تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سندرم ایمپاستر
معرفی کتاب سندرم ایمپاستر
معرفی کتاب سندرم ایمپاستر
کتاب الکترونیکی «سندرم ایمپاستر» (سندرم وانمودگرایی) نوشتهٔ احسان قضاوی و یاسمن سادات ابراهیمیان با مقدمه و ویرایش فاطمه ایزدی و از سوی نشر خزه منتشر شده است. این اثر به بررسی جامع پدیدهٔ سندرم ایمپاستر، علل، نشانهها و راهکارهای مقابله با آن میپردازد و با رویکردی علمی و چندجانبه، ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی این سندرم را واکاوی میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سندرم ایمپاستر
«سندرم ایمپاستر» به یکی از پدیدههای روانشناختی رایج در دنیای امروز میپردازد که بسیاری از افراد موفق، از دانشجویان تا مدیران و هنرمندان، با آن دستوپنجه نرم میکنند. این کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و تلاش دارد با نگاهی تحلیلی و انتقادی، ابعاد مختلف سندرم ایمپاستر را از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و حتی فلسفه بررسی کند. نویسندگان با بهرهگیری از پژوهشهای معتبر و روایتهای واقعی، به ریشهها و پیامدهای این سندرم پرداختهاند و سعی کردهاند تصویری چندلایه از این پدیده ارائه دهند. کتاب علاوه بر معرفی نشانهها و علل سندرم ایمپاستر، به بررسی تفاوتهای جنسیتی، نقش خانواده و محیط اجتماعی، و همچنین راهکارهای مقابله با این احساس میپردازد. در بخشهایی از کتاب، نمونههایی از افراد مشهور که با این سندرم مواجه بودهاند نیز آورده شده است تا خواننده با ابعاد واقعیتر و ملموستر این پدیده آشنا شود. اثر حاضر با هدف افزایش آگاهی و ارائهٔ راهکارهای عملی برای مدیریت و کاهش اثرات منفی سندرم ایمپاستر تدوین شده است.
خلاصه کتاب سندرم ایمپاستر
این کتاب با تعریف سندرم ایمپاستر آغاز میشود؛ پدیدهای که در آن افراد موفق، دستاوردهای خود را ناشی از شانس یا عوامل بیرونی میدانند و همواره نگران افشای «بیکفایتی» خود هستند. نویسندگان به نشانهها و علائم این سندرم اشاره میکنند: اضطراب، خودکمبینی، ترس از شکست، کمالگرایی و ناتوانی در پذیرش موفقیت. کتاب پنج نیمرخ روانی ایمپاسترها را معرفی میکند: کمالگراها، نوابغ طبیعی، متخصصان، فردگرایان سختگیر و افراطگرایان؛ هرکدام با ویژگیها و الگوهای رفتاری خاص خود. در ادامه، باورهای رایج مرتبط با این سندرم، مانند نسبتدادن موفقیت به شانس و ترس از افشاشدن، بررسی میشود. اثر به نقش عوامل خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی در شکلگیری این سندرم میپردازد و تفاوت تجربهٔ آن در زنان و مردان را تحلیل میکند. همچنین، ارتباط سندرم ایمپاستر با افسردگی، اضطراب، عزتنفس پایین و کمالگرایی مورد بحث قرار میگیرد. نویسندگان راهکارهایی برای مقابله با این احساسات ارائه میدهند؛ از جمله آگاهی از احساسات، بازنگری باورهای محدودکننده، تمرین خودباوری و استفاده از حمایت اجتماعی. در بخشهایی از کتاب، به اثر دانینگ-کروگر بهعنوان نقطهٔ مقابل سندرم ایمپاستر اشاره میشود و تفاوتهای این دو پدیده توضیح داده میشود. در نهایت، کتاب با معرفی آزمونها و ابزارهای سنجش سندرم ایمپاستر و مرور رویکردهای درمانی مختلف، تلاش میکند مسیر شناخت و مدیریت این پدیده را برای مخاطب هموار کند.
چرا باید کتاب سندرم ایمپاستر را خواند؟
این کتاب با رویکردی جامع و چندوجهی، سندرم ایمپاستر را از زوایای مختلف روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی بررسی میکند و علاوه بر معرفی نشانهها و علل، راهکارهای متنوعی برای مدیریت و کاهش اثرات آن ارائه میدهد. خواننده با مطالعهٔ این اثر میتواند شناخت عمیقتری نسبت به احساسات خود یا اطرافیانش پیدا کند و با ابزارهای علمی و عملی برای مقابله با تردیدها و خودکمبینیها آشنا شود. همچنین، روایت نمونههای واقعی و تحلیل تفاوتهای جنسیتی و اجتماعی، کتاب را به منبعی کاربردی برای خودشناسی و رشد فردی تبدیل کرده است.
خواندن کتاب سندرم ایمپاستر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که با احساس تردید نسبت به موفقیتهای خود، اضطراب، کمالگرایی یا عزتنفس پایین مواجهاند. همچنین، دانشجویان، متخصصان، مدیران، هنرمندان و هرکسی که در مسیر حرفهای یا تحصیلی خود با خودانتقادی و ترس از افشاشدن دستوپنجه نرم میکند، میتواند از مطالب این کتاب بهرهمند شود. برای روانشناسان و مشاوران نیز منبعی مفید جهت شناخت بهتر این پدیده است.
