دانلود و خرید کتاب صحنه هایی از یک ازدواج امیلی مان ترجمه پرهام آل داود
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صحنه هایی از یک ازدواج اثر امیلی مان

کتاب صحنه هایی از یک ازدواج

نویسنده:امیلی مان
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب صحنه هایی از یک ازدواج

نمایشنامهٔ صحنه هایی از یک ازدواج اقتباسی از فیلم‌نامهٔ «صحنه‌هایی از یک ازدواج» اثر اینگمار برگمان، نوشتهٔ امیلی مان با ترجمهٔ پرهام آل داود است و نشر نی آن را منتشر کرده است.

مینی‌سریال «صحنه‌هایی از یک ازدواج» به کارگردانی هاگای لیوای با بازی اسکار آیزاک و جسیکا چستین، چندی پیش منتشر شد و یک بار دیگر فیلم/سریال صحنه‌هایی از یک ازدواج، شاهکار اینگمار برگمان را به خاطر آورد. این مینی‌سریال اقتباسی از اثر برگمان بود که سال ۱۹۷۳ ساخته شده بود. امیلی مان نیز با اقتباس از این اثر برگمان، نمایشنامهٔ صحنه‌هایی از یک ازدواج را نوشت.

داستان صحنه‌هایی از یک ازدواج مربوط به زوجی می‌شود که بعد از سال‌ها، زندگی‌ مشترکشان دچار مشکل می‌شود. مشکلی که درنهایت، منجر به جدایی آن‌ها می‌شود. پس از جدایی، هر کدام از آن‌ها تجربه‌ای جدید کسب می‌کنند. آنچه در این میان مهم است، جزئیات زندگی مشترک آن‌ها و گفت‌وگوهایی است که این دو با هم دارند. و سوالی که برای خواننده مطرح می‌شود این است که آیا هر زن و شوهر خوشبختی واقعا خوشبخت هستند یا هر رویدادی آتش زیر خاکستر است؟ گویا همه‌چیز در انتظار یک تلنگر است تا منفجر شود. 

درباره کتاب صحنه هایی از یک ازدواج

اینگمار برگمان را بیشتر با شاهکارهای سینمایی‌اش به یاد می‌آورند، اما کارنامهٔ این کارگردان شهیر سوئدی به سینما محدود نمی‌شود. برگمان چند مجموعهٔ تلویزیونی هم ساخت. نخستین آن‌ها صحنه‌هایی از یک ازدواج بود که در سال ۱۹۷۳ در شش قسمت پنجاه دقیقه‌ای از تلویزیون سوئد پخش شد. استقبال از این اثر به حدی بود که خیابان‌های سوئد هنگام پخش آن از جمعیت خالی می‌شد و طبق بررسی‌های صورت‌گرفته، آمار مراجعهٔ زوج‌های سوئدی به مشاور خانواده پس از آن دو برابر شد. برگمان که این میزان استقبال را دید، نسخه‌ای سینمایی از این مجموعه تهیه کرد که یک سال بعد در سراسر جهان با موفقیت اکران شد. برگمان علاوه بر سینما و تلویزیون در جهان نمایش هم حضوری مستمر و پرثمر داشت. او نه‌تنها در سال‌های مختلف آثاری از شکسپیر، مولیر، ایبسن و… را به روی صحنه برد، بلکه در ساخت فیلم‌های خود بسیار متأثر از تئاتر بود. یکی از پژوهشگران آثار برگمان در این مورد می‌نویسد:

برگمان، به عنوان کارگردان تئاتر، مدت‌های مدید نمایش‌نامه‌های خاصی را در ذهن و دل خود داشت. بسیاری از این نمایش‌نامه‌ها ردّ خود را در فیلم‌های او به جا گذاشتند. «مُهر هفتم» از دل نمایش‌نامه‌ای زاده شد: «نقاشی روی چوب». ساختارِ «لبخندهای شبی تابستانی» همچون نمایش‌نامه‌های ماریوو است ــــ به شیوهٔ کلاسیک قرن هجدهم. همچون درون آینه «نمایشی زیرپوستی» است. «نور زمستانی» در ذهن او به صورت «نمایش‌نامه‌ای قرون وسطایی» شکل گرفت. برگمان خودش نسخه‌ای نمایشی از مجموعهٔ تلویزیونی صحنه‌هایی از یک ازدواج را به روی صحنه برد و بسیاری از فیلم‌های او بعدها به صورت نمایش اجرا شدند.

برگمان نسخهٔ نمایشی صحنه‌هایی از یک ازدواج را در سال ۱۹۸۱ در مونیخ کارگردانی کرد. همزمان با این نمایش، او دو نمایش دوشیزه ژولی از استریندبرگ و نورا (عروسکخانه) از ایبسن را نیز به صورت سه نمایش با یک بلیت به روی صحنه برد. شخصیت‌های اصلی این نمایش‌ها از نظر او «سه خواهر» هستند که به خاطر جنسیت‌شان در موقعیت‌هایی بحرانی گرفتار شده‌اند.

