دانلود و خرید کتاب قلمروی وارونه ماری لو ترجمه حورا نقی زاده
تصویر جلد کتاب قلمروی وارونه

کتاب قلمروی وارونه

نویسنده:ماری لو
انتشارات:نشر ویدا
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قلمروی وارونه

کتاب قلمروی وارونه نوشتهٔ ماری لو و ترجمهٔ حورا نقی زاده است. نشر ویدا این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان فانتزی برای نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب قلمروی وارونه

کتاب قلمروی وارونه که یک رمان پیرامون زندگی «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» است، برای نوجوانان نوشته شده است. نویسنده در این رمان به‌جای تمرکز بر زندگی موتسارت بر زندگی خواهر او متمرکز شده است. این زن «نانرل» نام داشته؛ دختری که وقتی آمادۀ نشان‌دادن نبوغش به جهان بود، دنیا آمادهٔ توجه و افتخار به او نبود. داستان این رمان که نخستین‌بار در سال ۲۰۲۰ میلادی وارد بازار نشر شد، در «سالزبورگ» و در سال ۱۷۵۹ می‌گذرد. «ماریان نانرل موتزارت» خود را آماده کرده تا در مقابل خانوادهٔ سلطنتی به اجرای موسیقی بپردازد، اما حواس حاضران زمانی پرت می‌شود که برادر چهارساله‌اش «ولفگانگ» از راه می‌رسد. پسرک باعث می‌شود اشتباهی کوچک هنگام نواختن موسیقی از دختر سر بزند. «نانرل» که برادرش را به‌خاطر این اشتباه سرزنش می‌کند و از استعداد در حال شکوفایی او هراسان است، آرزویی را به زبان می‌آورد که توسط موجودی جادویی به نام «هایسینث» شنیده می‌شود. «هایسینث» به «نانرل» قول می‌دهد به او کمک کند تا از طریق موسیقی بتواند به جاودانگی برسد؛ در عوض «نانرل» باید به او کمک کند تا تاج‌وتختش را در «قلمروی وارونه» پس بگیرد.

خواندن کتاب قلمروی وارونه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانانی که به رمان فانتزی علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب قلمروی وارونه

«آقای شاختنر و من داستان‌هایی را با هم به اشتراک می‌گذاریم. بعضی‌هایشان را هر دو می‌دانستیم و بعضی‌هایشان را باید با مهربانی به او یادآوری کنم. یادم می‌آید که وفرل همراهم کلیدهای پیانو را زد و وقتی یکی از کلیدها ناکوک بود، اخم کوچکی روی صورتش نقش بست. آقای شاختنر آهنگ‌نوشتن پرشور وفرل را حتی در آن سن کمش به‌خاطر دارد و یادش می‌آید که هر وقت وفرل مجبور می‌شد از این کار دست بکشد، اشک چشم‌هایش را پر می‌کرد. دفتر موسیقی‌ام را که حالا بعد از سال‌ها کهنه و زردرنگ شده بود، بیرون می‌آورم و مینوئت‌های ساختۀ وفرل یا جاهایی را که پدرم چیزی یادداشت کرده بود نشان می‌دهم. وقتی آقای شاختنر از من دربارۀ بخش‌های پاره‌شدۀ دفترم می‌پرسد، فقط شانه‌ای بالا می‌اندازم و می‌گویم نمی‌دانم دلیلش چیست.

وقتی غرق گفتن یکی از داستان‌های بچگی وفرل می‌شوم، آقای شاختنر می‌گوید: «تو و وفرل خیلی به هم نزدیک بودین.» لبخندی روی لب‌هایش می‌نشیند. «خیلی با هم جور بودین، درسته؟ برای پادشاهان اروپا، همون‌هایی که کشورهامون رو تغییر دادن و تاریخمون رو نوشتن، اجرا کردین.»

خاطرات کالسکه‌سواری‌هایمان و داستان‌هایی که من و برادرم سر هم می‌کردیم تا همدیگر را سرگرم کنیم، دوباره به ذهنم برمی‌گردد. من هم لبخند می‌زنم و در دلم صمیمیت این خاطرات دور را گرامی می‌دارم. با لحنی مهربان جواب می‌دهم: «آره. فکر کنم بودیم.»

آقای شاختنر به دستۀ برگه‌هایش رجوع می‌کند، بعدی را بیرون می‌کشد و جلوی من می‌گیرد. «خدمتکار قدیمی‌تون سباستین این رو توی وسایلش داشت. پیدایش کردم و به نظرم ممکنه شما بیشتر از من درباره‌اش بدونین.»

به کاغذ خیره می‌شوم. لحظه‌ای زبانم بند می‌آید. این همان نقشۀ قدیمی است که من و وفرل زمانی از سباستین خواستیم برایمان بکشد، نقشۀ قلمروی وارونه. حالا بعضی از خطوطش محو شده‌اند و قلعۀ روی تپه سیاه و خراب شده است. به خندق، درخت‌های وارونه و ساحلی با شن‌های سفید که سباستین نقاشی کرده بود، نگاه می‌کنم و صدای خرد شدن برگ‌ها زیر پایم و شلپ‌شلپ آب اقیانوس قلمرو را که درونش شنا کردیم می‌شنوم. پله‌های تاریک و نمناک برج قلعه، آسمان سرخ و بچه‌ها و مسیر کج‌وکوله و مارپیچی را به‌خاطر می‌آورم. حتی سعی هم نمی‌کنم اسم آن پری را به‌خاطر بیاورم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۳۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۱۶۱,۰۰۰
تومان