فهرست کتاب سندرم ایمپاستر
- بخش اول: کلیات معرفی سندرم ایمپاستر، نشانهها و علائم، باورهای مرتبط، نیمرخهای روانی، ویژگیهای مشترک، تفسیر موفقیت توسط ایمپاسترها، گروههای در معرض خطر، نمونههای افراد مشهور، بررسی مثبت یا منفی بودن سندرم، مقایسه زنان و مردان، راهبردهای مقابله و اثر دانینگ-کروگر.- بخش دوم: سازههای مرتبط با سندرم ایمپاستر بررسی ارتباط سندرم ایمپاستر با ویژگیهای شخصیتی، نظریهٔ اسناد و مکان کنترل، افسردگی، اختلالات شخصیت، اضطراب، عزتنفس، کمالگرایی، وسواس فکری-عملی، خودناتوانسازی، ترس از موفقیت و شکست، هوش هیجانی و بهرهٔ هوشی، مکانیسمهای دفاعی، تحریفهای شناختی، سبک فرزندپروری و تأثیر والدین، وضعیت فیزیولوژی مغز.- بخش سوم: سندرم ایمپاستر از دیدگاههای متفاوت مرور رویکردهای درمانی مختلف: درمان شناختی-رفتاری، طرحوارهدرمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت، رفتاردرمانی دیالکتیکی، درمان متمرکز بر هیجان، درمان پویشی کوتاهمدت، ذهنیسازی، گروهدرمانی، روانکاوی، نظریهٔ دلبستگی، دیدگاه راجرز و کاهوت، درمان گشتالتی، دیدگاه فلسفی و جامعهشناسی.- بخش چهارم: سندرم ایمپاستر در آزمونهای روانشناختی معرفی آزمون شخصیت چندوجهی مینهسوتا و سایر ابزارهای سنجش.- بخش پنجم: ارزیابی و سنجش سندرم ایمپاستر روشهای ارزیابی شامل مصاحبه بالینی، مشاهدات رفتاری، مقیاسهای کلانس و هاروی و جمعبندی پایانی.
بخشی از کتاب سندرم ایمپاستر
«آدمی از آغاز پیدایش روی این کرهی خاکی همواره نسبت به ویژگیهای روانی و رفتاری خویش کنجکاو بوده و در جستجوی راه و روش و معیارهایی برای شناخت این ویژگیها برآمده و نتیجتاً برای بهبود زندگی خود کوشش کرده است. تعداد پدیدههای روانی که احتمالاً جایی در طبقهبندیهای اختلالات روانی وجود ندارند ولی اثر قابلتوجهی بر زندگی تحصیلی، شغلی و ارتباطی انسانها میگذارند کم نیست. سندرم ایمپاستر (که همچنین با نامهای نشانگان شیادی، نشانگان دغلکار و متقلب یا نشانگان خودویرانگری توانمندان هم شناخته میشود) یک پدیدهی روانی است که در آن فرد نخبه نمیتواند اعتبار موفقیتهایش را بپذیرد. در این پدیده فرد تصور میکند برخلاف آنچه شواهد بیرونی که نشان از لیاقت وی برای رسیدنش به موفقیت از روی رقابت و تلاش دارند او در واقع شایستگی آن موفقیت را ندارد و شخصی فریبکار است. فرد مبتلا به این سندرم، موفقیت خودش را در نتیجهی اقبال، زمانبندی خوب، و یا فریب دیگران فرض میکند و این موضوع را که فردی باهوش یا تلاشگر است بدفهمی دیگران فرض میکند و از نظر روانی از سوی خود نمیپذیرد. این سندرم در سال ۱۹۷۸ در مقالهای با عنوان «پدیدهی شیاد در زنان با موفقیت بالا: دینامیک و مداخله درمانی» توسط روانشناسان بالینی دکتر پائولین کلانس و دکتر سوزان ایمز شناسایی شد و در ابتدا تحقیقات خود را بر روی زنان در آموزش عالی و صنایع حرفهای متمرکز کردند. محققان بیش از ۱۰۰ زن را مورد بررسی قرار دادند که تقریباً یکسوم آنها به دلایلی غیر از سندرم ایمپاستر درگیر رواندرمانی بودند و دو سوم آنها را از سخنرانیها و گروههای درمانی خود میشناختند. همهی شرکتکنندگان به طور رسمی برای برتری حرفهای خود توسط همکاران شناخته شده بودند و پیشرفت تحصیلی را از طریق مدارک تحصیلی و نمرات آزمون استاندارد نشان دادند. علیرغم تأییدیه خارجی ثابتی که این زنان دریافت کردند، آنها فاقد تصدیق درونی از دستاوردهای خود بودند. هنگامی که از شرکتکنندگان در مورد موفقیت آنها سوّال شد، برخی از شرکتکنندگان آن را به شانس نسبت دادند، درحالی که برخی معتقد بودند که مردم تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی کردهاند. کلانس و ایمز معتقد بودند که این چارچوب ذهنی پدیدهی فریبکار از عواملی مانند کلیشههای جنسیتی، مشکلات خانوادگی، هنجارهای فرهنگی و سبک اسناد ایجاد میشود.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه