کتاب بادکنک جورج
معرفی کتاب بادکنک جورج
کتاب بادکنک جورج بهقلم نویل استلی و مارک بیکر با ترجمهٔ مهسا خسروی را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب ماجرای بادکنکبازی جورج، برادر پپا، بچهخوک معروف را روایت میکند.
درباره کتاب بادکنک
در هشمین جلد از مجموعهٔ دنیای پپا بهقلم نویل استلی و مارک بیکر، با پپا و برادرش جورج همراه میشویم که اینبار راهی خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگشان هستند و در راه تصمیم میگیرند بادکنک بخرند و با آن بازی کنند. اما بادکنکبازی جورج چندان راحت و بیحاشیه نیست و پای پدربزرگ و مادربزرگ را هم وسط میکشد؟ آیا جورج از بادکنکبازی لذت میبرد و میداند چگونه مراقب بادکنکش باشد تا گم نشود؟ با پپا همراه شوید تا پایان قصه را بدانید.
خواندن کتاب بادکنک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کودکان ۶ تا ۸ سال از خواندن این کتاب با همراهی والدین و معلمانشان لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب بادکنک
«پپا و جورج با مامان بزرگ و بابابزرگ در راه خانهٔ آنها هستند. کمی جلوتر خانمخرگوشه و چرخ بستنیفروشیاش را میبینند. مامانبزرگ میگوید: «موافقید از خانمخرگوشه بستنی بخریم؟ بابابزرگ میگوید: «بله، چه جور هم!» پیا، مامانبزرگ و بابابزرگ بستنیهایشان را انتخاب میکنند. نوبت جورج که میشود میگوید: «دایاسو، غرررر» خانمخرگوشه میگوید: «فکر کنم جورج آن بادکنکی را میخواهد که شکل دایناسور است.» مامانبزرگ میگوید: «خب، قیمتش چند است؟» خانمخرگوشه میگوید: «ده پوند، ممنون.» بابابزرگ فکر میکند قیمت بادکنک کمی گران است اما آن را برای جورج میخرد. خانمخرگوشه میگوید: «آن را محکم توی دستت بگیر.» اما جورج رهایش میکند. بادکنک بالا میرود و از آنها دور میشود. بابابزرگ میدود و تندی نخش را میگیرد. بابابزرگ میگوید این خیلی باارزش است جورج من تا خانه آن را برایت نگه میدارم.» بیرون خانهٔ مامانبزرگ و بابابزرگ جورج با بادکنکش بازی میکند.»
حجم
۱۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه
حجم
۱۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه