کتاب پادشاه برهنه
معرفی کتاب پادشاه برهنه
کتاب پادشاه برهنه نوشتهٔ یوگنی شوارتس و ترجمهٔ مهران سپهران است. نشر قطره این نمایشنامه دوپردهای و اقتباسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پادشاه برهنه
یوگنی شوارتس کتاب پادشاه برهنه را بر اساس داستانی از «هانس کریستین آندرسن» نگاشته است. تلاش او در نگارش همزمان برای کودکان و بزرگسالان، باعث شد بعضی از آثار او با اینکه بهظاهر برای کودکان نوشته شده ، رنگوبوی سیاسی داشته باشد. نمایشنامهٔ «پادشاه برهنه» یکی از آنها است. این اثر بازنگارش داستانی از هانس کریستین آندرسن است، اما در مقام انتقاد از دولت وقت بر میخیزد. آثار فراوانی از شوارتس تا سالها پس از مرگش انتشار نیافت، اما او تا واپسین روزهای حیات خود نویسندهٔ محبوب مردم روسیه بود. شخصیتهای این نمایشنامه عبارتاند از «هنری»، «کریستین»، پادشاه، شاهدخت، پدر پادشاه، وزرا، زنان درباری، ژاندارمها، ندیمهها، مباشران، ملازمان، سربازها و مردم.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پادشاه برهنه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای اقتباسیِ خارجی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پادشاه برهنه
«وزیر: اجازه بدید!
کدخدا: نه، همهشون دوست دارن، بله، بله. فقط جوونا رو. دخترهای بامزهای هستن. من همهشون رو دوست دارم... خوب، خوب. اما اونها تمایلی ندارن... شما هم همینطور. من کمکی نمیتونم بکنم.
وزیر: کافیه! من برای این شما رو نخواستم. دخترهای شما نفهمیدن اصلاً من چی میخوام. من میخواستم یک مورد مهم سری دولتی رو به اونها بسپارم. مجبورم این مورد رو به عهدهٔ شما بگذارم.
کدخدا: عجب... بههرحال... خوبه... ولی نه... من آدم سالمی هستم.
وزیر: شما متوجه منظور من نشدید. شما باید چند ثانیه بعد از اینکه دخترها تشکهای پر رو اونجا، قرار دادن برید اونجا، زیر همهٔ بیست و چهار تا تشکِ پر، روی تختههای تخت، این نخود رو بگذارید. همین و بس.
کدخدا: چرا؟
وزیر: این به شما مربوط نیست! نخود رو بگیرید و برید انجام بدید!
کدخدا: نمیرم. بله... به هیچ عنوان.
وزیر: چرا؟
کدخدا: این کار درستی نیست. من آدم درستیام. بله، بله، نه، نه. الان این رو بردارم، حالم بد میشه. شما نمیتونید من رو مجبور کنید. نه، نه! بله، بله!
وزیر: آه، عجب احمقیه! خیلی خوب، من همهچیز رو برای شما تعریف میکنم، ولی یادتون باشه که این مسئلهٔ سری مهم دولتیه. شاه دستور داده که من تهوتوش رو دربیارم که شاهدخت از تولد تاکنون نجیب مونده یا نه. اصلاً دختر ایشون هستن یا نه.
کدخدا: دختر. ایشون خیلی به پدرشون شبیه هستن. بله. بله.
وزیر: این هیچ معنیای نداره. شما نمیتونید باور کنید که زنها چقدر فریبکارن. جواب دقیق رو فقط این نخود میتواند به ما بده. مردمی با ریشههای سلطنتی احساساتی فراتر از ما دارن و پوستشون هم لطیفتر از ماست. شاهدخت ـ اگر ایشون شاهدخت واقعی باشن ـ این نخود رو از پس بیست و چهار بالشِ پَر احساس میکنن و تمام شب خوابشون نخواهد برد و فردا بهخاطر این قضیه به من شکایت میکنن. و اگر خوابیدن که کار خرابه. مفهوم شد؟ حالا برید و انجام بدید!»
حجم
۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه