کتاب تئاتر بدن
معرفی کتاب تئاتر بدن
کتاب تئاتر بدن؛ رویکرد روانکاوانه به بیماریهای روان تنی نوشتهٔ جویس مک دوگال و ترجمهٔ ترمه خسروی است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تئاتر بدن
تمرکز کتاب تئاتر بدن روی شناخت و مکاشفهٔ پدیدههای روانتنی در بستر تحلیل روانکاوی است. این کتاب نهتنها واکنش افراد را نسبت به آشفتگی روانشناختی از طریق بررسی تظاهرات روانتنیشان واکاوی میکند، بلکه از جنبهٔ بالقوه بودن مشکلات روانتنی یا اینکه بخشی از وجود هر فرد است نیز به آن نگاهی میاندازد.
انسانها در لحظاتی که شرایط درونی یا بیرونی بهنحوی است که شیوههای دفاعی روانشناختی معمول را از کار میاندازد، اقدام به جسمانیسازی میکنند. گذشته از این، بسیار اتفاق میافتد که پدیدههای روانتنی خاص و نیز میل مکرر فرد به بیماری جسمی، بدون آنکه بررسی روی اهمیت بیماری مزبور در وضعیت روانی فرد صورت گرفته باشد، بهعنوان یک اثر جانبی غیرمنتظرهٔ درمان روانکاوی از بین میرود.
بااینحال، بایستی بر این نکته تأکید داشت که تحلیلگران معمولاً افراد را صرفاً بر مبنای شکایات روانتنیشان جهت معالجهٔ روانکاوی نمیپذیرند. هرچند شکایت روانتنی نیز میتواند انعکاسی از رنج روانشناختیای باشد که فرد متحمل میشود، اما ضرورتاً نشانهای دال بر لزوم شروع تحلیل نیست. (ماجراجویی روانکاوی توسط علاقهمندان به نشان دادن نقشهٔ ناشناختهٔ ذهنی در پیش گرفته میشود.) افرادی که در چنین بررسیهایی شرکت میکنند نیز امیدوارند پی بردن به محتوای ذهنیشان سبب بهتر ساختن شرایط زندگی و دستیابی به قدرت و توان بیشتر در راه مقابله با مصائب و ناامیدیهایی شود که هر فردی در زندگی با آنها روبهرو است. اما مانند هر سفر دیگری، پیش از شروع سفر به فرمولبندی برنامهای نیاز است که باید درموردش با بیمار صحبت کرد؛ تصمیماتی باید گرفته شود تا مشخص گردد آیا درمان روانکاوی میتواند چالشهای پیش رو را از سر راه بردارد یا خیر. برخی اوقات افراد در سفر اشتباهی قرار میگیرند.
خواندن کتاب تئاتر بدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به روانشناسها و پژوهشگران ارتباط تئاتر و روانکاوی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تئاتر بدن
«اجازه دهید با یکدیگر به آقای «ز» گوش دهیم، این فرد سالهای بسیاری از بیخوابی رنج برده و هیچ نوع دلیل پزشکی نیز بهعنوان توضیحدهندهٔ علت این بیخوابی مزمن پیدا نشده است. از دیدگاه روانکاوی سنتی میتوان فرض را بر این گذاشت که اینگونه بیخوابی نشان میدهد بیمار علیرغم خستگی شدید، از به خواب رفتن وحشت دارد و از دیدن رؤیاهایی که ممکن است در حین خواب مشاهده کند میترسد، او نمیخواهد ارتباط خود را با روز و جهان بیرون از دست بدهد. افزون بر این، تحلیلگر ممکن است در جریان تحلیل موارد بیشتری درمورد دلایل پنهان ترسهای یادشده کشف کند. از سوی دیگر، از دید یک روانپزشک میتوان اقدام به تجویز خوابآور به مقدار کافی کرد تا آقای «ز» بین پنج الی شش ساعت خواب داشته باشد و بتواند بعد از بیدار شدن فعالیتهای روزانهاش را از سر بگیرد. بسته به ساختار شخصیتیِ فرد موردنظر، ممکن است او در جواب تحلیلگر اظهار دارد: «برای من دلیل بیخوابیام اهمیتی ندارد؛ فقط میخواهم از شر آن خلاص شوم!» یا مثلاً به روانپزشک بگوید: «نمیخواهم تمام عمر برای خوابیدن مجبور به مصرف دارو باشم، میخواهم بدانم چرا نمیتوانم مثل همهٔ افراد دیگر به خواب بروم؟» درنتیجه این خطر وجود دارد که در صورت عدم راهنمایی صحیح، آقای «ز» معالجهای را از سر بگذراند که سالها بعد بابت آن اظهار پشیمانی کرده یا سودمندیاش را زیر سؤال ببرد.
آشکار است که در ماجرای آقای «ز» با دو نوع کاملاً متفاوتِ درخواست کمک از سوی بیمار روبهرو هستیم. یکی استفاده از خدمات روانپزشک است که کار را با دارودرمانی پیش میبرد و دیگری روانکاوی که بهعنوان ابزاری شفابخش، روش تحلیلی را برمیگزیند تا دریابد بیمار درواقع به دنبال چیست. امید روانپزشک بر آن است که دارویی که با دقت تجویز شده است موجب کاهش علائم بیمار شود، درحالیکه روانکاو امیدوار است افزایش آگاهی فرد از خود موجب کاهشِ احتمال تکرار علائم شده و منتهی به شیوههای خلاقانهتر سرمایهگذاری انرژی روانی شود. همانطور که تحلیلگران نیز مطلع هستند، روانکاوی ضرورتاً معالجهٔ انتخابی برای همهٔ اختلالات روانشناختی یا روانتنی نیست، این مسئلهٔ انتخاب، از دیدگاه روانکاوی، نیازمند توجه بیشتر است.»
حجم
۲۳۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۳۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه