کتاب تنها در گردنه های تیوان

کتاب «تنها در گردنه های تیوان» نوشتۀ شروین شیبانی فرد، کیان ابو، امیرارشیا روزبهانی، ماهان سلطانی، کوروش حاتمیان و محمد یوسفی است و انتشارات سروشگان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب تنها در گردنه های تیوان

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

کتاب تنها در گردنه‌های تیوان مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با مضمون‌های مختلف است که با زبانی ساده و درعین‌حال تأثیرگذار به روایت گوشه‌های مختلفی از زندگی می‌پردازد. این کتاب شامل ۵ داستان کوتاه است که عناوین متنوعی همچون کارآگاه، نامه‌ای به مریخ! سفر به اعماق زمین، سرقت و تنها در گردنه‌های تیوان را در بر می‌گیرد.

کتاب تنها در گردنه‌های تیوان مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که به قلم ۵ نویسندۀ ایرانی به رشته تحریر درآمده است. این کتاب، با ارائۀ داستان‌هایی متنوع، مخاطب را به سفری در زمان و مکان‌های مختلف می‌برد و روایت‌هایی جذاب را پیش چشم او می‌گشاید. هر یک از داستان‌های کتاب با سبک و فضای خاص خود، تجربه‌ای تازه برای خواننده به ارمغان می‌آورد.

خواندن کتاب تنها در گردنه های تیوان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان‌های کوتاه ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تنها در گردنه های تیوان

«آندرو در حال رفتن به دفترش بود. او مردی با موهاي قهوه‌ای تیره و سفید و چشم‌های آبی روشن بود. دفترش در بین کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر کوچکش قرار داشت. او در شهری به اسم بوستون زندگی می‌کرد. شهر حوصله سر بری بود و جاي خوبی براي یک کارآگاه نبود. البته یک چیز بود که نظر آندرو را در بوستون جلب کرده بود، آن هم قهوه‌های خوشمزه و تلخش. توی هوای سرد می‌چسبید. در دفتر، پرنده هم پر نمی‌زد.»