
کتاب زن و مغز او
معرفی کتاب زن و مغز او
کتاب «زن و مغز او» نوشتهٔ لوان بریزنداین و ترجمهٔ فیروزه سپهریان اثری در حوزهٔ علوم اعصاب و روانشناسی جنسیت است که نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی تفاوتهای مغزی و روانی زنان و مردان میپردازد و نقش هورمونها و ساختارهای عصبی را در شکلگیری رفتارها و احساسات زنان از کودکی تا بزرگسالی تحلیل میکند. «زن و مغز او» با تکیهبر پژوهشهای علمی و مثالهای بالینی، تلاش دارد تصویری روشن از واقعیتهای زیستی و روانی زنان ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زن و مغز او
در «زن و مغز او»، لوان بریزنداین با رویکردی ناداستانی و علمی، به بررسی ساختار مغز زنان و تأثیر هورمونها بر رفتار و احساسات آنها پرداخته است. این کتاب در قالبی تحلیلی و روایی، مسیر رشد مغز زنانه را از دوران جنینی تا یائسگی دنبال میکند و با استفاده از یافتههای علوم اعصاب، روانشناسی و هورمونشناسی، تفاوتهای بنیادین میان مغز زنان و مردان را شرح میدهد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل به یکی از مراحل مهم زندگی زنان اختصاص یافته و تأثیرات زیستی و روانی آن مرحله را بررسی میکند. نویسنده با بهرهگیری از مثالهای بالینی، مطالعات موردی و پژوهشهای روز، تلاش کرده است تا خواننده را با پیچیدگیهای مغز زنانه و نقش هورمونها در شکلگیری هویت، عواطف و رفتارهای اجتماعی زنان آشنا کند. «زن و مغز او» نهتنها به تفاوتهای زیستی میپردازد، بلکه به تعامل طبیعت و تربیت در شکلگیری شخصیت و رفتار زنان نیز توجه دارد و تصویری چندلایه از واقعیت زنانه ارائه میدهد.
خلاصه کتاب زن و مغز او
کتاب «زن و مغز او» با تمرکز بر تفاوتهای مغزی و هورمونی زنان و مردان، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه ساختار مغز و جریان هورمونها از بدو تولد تا بزرگسالی، رفتارها، احساسات و حتی انتخابهای زنان را شکل میدهد. بریزنداین با شرح مراحل مختلف زندگی زنان، از تولد و کودکی تا نوجوانی، بلوغ، مادری و یائسگی، نشان میدهد که هر یک از این دورهها با تغییرات هورمونی و عصبی خاصی همراه است که بر خلقوخو، روابط اجتماعی، حافظه، همدلی و حتی میزان استرس و افسردگی زنان اثر میگذارد. در این کتاب، نویسنده توضیح میدهد که مغز زنان و مردان از نظر اندازه، ساختار و عملکرد تفاوتهایی دارند؛ برای مثال، برخی نواحی مغز زنان بزرگتر یا فعالتر است و این موضوع بر تواناییهای کلامی، همدلی و پردازش احساسات تأثیر میگذارد. همچنین، نقش هورمونهایی مانند استروژن، پروژسترون، تستوسترون و اکسیتوسین در شکلگیری رفتارهای زنانه و مردانه بهتفصیل بررسی شده است. کتاب به این نکته اشاره دارد که بسیاری از تفاوتهای رفتاری و روانی زنان و مردان ریشه در زیستشناسی و هورمونها دارد، اما محیط و تربیت نیز میتواند این تفاوتها را تقویت یا تضعیف کند. بریزنداین با مثالهای بالینی و پژوهشهای علمی، نشان میدهد که زنان بهطور طبیعی گرایش بیشتری به ارتباط، همدلی و مراقبت دارند و این ویژگیها از همان کودکی و حتی در نوزادی قابل مشاهده است. در عین حال، کتاب تأکید دارد که هیچکدام از این تفاوتها به معنای برتری یا ضعف نیست، بلکه هر جنس ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد که باید شناخته و درک شود.
چرا باید کتاب زن و مغز او را بخوانیم؟
مطالعهٔ این کتاب فرصتی فراهم میکند تا با واقعیتهای زیستی و روانی زنان آشنا شویم و نقش هورمونها و ساختار مغز را در شکلگیری رفتارها و احساسات بهتر درک کنیم. «زن و مغز او» با ارائهٔ پژوهشهای علمی و مثالهای ملموس، به خواننده کمک میکند تا تفاوتهای جنسیتی را از زاویهای علمی و بیطرفانه ببیند و از کلیشههای رایج فاصله بگیرد. این کتاب میتواند به درک بهتر روابط میان زنان و مردان، شناخت ریشههای برخی رفتارها و احساسات زنانه و همچنین افزایش خودآگاهی زنان نسبت به بدن و ذهن خود کمک کند. همچنین، برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتری از روانشناسی جنسیت و علوم اعصاب هستند، این کتاب منبعی ارزشمند بهشمار میآید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به روانشناسی، علوم اعصاب، مطالعات جنسیت و کسانی که دغدغهٔ شناخت تفاوتهای زن و مرد را دارند مناسب است. همچنین، برای والدین، معلمان، مشاوران، پزشکان و هر کسی که با زنان و دختران در ارتباط است، مطالعهٔ «زن و مغز او» میتواند مفید باشد. بهویژه افرادی که به دنبال درک علمیتر از رفتارها و احساسات زنان هستند یا با مسائل مربوط به هویت و سلامت روان زنان سروکار دارند، از این کتاب بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب زن و مغز او
«در چشم نکتهبین، مغز زنان و مردان مشابه هم نیستند. مغز مردان نسبت به اندازه بدنشان نه درصد بزرگتر از مغز زنان است. در قرن نوزدهم دانشمندان از این مسئله چنین نتیجه گرفتند که ظرفیت مغزی زنان کمتر از مردان است. به هر حال زنان و مردان تعداد سلولهای مساوی در مغزشان دارند. فقط در زنان سلولهای مغزی متراکمتر و در داخل جمجمه کوچکترشان فشردهتر است. در بیشتر دورههای قرن بیستم اغلب دانشمندان تصور میکردند که زن در واقع- از نظر عصبشناسی و تمامی احساسات دیگر به غیر از عملکرد تولید مثل- همان مرد کوچکتر است. این فرضیه علت اصلی بروز سوءتفاهم در مورد فیزیولوژی و روانشناسی زنان بود. وقتی که نگاه عمیقتری به اختلافات مغزی زن و مرد میاندازیم آشکار میشود که چه عواملی زن را زن میکند و مرد را مرد. تا دهه ۱۹۹۰ محققین توجه کمی به فیزیولوژی، آناتومی اعصاب یا روانشناسی مجزای زنان از مردان میکردند. من این مسئله را برای اولین بار در سال ۱۹۷۰ در طول سالهای دانشجویی دوره لیسانس خودم در رشته نروییولوژی در برکلی و در طی آموزش پزشکی در دانشگاه پل و در دوران آموزش روانپزشکی در مرکز سلامت ذهنی ماساچوست در دانشکده پزشکی هاروارد مشاهده کردم. دورانی که در هر کدام از این انستیتوها بودم تقریباً هیچ موردی از اختلافات بیولوژیک یا نرولوژیک زنان و مردان به استثنا دوره بارداری مشاهده نمیشد. دستم را بلند کردم و پرسیدم که نتیجه این تحقیقات در مورد جنس ماده چه بوده است. انجام نمیدهیم چون وجود دوره عادت ماهانه در آنها یافتههای تحقیق ما را مخدوش میکند.»
حجم
۲۰٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
حجم
۲۰٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه