کتاب جمهوری روم
معرفی کتاب جمهوری روم
کتاب جمهوری روم نوشتهٔ دان ناردو و ترجمهٔ سهیل سمی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تاریخ جهان است.
درباره کتاب جمهوری روم
تاریخ همواره شاهد ویژگیهای منحصر به فرد ملل و اقوام بزرگ بوده است. هر یک از این اقوام نسبت به جهان اطرافش و ارتباطش با این جهان به نگرشهای خاص خویش دست یافته است. برای مثال، یونانیان باستان مبتکران و خالقان بزرگی بودند. آنها به ارزش فردی انسان اعتقادی عمیق داشتند و همواره حامی آزادی بیانِ فردی بودند؛ به زیبایی نیز عشق میورزیدند، زیباییای که در جای جای طبیعت ردّ و نشانش را میدیدند. یونانیان خلاقیت فردی خویش را با عشقشان به زیبایی ادغام کردند و در عرصه هنر، مجسمهسازی، معماری و ادبیات آثار بدیع و باشکوهی پدید آوردند. قابلیت و استعداد خاصی که در آن زمان به شالوده ماهیت ملی یونانیان شکل میداد، روح خلاق ایشان بود.
از دیگر سو، رومیها در عرصه فرهنگ، دستاوردهای بدیع چندانی نداشتند. ادیث همیلتونِ مورخ نوشته است: «مردم روم طبع شعر قوی نداشتند. قابلیت و خلاقیت طبیعی آنها سنخیتی با بیان هنری نداشت.» دلیل این امر آن بود که رومیها فرد را بیش از روحی آزاد و رها، بخشی از چیزی عظیمتر و مهمتر، یعنی جامعه، قلمداد میکردند. در روم فرد، همیشه تابع نظم بود، حکومت روم نیز براساس قوانینی منصفانه، ثابت و محافظهکارانه اداره میشد. رومیها که بیش از همه سعی داشتند شهروندانی خوب و مطیع قانون باشند، برای انضباط فردی بیش از بیان شخصی ارزش قائل بودند. از دید آنها، ارزشِ کارآیی به مراتب بیش از خلاقیت بود، به همین دلیل روم هنرمندان و نویسندگان زیادی به جهان عرضه نکردند.
کتاب جمهوری روم شما را با این جمهوری در دل تاریخ آشنا میکند.
خواندن کتاب جمهوری روم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به نوجوانان و جوانان دوستدار تاریخ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جمهوری روم
«با این همه، رومیان دستاوردهای فرهنگی باشکوهی داشتند، عمدتاً به این دلیل که مقلدان بینظیری بودند. آنها همواره ستودنیترین ابعاد تمدنهایی را که با آنها روبرو میشدند، اخذ و اقتباس میکردند. سالوست، مورخ رومی، در سخن از پیشینیانش میپذیرد که «آنها هر آنچه در میان متحدان و دشمنان خویش مناسب مییافتند، اقتباس میکردند و با شوق فراوان در وطن خویش به کار میگرفتند و ترجیح میدادند که به جای حسادت به اقوام موفق، از ایشان تقلید کنند.» رومیها بیش از هر ملت دیگری، از یونانیان تقلید کردند. روم در خلال قرنهای متمادی، ایدههای یونانیان را در باب قانون، دولت و مذهب و نیز سبکهای آنها را در مجسمهسازی، معماری و ادبیات اقتباس کرد.
اما رومیها مقلدانِ صرف نیز نبودند. آنها به مؤثرترین نحو ممکن از ابداعات و ایدههای ملل دیگر برای رفع نیازهای خویش استفاده میکردند. رشد و پیشرفت رومیها اغلب تا حد زیادی براساس ایدهها و ابتکاراتی بود که از دیگر اقوام اقتباس میکردند؛ و تقریباً همیشه ارزش یک ایده از نظر آنها براساس مفید بودنش تعیین میشد. یونانیان برای بیان عشقشان به زیبایی، فرهنگی غنی پدید آوردند، اما رومیها همین کار را برای برآورده ساختن نیازهای جامعه و حکومتشان انجام دادند. به قول ادیث همیلتون:
رومیها نبوغ خود را برای تأمین نیازهای عملی امپراتوری جهانیشان به کار گرفتند. روم این نیازها را به نحوی باشکوه برآورده میکرد. بناهایی... که در آن هشتاد هزار تن به تماشای منظرهای مینشستند، حمامهایی که سه هزار تن میتوانستند همزمان در آنها استحمام کنند... . پلها و لولههایی که بر سرتاسر رودهای عریض کشیده شده بود... . این است هنر راستین روم... درک و انطباق تمهیدات عملی برای رسیدن به اهدافی عملی.
اگر بتوان ماهیت ملی رومیها را با یک کلمه واحد توصیف کرد، آن کلمه عملگرایی است.»
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه