دانلود و خرید کتاب تیلی و افسانه های گمشده آنا جیمز ترجمه ستاره سیدین
تصویر جلد کتاب تیلی و افسانه های گمشده

کتاب تیلی و افسانه های گمشده

معرفی کتاب تیلی و افسانه های گمشده

کتاب تیلی و افسانه های گمشده نوشتهٔ آنا جیمز و ترجمهٔ ستاره سیدین است. نشر کتاب کوله پشتی این رمان را برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. این اثر حاوی جلد دوم از مجموعهٔ «کتابگردها و شرکا» است.

درباره کتاب تیلی و افسانه های گمشده

کتاب تیلی و افسانه های گمشده (Tilly and the Lost Fairytales) حاوی یک رمان برای کودکان و نوجوانان است که در آن با دختری به نام «تیلی» و دوستش «اسکار» آشنا و همراه می‌شوید. آن‌ها وارد جهان کتاب‌های داستانی می‌شوند و ماجراهای بسیاری را پشت سر می‌گذرانند. «تیلی پیجز» با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند. آنچه تیلی را با دختربچه‌های هم‌سن‌وسالش متفاوت می‌کند، این است که او یک کتاب‌گرد است و قادر است وارد جهان کتاب‌ها شود و حتی با شخصیت‌های این کتاب‌ها حرف بزند. اتفاقاتی می‌افتد که زندگی را برای تیلی و خانواده‌اش بسیار سخت می‌کنند. رئیس جدید کتابخانهٔ زیرزمینی که سازمانی مخفی است که کتاب‌گردهای جهان را دور هم جمع کرده، تیلی و اسکار را از کتاب‌گردی منع می‌کند و به پدربزرگ و مادربزرگ تیلی اجازه نمی‌دهد به کتابخانهٔ زیرزمینی که در بریتانیا دایر شده، وارد شوند. در ادامه، تیلی و اسکار تصمیم می‌گیرند از دستورات رئیس کتابخانهٔ زیرزمینی سرپیچی کنند و وارد یک کتاب افسانه‌های پریان می‌شوند. آن‌ها پس از مواجهه با شخصیت‌های داستان‌های مشهوری چون شنل‌قرمزی، راپونزل و جک (شخصیت نقش اول داستان «جک و لوبیای سحرآمیز»)، متوجه می‌شوند جهان افسانه‌های پریان را خطری مرموز تهدید می‌کند و تنها با همکاری و کمک‌گرفتن از پدربزرگ و مادربزرگ تیلی قادر به رفع‌کردن این خطرات خواهند بود. تصویرگری این مجموعه را «پائولو اسکوبار» (Paola Escobar) بر عهده داشته است.

خواندن کتاب تیلی و افسانه های گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ برای کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تیلی و افسانه های گمشده

«همان‌طور که دودِ خاکستر کم‌کم از بین می‌رفت دو اتفاق رخ داد:

دسیما آندروود به طرز نمایشی غش کرد و سپس در با شدت باز شد و بابابزرگ، آملیا و بئا وارد شدند.

آملیا فریاد زد: «ملویل آندروود، می‌دونستم گیرت می‌ندازیم.»

سب سرش را به‌شدت تکان داد تا به او هشدار دهد. از زمانی که ملویل، چاک را پای میز محاکمه کشانده بود، کتابدارها طرف او بودند. بابابزرگ به‌سرعت به سمت تیلی و اسکار رفت تا مطمئن شود حالشان خوب است.

ملویل گفت: «خانم ویسپر، شما به این جلسه دعوت نشدین و شما آقای پیجز، توی کتابخونهٔ زیرزمینی کسی از شما به‌خوبی استقبال نمی‌کنه. فکر می‌کنم این موضوع رو برای شما روشن کرده بودم و شما...» به سمت بئا چرخید و گفت: «شما باید دخترشون باشین. نیازی به گفتن نیست، ولی شما هم مجاز به حضور در اینجا نیستین.» سپس به طرز نفرت‌انگیزی ادامه داد: «می‌شه لطفاً کسی منابع رو قفل کنه؟ مخصوصاً منابعی که داخلشون مردهای جوون داره؟»

او به‌وضوح منتظر بود تا کتابدارهای دیگر واکنشی از خودشان بروز دهند، اما از سکوتی که برقرار بود متوجه شد حکم عدم امکان دسترسی بابابزرگ به‌طور عمومی اعلام نشده است.

بابابزرگ گفت: «وقتی نوه‌مون دو روز ناپدید شده نمی‌تونم نگران قوانین احمقانهٔ جدید تو باشم.»

ملویل گفت: «شما خبر نداشتین نوه‌تون دو روز کجا بوده؟ اون هم توی کریسمس؟» و طوری این حرف را زد که به‌نظر برسد آنها مرتکب سهل‌انگاری فاحشی شده‌اند.

تیلی به ملویل که هنوز کنار دسیما روی زمین زانو زده بود اشاره کرد و رو به حضار گفت: «نه. این‌طور نیست، ما رفته بودیم کتاب‌گردی و زمان، بیشتر از چیزی که انتظار داشتیم برامون گذشت. چون اونها دارن داستان‌های افسانه‌ای رو تخریب می‌کنن. حرف‌های چاک همه درست بود!»

یکی از کتابدارها که واقعاً گیج شده بود پرسید: «پس چرا زودتر چیزی نگفتی؟» تیلی سرش را بالا گرفت و کاسیوس را دید که به او خیره شده است. «اگه حق با چاک بود چرا اجازه دادی زندگی‌ش نابود بشه؟»

«چون چاک تمام اون کارهای وحشتناک رو انجام داده بود.»

کاسیوس گفت: «بچه‌جان بالاخره ادعا می‌کنی کی داره دروغ می‌گه؟»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰
۳۰%
تومان