اقتباس‌های نمایشی از آثار سینمایی و تلویزیونی برگمان محدود به فعالیت‌های خود او نماند و در سالیان مختلف کارگردان‌ها و نویسنده‌های بسیاری سراغ آثار او رفتند. یکی از کسانی که در سال‌های اخیر نامش با اقتباسِ آثار برگمان گره خورده کارگردان سرشناس بلژیکی، ایفو فان هووه است که آثاری از برگمان را در آمستردام و نیویورک اجرا کرده است. فان‌هووه از کارگردان‌های معتبر تئاتر معاصر محسوب می‌شود و به‌ویژه در زمینهٔ اقتباس فعال است و، علاوه بر برگمان، اقتباس‌هایی از آثار پازولینی، آنتونیونی و جان کاساوتس اجرا کرده است. او در نمایش‌های خود از حداقل وسایل صحنه بهره می‌برد؛ مثلاً در اجرایش از اتوبوسی به‌نام‌هوس اثر تنسی ویلیامز، تنها وسیلهٔ حاضر بر صحنه یک وان حمام بود. البته او خودش معتقد است که سبکش را نمی‌توان مینیمالیسم دانست و کاری که می‌کند در واقع کاویدن متن نمایش‌نامه و تلاش برای یافتن و نمایش دادن هستهٔ آن است. او نخستین بار صحنه‌هایی از یک ازدواج را به زبان هلندی در آمستردام به روی صحنه برد. 

متن حاضر از روی نسخهٔ انگلیسی امیلی‌ مان که ترجمه و اقتباسی از متن هلندی است به فارسی برگردانده شده است. اما برای این‌که حال و هوای کار به اثر برگمان نزدیک باشد، ضبط اسامی خاص تا حد امکان بر اساس تلفظ سوئدی صورت گرفته است. این نسخهٔ انگلیسی را فان هووه در سال ۲۰۱۳ در کارگاه تئاتر نیویورک با همکاری یار دیرینه‌اش، یان فِرسوِیفِلد، به روی صحنه برد. اجرای خلاقانهٔ او با استقبال تماشاگران و منتقدان تئاتر مواجه شد. او دو نقش اصلی نمایش را (که در سریال برگمان با بازی فوق‌العادهٔ لیو اولمان و ارلاند یوزفسون اجرا شده بود) به سه زوج مختلف با سن و سال و رنگین‌پوست متفاوت سپرد تا به جهان‌شمول بودن مضامین نمایش اشاره بکند. 

خواندن کتاب صحنه هایی از یک ازدواج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

اگر دوست دارید با حقیقت پشت ازدواج آشنا شوید این کتاب را حتما بخوانید.

بخشی از کتاب صحنه هایی از یک ازدواج

«پتر: خودتونو در چند کلمه چطور وصف می‌کنین؟

یوهان: چندان آسون نبود... من خودمو یه آدم باهوش وصف کردم... یه آدم موفق، سرزنده، معقول، دلربا... به نظر می‌آد دارم از خودم تعریف می‌کنم... حساس به امور سیاسی، بافرهنگ، اهل مطالعه، محبوب. دیگه چی...؟ رفتارم دوستانه‌ست، حتی با آدم‌هایی که... وضع‌شون چندان خوب نیست... ورزشو دوست دارم. پدر خوبی‌ام و پسر خوبی. قرض و بدهی ندارم، مالیاتمو می‌پردازم، به دولت احترام می‌ذارم... ترک دین کردم. کافیه همین‌ها؟ و مهارت فوق‌العاده‌ای تو عشق‌ورزی دارم. درسته، ماریان؟

پتر: تو چطور، ماریان؟

ماریان: من همسر یوهان‌ام، دو دختر داریم. همین.

کاترینا: یه مقدار سطحیه.

پتر: ولی این‌جا رو گوش کن. (می‌خواند.) «ماریان چشم‌های آبی نافذی دارد که از درون برق می‌زنند. وقتی از او می‌پرسم که وقتش را چطور بین امور خانه و کار تقسیم می‌کند، لبخندی می‌زند، انگار رازی شیرین در دل دارد و می‌گوید کار دشواری نیست؛ او و یوهان به همدیگر کمک می‌کنند. می‌گوید “راهش هماهنگ بودن با یکدیگر است.” وقتی یوهان به درون اتاق می‌آید و کنارش روی مبلی که میراث خانوادگی است می‌نشیند، صورت ماریان به لبخندی باز می‌شود. یوهان دستش را دور او حلقه می‌کند، انگار حمایتش می‌کند، و او با لبخندی حاکی از احساس امنیت خودش را در آغوش او جای می‌دهد. زمان رفتنم که فرا می‌رسد، احساس می‌کنم که آن دو از این‌که باز قرار است با همدیگر تنها شوند نفس راحتی می‌کشند ـ‌دو آدم جوان، خوشبخت و مثبت‌اندیش که هیچ‌گاه از یاد نمی‌برند عشق‌شان را آن‌طور که شایسته است تقدیس کنند.» (خواندن را به پایان می‌رساند و بقیه بی‌اختیار تشویق می‌کنند، و بعد هم که گیلاس‌ها پر می‌شوند، بار دیگر تشویق می‌کنند.)

ماریان: وقتی مصاحبه رو خوندیم، خیلی متأسف شدیم که چرا از اول قبول کردیم مصاحبه کنیم. می‌خواستیم همه‌شو تغییر بدیم، ولی متأسفانه سردبیر می‌گفت دیگه دیره و مقاله چاپ شده.

یوهان: من ناراحت شدم که چرا از چشم‌هام ننوشتن. نگاه کن، کاترینا! برق چشم‌هامو می‌بینی؟

کاترینا: بیشتر تیره و شرارت‌بار به نظر می‌آن. و البته بسیار دلربا.

پتر: کاترینا با تمام وجود شیفتهٔ توئه.

کاترینا: می‌خوای با هم فرار کنیم؟

ماریان: فکر می‌کنم یه مقدار تنوع برای یوهان عالی باشه. خیلی شوهر خوبی بوده؛ هیچ‌وقت دست از پا خطا نکرده.

پتر: مطمئنی؟

ماریان: از اولش تصمیم گرفتم هر حرفی به‌م می‌زنه باور کنم. درسته، یوهان؟

پتر: شنیدی چی گفت، کاترینا؟

کاترینا: شرط می‌بندم یوهان بهتر از تو دروغ می‌گه.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان