کتاب برنامه ریزی جنسیتی
معرفی کتاب برنامه ریزی جنسیتی
کتاب برنامه ریزی جنسیتی نوشتهٔ عباس محمدی اصل است و انتشارات اندیشه احسان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب برنامه ریزی جنسیتی
برنامهریزی جنسیتی (Gender Planning) در پی جلب اطمینان زنان از برابریشان با مردان در عرصههای عمومی و خصوصی زندگی و جریان مشارکت مدنی خصوصاً بهواسطه توانمندسازی آنها است. این بدان معنا است که توسعه پایدار بدون برنامهریزی جنسیتی دست نمیدهد؛ زیرا هر گونه تبعیض در این حیطه سبب عدم مشارکت نیمی از جامعه در جریان تدوین و اجرا و نظارت اصلاحی بر برنامههائی خواهد شد که قرار است در مجموع به پیشرفت جامعه یاری رساند. این برنامهریزی معطوف به نیازها و نقشهای جنسیتی است که مشارکت همبرابر زنان و مردان مستقل را در کنترل منابع از عرصه تصمیمگیری در خانه گرفته تا سیاستهای ملی و منطقهای و بینالمللی در بر میگیرد و نافی هر گونه نابرابری روابط ثروت و قدرت و منزلت و معرفت میان آنها است.
عقلانیت برنامهریزی جنسیتی برای تحقق توسعه پایدار حکم میکند غفلت جنسیتی از روشهای تدوین و اجرا و نظارت اصلاحی برنامهریزی حسب سیاست فعلی پارادایم مذکر زدوده شود. بر این مبنا تصورات غلط و مفروضات نارسائی که برنامهریزی توسعه را حتی به تبعیضگذاریهای سهوی میکشاند، زدوده شده و مشارکت زنان در این عرصه هر چه بیشتر جلب میگردد.
کتاب برنامه ریزی جنسیتی میکوشد فراگیری برنامهریزی جنسیتی را طلایهداری کند. اطلاعرسانی سیاستگذاری جنسیتی در این عرصه در سطوح بینالمللی، ملی و سازمانهای دولتی و غیردولتی و همچنین ادغام آن با بخش برنامهریزی میتواند پیشرفت روشهای برنامهریزی جنسیتی متاملانه و انتقادی را نوید دهد و محدودیتهای فنی - سیاسی در این زمینه را مرتفع دارد. در غیر این صورت ممکن است هر گونه فشار و نارسائی مثل جو خصمانه منبعث از بدهی و رکود اقتصادی چونان مبنای نگرانی دولتهای ملی، آژانسهای اهداکننده کمک و حتی دغدغه سازمانهای غیردولتی از نارسائی کارایی در قبال تخصیص منابع، به برنامهریزی جنسیتی منتسب و با حذف موسسات زنان و تخصیص منابعشان جبران گردد و رفع بحران از عرصهای طلب شود که بحرانزا است و بر مشکلات بیافزاید. عملیاتیکردن برنامهای مسائل مربوط به جنسیت چونان ضامن سیاستگذاری در این عرصه در قبال شرایط متغیر اقتصادی-سیاسی نیز ضرورتی است که به معاضدت دانشگاهیان و برنامهریزان و سیاستگذاران در این حطیه نیازمند است و بیدرک جامع جنسیت در رویههای سیاستگذاری و برنامهریزی و به تبع آن محدودیتهای اجرای عمل دست نمیدهد. این اثر فتح بابی است مقدماتی در این زمینه.
خواندن کتاب برنامه ریزی جنسیتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ زنان، توسعه و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برنامه ریزی جنسیتی
«نمیتوان برای نیازهای خانوارهای کمدرآمد بدون توجه به نیازهای زنان برنامهریزی کرد. زنان و مردان در مدیریت خانواده و تقسیم کار درون آنها و قدرت و کنترل منابع خانگی از مواضع ساختی مختلفی برخوردارند و از این حیث نقشهای متفاوتی بازی میکنند که حسب تحولات اجتماعی رو به تغییر مینهند و اغلب نیازهای متفاوتی نیز مییابند. این نقشها خصوصاً برای رهائی زنان محتاج تمایزند. پیشفرضهای کلیشهای برنامهریزیهای فعلی اما در این زمینه به خانوادهای هستهای مرکب از زن و شوهر و یک یا چند فرزند قائلند (Pascall, ۱۹۸۶) و مرد را با رویکردی بازارمحور چونان سرپرست طبیعی و نماینده و مدیر خانه میپندارند (Rogers, ۱۹۸۰) و آن را واحد اقتصادی-اجتماعی با کنترل برابر منابع و قدرت تصمیمگیری بین همه اعضای بزرگسال در مواردی میدانند که بر معیشت خانواده تأثیر میگذارند و میانگارند در داخل خانه تقسیم کار مشخصی وجود دارد که وفق آن مرد، نانآور و درگیر کار مولد خارج از خانه و زن، خانهدار و حصر در عرصه خصوصی برای تولید مثل و پرورش نسل است؛ در حالی که خانواده گسترده پنهان را مغفول مینهد و خانوادههای تکسرپرست زنانه را به خاطر فوت شوهر یا جدائی یا حتی مهاجرتهای کاری روستا-شهری و بینالمللی و جنگ و پناهندگی از قلم میاندازند (Machado, ۱۹۸۷) و مرد را به عنوان نانآور مالی و رئیس خانواده حامی تمام اعضای دیگر چونان وابستگانش تعریف میکند که نانآوری زنان روستائی را با دست کم مشارکتی نامرئی در تولید یا درآمدزائی زن متخصص شهری را همچون افزایش مشارکت زنان در بازار کار در مواقع بروز بحران اقتصادی خانوار و ضرورت تامین درآمد مکفی برای آن (Moser, ۱۹۹۲) نمیبینند و کنترل نابرابر منابع و قدرت تصمیمگیری میان زن و شوهر را از دیده فرو مینهند و تقسیم کار نابرابر خانگی را به حساب نمیآورند. کلیشههای برنامهریزی از ساخت خانوار در بسیاری از جوامع به نظر میرسد تقسیم جنسیتی طبیعی کار را منعکس میکنند و لذا دولت و خانواده از طریق تقویت ایدئولوژیک سیستم حقوقی و آموزشی و رسانهها و برنامههای تنظیم خانواده به تداوم وضع موجود میپردازند، بدون تشخیص اینکه درون خانواده جایگاه زن تابع و فرودست مرد است. این بهویژه در جوامعی مسئلهزا میشود که زنان برای مشارکت مدنی نیازمند اعتماد به نفس بیشتری هستند؛ ولی نمیتوانند از بدنامی فرهنگی تکسرپرستی خانوار برهند که به طور قابل توجهی به وضعیت تأهلشان بستگی دارد و مشارکت اجتماعی زن را به دسترسی به منابع تولیدی و درآمد و ترکیب خانواده بر میگرداند (Dwyer and Bruce, ۱۹۸۸) و این در حالی است که خانوادههای تک سرپرست زنان به طور نامتناسب در بین فقیرترین خانوادههای فقرا قرار دارند و محرومیتشان در منع کودکانشان از مدرسه رفتن و امثالهم نمود میکند.»
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه