کتاب خانه ام آتش گرفته ست آریل دورفمن + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خانه ام آتش گرفته ست

کتاب خانه ام آتش گرفته ست

نویسنده:آریل دورفمن
انتشارات:نشر هیرمند
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب خانه ام آتش گرفته ست

کتاب الکترونیکی «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» نوشتهٔ آریل دورفمن و با ترجمهٔ زرین جوادی، توسط نشر هیرمند منتشر شده است. این اثر مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که در بستر تاریخ معاصر شیلی و سال‌های سرکوب و دیکتاتوری نظامی شکل گرفته‌اند. دورفمن، نویسنده‌ای با پیشینهٔ مهاجرت و تجربهٔ تبعید، در این مجموعه به روایت زندگی انسان‌هایی می‌پردازد که در دل بحران‌های سیاسی و اجتماعی، با ترس، امید و تلاش برای بقا دست‌وپنجه نرم می‌کنند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خانه ام آتش گرفته ست

«خانه‌ام آتش گرفته‌ست» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که توسط آریل دورفمن، نویسندهٔ شیلیایی، در سال ۱۹۹۰ نوشته شده است. این کتاب در قالب ناداستان و داستان کوتاه، تصویری از زندگی مردم شیلی در دوران حکومت نظامی و پس از کودتای پینوشه ارائه می‌دهد. دورفمن که خود تجربهٔ تبعید و بازگشت به وطن را داشته، در این اثر به سراغ تجربه‌های انسانی از ترس، بی‌اعتمادی، فروپاشی و در عین حال امید و مقاومت می‌رود. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت‌های متنوع و شخصیت‌های گوناگون استوار است که هرکدام بخشی از واقعیت تلخ و پرتنش آن دوران را بازتاب می‌دهند. داستان‌ها با نگاهی موشکافانه به روابط خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، تلاش می‌کنند لایه‌های پنهان و آشکار سرکوب و سانسور را به تصویر بکشند. این مجموعه، با بهره‌گیری از عناصر واقع‌گرایانه و گاه نمادین، به بررسی تأثیرات دیکتاتوری بر زندگی روزمره و روان انسان‌ها می‌پردازد و در عین حال، امید به تغییر و پایداری را در دل روایت‌ها زنده نگه می‌دارد.

خلاصه داستان خانه ام آتش گرفته ست

در «خانه‌ام آتش گرفته‌ست»، آریل دورفمن با مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، زندگی در سایهٔ دیکتاتوری و سانسور را به تصویر کشیده است. هر داستان، روایتی مستقل اما مرتبط با فضای کلی کتاب دارد و شخصیت‌هایی را معرفی می‌کند که در دل بحران‌های سیاسی و اجتماعی، با انتخاب‌های دشوار و موقعیت‌های پیچیده روبه‌رو هستند. داستان‌ها اغلب از زاویهٔ دید افرادی روایت می‌شوند که یا خود قربانی نظام سرکوبگرند یا به‌نوعی درگیر سازوکارهای آن شده‌اند؛ از کارمندان سادهٔ دولت گرفته تا خانواده‌هایی که درگیر جدایی، بی‌اعتمادی و ترس از آینده‌اند. دورفمن در این مجموعه، به‌ویژه بر تجربهٔ سانسور و خودسانسوری تأکید کرده است. شخصیت‌هایی مانند ممیزان دولتی، نویسندگان و اعضای خانواده، هرکدام به‌گونه‌ای با مرزهای ممنوعه و خطوط قرمز روبه‌رو می‌شوند و ناچارند میان حقیقت و بقا، صداقت و سازش، یکی را انتخاب کنند. روایت‌ها با جزئیات دقیق و فضاسازی ملموس، احساس ناامنی، بی‌پناهی و گاه امید به تغییر را منتقل می‌کنند. در برخی داستان‌ها، روابط خانوادگی و عاطفی در بستر بحران سیاسی به چالش کشیده می‌شود؛ زنانی که میان وفاداری به خانواده و باورهای سیاسی‌شان گرفتارند، پدرانی که برای حفظ امنیت فرزندانشان ناچار به سکوت یا همکاری با نظام می‌شوند و جوانانی که در جست‌وجوی هویت و آزادی، با خطرات جدی روبه‌رو هستند. کتاب، با کنار هم قرار دادن این روایت‌ها، تصویری چندلایه از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در آن، مرز میان دوست و دشمن، حقیقت و دروغ، به‌شدت مبهم شده است.

چرا باید کتاب خانه ام آتش گرفته ست را بخوانیم؟

این کتاب با روایت‌هایی کوتاه و تأثیرگذار، تجربهٔ زیستن در فضای سرکوب و سانسور را از زوایای مختلف بررسی می‌کند. «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه سیاست و قدرت می‌توانند به زندگی روزمره و روابط انسانی نفوذ کنند و افراد را در موقعیت‌های دشوار اخلاقی و عاطفی قرار دهند. خواندن این مجموعه، فرصتی است برای درک عمیق‌تر از تأثیرات دیکتاتوری بر روان و رفتار انسان‌ها و همچنین شناخت مقاومت‌های کوچک و بزرگ در دل ناامیدی. روایت‌های دورفمن، با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیت‌ها، امکان همدلی و تأمل دربارهٔ ارزش‌های انسانی را فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات معاصر آمریکای لاتین، داستان‌های کوتاه اجتماعی و سیاسی، و کسانی که دغدغهٔ شناخت تأثیرات سرکوب و سانسور بر زندگی فردی و جمعی دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که به بررسی ادبیات مقاومت و روایت‌های دوران دیکتاتوری علاقه‌مندند، اثری ارزشمند به‌شمار می‌آید.

بخشی از کتاب خانه ام آتش گرفته ست

«دون آلفونسو پیش‌قدم شد: «اگه مزاحمم...» اما حس کرد تمام اضطراب قبل ناپدید شده از ایستادن انجاء کنار ان زن و کودکان. و تماشای مردی که با چنان شور و حرارت کار می‌کرد و غرق در آتش باشکوه ذهنش بود به‌طرز غریبی احساس خوشی کرد. مثل بودن در اتوبوسی گرم در سوز زمستان. تماشای کوچه‌های حیس و باران‌خورده در حرارتی دلپذین آن لحظه که می‌خواهی هیچ‌وقت پیاده نشوی و خودت را به‌دست مسر و حرکت خوشایند اتوبوس بسپاری» خود را رها کنی در آغوش کسانی که می‌دانند کجا می‌روند و چرا. اما همسر نویسنده چندان راضی نبود. سعی کرد توجه مرد را جلب کند: «عزیزم ایشون آقای...» دون آلفونسو اولین اسمی را که به حاطرش رسید. برای توضیح انتخاب کرد: «ارنستو. ارنستو گاسیتوا! هستم. خدمت‌تون رسیدم که...) زن با لحن محکم و قاطعی دخالت کرد: «دون ارنستو ناشر هستن و می‌خوان درباره‌ی موضوع مهمی باهات صحبت کنن؛ کتاب‌هات.» نویسنده بدون اینکه نگاهش را از کاغذ بردارده جواب داد: «یه دقیقه الان تموم می‌شه صحنه‌ی تدفینه فقط به دقیقه.) دون آلفونسو مصرّانه گفت: «ببخشید. من می‌تونم وقت دیگه‌ای برگردم.» زن» گویی که توضیحی کامل و منطقی است. گفت: (موضوع اینه که امروز شنبه‌ست. بفرمایید بشینین, براتون قهوه بیارم؟» دون آلفونسو به‌سرعت جواب داد: «نه خانم ممنونی لطف دارین.» و به همان سرعت از پاسخش خجالت‌زده شد. واکنشش به این معنی بود که آن‌ها برای داشتن قهوه خیلی فقیرند و احتمالاً مقدار خیلی کمی؛ برای موقعیت‌های خاص دارند. پس فوراً خودش را اصلاح کرد: «بله» حتمأه ممنون می‌شم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۸۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۲۵%
تومان