کتاب پلمب

کتاب پلمب نوشتۀ محسن امامیان و ویراستۀ اکرم دژهوست گنک در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این کتاب روایتی داستانی از وقابع مرتبط با یک مؤسسۀ تبلیغ مذهبی است که محتوای آن آمیزه‌ای از واقعیت و تخیل است. واقعیت‌های آن حاصل مصاحبه‌ها، تجربه‌های بازدید از مؤسسه‌های تبلیغی و بازخوانی متن‌های بازجویی مکتوب است که داستان را در قالب ماجرای پلیسی ساختگی روایت می‌کند.

درباره کتاب پلمب

کتاب پلمب روایتی داستانی از تجربیات یک مؤسسهٔ تبلیغی و جریان شکل‌گیری و فرازوفرود آن است. این روایت برگرفته از مصاحبه‌ها و مشاهدات چند مؤسسهٔ تبلیغ مذهبی است که برخی نقاط قوت و ضعف آن‌ها به مثابهٔ منشأ یک ماجرای پلیسیِ ساختگی شکل داستانی گرفته است؛ بنابراین، داستان را نه به‌صورت روایت مستند که تلفیقی از خیال و واقعیت باید در نظر گرفت. همچنین، آنچه در این قصه آمده منحصر به یک مؤسسهٔ تبلیغی خیالی است که البته الهام‌گرفته از چند تجربهٔ واقعی و آمیخته با داستان‌سرایی است. 

به‌عبارت دیگر، این کتاب در پی روایت دراماتیک و داستان‌پردازی مبتنی بر چند تجربهٔ واقعی است که در بهترین حالت شَمایی نه‌چندان کامل و فقط در حد بضاعت فرم داستانی و قلم مؤلف از همان تجربیات معدود و منحصربه‌فرد را پیشِ روی مخاطب می‌گذارد. البته تلاش نویسندهٔ کتاب بر ارائهٔ یک روایت جذاب در قالب نامه‌نگاری‌های اداری و متون مکتوب‌شدهٔ بازجویی است و تا جای ممکن محتوا و مفاهیم برگرفته از تجربیات نیز حفظ شده است.

در خصوص هدف از انتشار این داستان  باید گفت طیف وسیعی از مخاطبان هدف که عمدتاً مبلغان و فعالان فرهنگی را تشکیل می‌دهند، گاه از دایرهٔ دسترسی یا تخاطب با آثار آکادمیک و علمی در حوزهٔ تجربه‌نگاری خارج‌اند. یکی از شیوه‌های بسیار مؤثر برای رساندن آثار مطالعات و تحقیقات یادشده به مخاطبان عام عرضهٔ آن‌ها در قالبی جذاب و عامیانه‌تر است. این شیوه را البته بعضی پژوهشگران آکادمیک نیز دنبال کرده‌اند و علاوه بر آثار تخصصی، روایت‌های ژورنالیستی یا ادبی از تحقیقات خود نیز نگاشته‌اند که بیشتر در حوزه‌های مطالعات اجتماعی نمود دارد.

داستان کتاب از اینجا آغاز می‌شود که بازرس استانداری، حین انجام مأموریت، در ملکی ظاهراً مجهول‌المالک گروگان گرفته شد. از معدود شاهدان محلی و اصحاب رسانه خواسته شده تا اطلاع ثانوی از نشر خبر این اتفاق پرهیز کنند. پروندهٔ حاضر بخش‌هایی از متن نامه‌ها، گزارش‌ها، صورت‌جلسات، و گفت‌وگو با گروگان‌گیران و شاهدان محلی و دیگر افراد مرتبط با ماجراست. این متون به‌ترتیب زمانی شماره‌گذاری شده‌اند تا روند پیشرفت کار مشخص شود. یکی از متهمان نیز متواری شده و تاکنون اطلاعی از محل اختفای وی به دست نیامده است.

خواندن کتاب پلمب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به همۀ دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پلمب

«بررسی اول/ شمارهٔ ۲۱ _ د _ ۲۳۶

اسدالله براتی

فرزند: زین‌العابدین

متولد: ۱۳۵۱

شغل: روحانی/ مدیر کانون سعادت

اتهام: معاونت در گروگان‌گیری

بازپرس: الاهی ۳۲/۱۱

حجت الاسلام اسدالله براتی، با قید وثیقه آزاد، مشروط به عدم خروج از شهرستان، در ساعت مقرر جهت پاسخگویی و درج مشاهدات مراجعه کردند. آزادی مشروط ایشان به دلیل پی‌گیری‌های حقوقی دیگر متهمان از سوی شاکی بلامانع اعلام شده است. جدای از روند بررسی، گزارش‌هایی مبنی بر خویشاوندی نام‌برده با تنی چند از مسئولان فعلی و اسبق شهرستان واصل شده که در آزادی مشروط وی بی‌تأثیر نمی‌دانند. گفتنی است ایشان در مجامعی به دکتر براتی شهرت دارند.

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام عرض می‌کنم خدمت شما و دیگر همکاران خدوم نهادهای امنیتی و قضایی و دیگر عزیزان. عرضم به حضور منور شما، بنده دکتر نیستم. بنده دارای مدرک سطح چهار حوزوی در رشتهٔ تبلیغ و رسانه هستم که به درست یا غلط معادل مدرک دکتری تلقی می‌شود. جاهایی عزیزان لطف داشته‌اند یا خواسته‌اند بنرشان بیشتر توی چشم باشد و کلاس کار هیئتشان بالا برود جلوی اسم سخنران نوشته‌اند دکتر ... به قول حاج آقا قرائتی، اینکه می‌گویند مثلاً سطح دو معادل لیسانس مثل این است که بگویی یک کیلو خربزه معادل دو کیلو خیار ... ببینید، اگر طلبه‌ای همهٔ دروس حوزوی را گرفته باشد و خوب هم خوانده و مباحثه کرده باشد، خیلی جلوتر از واحدهای دانشگاهی قرار می‌گیرد. مثلاً طلبه در پایهٔ سوم مختصر المعانی یا جواهر البلاغه می‌خواند که این کتاب، آن هم بخش‌هایی از آن، در مقطع ارشد ادبیات عرب دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. بماند که پیش‌تر به جای مختصر کتاب مطول را می‌خواندند. مضاف بر اینکه طلبه این درس‌ها را مباحثه می‌کند و گاهی موفق به تدریس می‌شود. گاهی یک کتاب را چندین بار مباحثه می‌کند. صرف پاس کردن یکی دو واحد نیست. زندگی است. سلوک است.»