کتاب برایم شمعی بیافروز
معرفی کتاب برایم شمعی بیافروز
کتاب برایم شمعی بیافروز نوشتهٔ ریتا ویزینگر و ترجمهٔ رضا مسعودی نژاد است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به توسعهٔ روستایی و مشکلات آن در ایران پرداخته است.
درباره کتاب برایم شمعی بیافروز
کتاب برایم شمعی بیافروز از دو سال تلاش یونسکو برای تعلیم زنان شمال خوزستان در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی سخن گفته است. این کتاب حاوی روایت ریتا ویزینگر است که در پاییز ۱۳۴۶ بهمدت دو سال از سوی یونسکو برای مبارزه با بیسوادی زنان در روستاهای منطقهٔ دزفول مأمور به خدمت شد. این پروژهٔ یونسکو بخشی از برنامهٔ توسعهٔ کشاورزی شمال خوزستان و زیر نظر و به درخواست سازمان آب و برق خوزستان به انجام رسیده بود. این کتاب نخستینبار در ابتدای دههٔ ۱۳۵۰ شمسی منتشر شد؛ کتابی که بهواسطهٔ پرداختن به امر آموزش زنان اهمیت داشت و دارد. بهگفتهٔ مترجم، اهمیت این کتاب محدود به مورد یادشده نمیشود؛ چراکه صرفاً خاطرات یک کارشناس یونسکو نیست، بلکه یک متن مردمنگارانه است. راوی بهخاطر جنسیتش، امکان تجربه و روایت دستاول و منحصربفردی از زندگی سنتی زنان شهری و روستایی در شمال خوزستان را داشته است. او از لباس زنان، فرهنگ غذایی و جزئیات چیدمان خانههای شهری و روستایی گفته و ما را به مراسم عروسی روستایی دعوت و حتی جزئیات صحنهٔ زایمان زنی روستایی در یک طویله را برای ما روایت میکند. این روایتها تصویری از فضای زندگی سنتی در شمال خوزستان را در بزنگاهی ارائه میدهد که بهسرعت پس از آن و برای همیشه متحول شد. این کتاب بهشکل مستقیم به امر توسعهٔ روستایی و مشکلات آن در ایران پرداخته است. راوی با نگاهی دقیق، سیاستهای توسعهٔ تحمیلی از بالابهپایین را بر اساس تجربهٔ مستقیم خود به چالش کشیده است. او تلاش بسیاری به خرج داده تا نشان دهد چرا یک روستایی در مقابل تحولات تحمیلی مقاومت میکند. نگاه ریتا ویزینگر به نقد محدود نشده، بلکه بخش بزرگی از متن حاضر، داستانِ تلاشِ نگارنده برای یافتن راهحلها و روشهای برونرفت از مشکلاتی است که در مسیر توسعهٔ روستایی با آنها مواجه بوده است. او برخی سیاستهای توسعه را نقد کرده، ولی این بدان معنی نیست که امر توسعه را نفی کرده است؛ بلکه با درک شیوهٔ زندگی مردم روستایی و دغدغههای آنها میکوشد سهمی در اصلاح سیاستهای توسعه و در نتیجه بهبود وضعیت زندگی زنان روستایی ایفا کند.
خواندن کتاب برایم شمعی بیافروز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران جامعهشناسی و مردمشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برایم شمعی بیافروز
«ده خانم جوان که معلم مدارس ابتدایی در شهرهای مختلف بودند، انتخاب شدند تا بعنوان مربی سوادآموزی بزرگسالان در مراکز زنان روستایی در منطقهٔ دزفول کار کنند. بلافاصله بعد از استخدام، آنها برای یک دورهٔ سه ماههٔ آموزش بزرگسالان به اصفهان فرستاده شدند که امکانات آموزشی قبلاً در آنجا دایر شده بود. پس از تکمیل دوره، آنها به دزفول برگشتند و وظایفشان را به عهد گرفتند. آنها در مرکز آموزش کارکنان سوادآموزی بزرگسالان یونسکو در دزفول زندگی میکردند و هر روز با وسیلهٔ نقلیهٔ خصوصی به روستاها تردد میکردند. این تمهیدات رضایتبخش نبود، چراکه وقت زیادی صرف تردد میشد، اما مربیان اغلب مجرد نمیتوانستند به تنهایی در روستاها زندگی کنند و بعلاوه مسکن مناسب در مناطق روستایی هنوز در دسترس نبود.
خیرآباد: من و همتای ایرانیم وظیفهٔ سرکشی منظم به مرکز سوادآموزی زنان در روستای خیرآباد را داشتیم. در نبود محلی مناسب برای مرکز، مریم و محمدعلی بخشی از کَپَر-شان را به ما داده بودند که برای پختن غذا، تغذیهٔ میشها، پرورش مرغها و انبار تَکَه (پِهِن خشک شده) از آن استفاده میکردند.
وقتی ما وارد حیاط باز شدیم، خانم عطارزاده، مربی سوادآموزی، روی بهترین قالی محمدعلی نشسته بود و پولیوری را با طرحی از روی مجلهٔ زن روز میبافت. مریم داشت نان تیری میپخت و چشمهای ما پر از دود آتش شد. روبهروی مربی، زینب ۱۳ ساله نشسته بود و کتاب الفبا را دست داشت. خانم عطارزاده همزمان بافتنی میکرد، با مریم گپ میزد و زینب را درس میداد.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه