرد ياد
گفت بر يكتايي ام سوگند باد
آفريدم گر زمين و آسمان
انجم و ليل و نهار و انس و جان
در وجود آورده ام گر بحر و بر
عالم افلاک و خورشيد و قمر
قصد از ايجاد خلقت كردنم
اين همه لطف و محبت كردنم
دوستی در حق احمد بود و بس
لطف با آل محمد بود و بس
بر محمد ختم شد پيغمبری
داده ام بر كائناتش سروری
اهل عالم را دليل ره بود
هر چه او گويد كلام الله بود
ما علی را قدرت حق داده ايم
اختيار امر مطلق داده ايم
جان زهرا مظهر انوار ماست
هستی اش سرچشمه فيض خداست
نامی از بين صفات خويشتن
برگزيدم بهر فرزندش حسن
بر جمالش لطف بی حد داده ام
بر خصالش حسن احمد داده ام
با حسينش لطف از اندازه بيش
كرده ام در رهگذار عشق خويش
در خور عشقش مصيبت داده ام
صبر بی پايان و عزت داده ام
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه