دانلود و خرید کتاب همسر اول فرانسواز شاندرناگور ترجمه اصغر نوری
تصویر جلد کتاب همسر اول

کتاب همسر اول

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب همسر اول

کتاب همسر اول نوشتهٔ فرانسواز شاندرناگور و ترجمهٔ اصغر نوری است. نشر افق این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «ادبیات امروز» است.

درباره کتاب همسر اول

کتاب همسر اول (La première épouse) رمانی معاصر است و به‌عنوان شخصی‌ترین اثر فرانسواز شاندرناگور شناخته می‌شود. فرانسواز شاندرناگور در این اثر تسلط و علاقه‌ٔ خود به اساطیر و متون کهن ادبیات جهان را نشانن داده است. این رمان فرانسوی، روایتی زنانه‌ از عادی‌ترین و روزمره‌ترین بحران این روزهای بشری؛ عشق و خیانت است. این رمان در سال ۱۹۹۸ به چاپ رسید و داستان آن بین پاریس و روستایی به نام کومبری (واقع در ناحیهٔ کرواز) اتفاق می‌افتد. راوی این رمان زنی است که  خود را سوگوار شوهرِ زنده‌اش می‌داند. او از مدت‌ها پیش، لباس سیاه می‌پوشد: از دو سال قبل از بیست‌وپنجمین سالگرد ازدواجمش. او معتقد است که ماه‌های سپتامبر و اکتبر فصل خوبی برای سوگواری‌ هستند؛ چراکه توی بوتیک‌ها چیز زیادی برای انتخاب وجود دارد، می‌توان با پیروی از مُد به‌طرز نامحسوسی وارد بیوگی شد. چرا او برای همسری که زنده است، سوگواری می‌کند؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب همسر اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فرانسواز شاندرناگور

فرانسواز شاندرناگور (Fnancoise Chandernagor) در سال ۱۹۴۵ در شهر اِسون به دنیا آمد. اجداد پدری او هندی بودند و این اسم خانوادگی از آنجا ریشه می‌گیرد. فرانسواز دوران نوجوانی‌اش را در اُ دو سِن گذراند و بعد به پاریس رفت. پدربزرگ مادری او بنّایی از اهالی کرواز بود. شاندرناگور علاقهٔ زیادی به ریشه‌های کروازی خود دارد و عاشق طبیعتِ آنجاست، به‌طوری که امروز بین پاریس و کرواز زندگی می‌کند. پس از گرفتن دیپلم انستیتوی مطالعات پاریس و لیسانس حقوق عمومی، در ۲۱سالگی وارد مدرسهٔ ملی مدیریت (ENA) شد و دو سال بعد با درجهٔ «ارشد» از آنجا بیرون آمد. آن‌موقع، او اولین زنی بود که به این درجه نائل می‌شد. سال ۱۹۶۹، در آزمون ورودی شورای دولتی پذیرفته شد و آنجا مسئولیت‌های حقوقی مختلفی به عهده گرفت. در همین دوران ازدواج کرد و اکنون سه پسر دارد. او همچنین پست‌های مختلفی در بخش فرهنگی و سرویس‌های اقتصادی وزارت امور خارجه به عهده گرفت و معاونت بعضی از تشکل‌های غیرانتفاعی را به‌طور خیرخواهانه پذیرفت. در سال ۱۹۹۳، شورای دولتی را ترک کرد تا خود را کاملاً وقف ادبیات کند.

اولین رمان فرانسواز شاندرناگور، «خیابان پادشاه» در سال ۱۹۸۱ چاپ شد و جایزهٔ «آمباسادور» و جایزهٔ خوانندگان مجلهٔ «Elle» را برای او به ارمغان آورد؛ رمانی پرفروش که درعین‌حال، از طرف منتقدان هم مورد استقبال قرار گرفت. خیابان پادشاه در مدت‌زمان کوتاهی به دوازده زبان ترجمه شد و در تئاتر و تلویزیون مورد اقتباس قرار گرفت. اثر بعدی شاندرناگور که در سال ۱۹۸۸ چاپ شد،‌ سه‌گانه‌ای است که به حوادث جامعهٔ فرانسه بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ می‌پردازد؛ سه‌گانهٔ «درس‌های ظلمت» از سه رمانِ «بی‌همتا»، «ملک مقرب وین» و «فرزند گرگ‌ها» تشکیل می‌شد که سال ۱۹۹۰ جایزهٔ «شاتوبریان» را به خود اختصاص داد. در سال ۱۹۹۴، شاندرناگور نمایشنامه‌ای به نام «سایهٔ خورشید» نوشت که همان سال در پاریس و بروکسل به روی صحنه رفت. یک سال بعد، با رمان فرزند روشنگری دوباره به رمان تاریخی روی آورد. فرانسواز شاندرناگور یکی از مطرح‌ترین نویسنده‌های معاصر فرانسه است که آثارش به بیش از ۱۵ زبان دنیا ترجمه شده‌اند. او از سال ۱۹۹۵، عضو آکادمی گنکور است.

درباره اصغر نوری

اصغر نوری در ۲۰ مرداد ۱۳۵۵ در تبریز به دنیا آمد. او مترجم، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر تئاتری بوده است که در مقطع کارشناسی در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه و در مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته‌ٔ کارگردانی تئاتر تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام رسانده است. اصغر نوری با ترجمهٔ رمان‌ها و نمایشنامه‌های نسل نوی نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان فرانسوی، نقش پررنگی در آشناکردن مخاطبان با نویسندگان نسل اخیر فرانسه داشته است. «آگوتا کریستوف»، «پاتریک مودیانو»، «ژوئل اگلوف»، «بریژیت ژیرو»، «مارسل امه» و «دیدیه ون کولارت» از نویسندگانی هستند که اصغر نوری آثاری از آن‌ها به پارسی ترجمه کرده است. از ویژگی‌های ممتاز اصغر نوری پیرامون ترجمه، وسواس در انتخاب عناوین و دقت و باریک‌بینی در فرایند ترجمه بوده است. او در جایی پیرامون معیارهای اصلی خود درمورد عناوینی که برای ترجمه انتخاب می‌کند گفته است که دو معیار اصلی و کلی برای انتخاب کتاب به‌منظور ترجمه دارد؛ اول اینکه از خواندن کتاب لذت ببرد و حس کند توانایی ترجمه‌اش را دارد و دیگر اینکه متقاعد شود این کتاب ربطی هرچند بسیار اندک به زندگی ایرانی دارد و می‌تواند به پرسش‌های یک فرد ایرانی پاسخ دهد. این مترجم ایرانی باور دارد که ترجمه کار طاقت‌فرسایی است؛ پس لازم است هدفمند و با برنامه انجام شود. کتاب‌های «بازی و شکار (۲ نمایشنامه)» نوشتهٔ اصغر نوری و کتاب‌های «نوشتن مادام بوواری» (نوشتهٔ گوستاو فلوبر)، «بی سواد و فرقی نمی‌کند»، «دروغ سوم»، «دفتر بزرگ»، «مدرک»، «میخ‌ها» و «دیروز» (همه نوشتهٔ آگوتا کریستوف) بخشی از ترجمه‌های او هستند.

بخشی از کتاب همسر اول

«اما، درحالی‌که هنوز در شوک این خبرهای قدیمی بودم، یک کلمه، یک دلخوری، به‌رغم میلم لبخندی روی لب‌هام آورد، خودم را هم‌دست این، هم‌دست آن، یا هم‌دست این و آن پنداشتم: با خوشحالی، متوجه شدم فرانسیس او را منتظر می‌گذاشت (در کشتی‌های خالی، ایستگاه‌های خلوت، کافه‌ها)، با همان قساوتی که من را در انتظار خود رنج داده بود؛ لور شکوه می‌کرد. آرام‌گرفته در اثر ناکامی و اندوه او، دلم به حالش می‌سوخت. بعد، او از نگاه شوهرم می‌گفت، نه آبی نه سبز، نگاه متغیرش، چشمان کودکانه و حیرانش، با همان محبتی می‌گفت که من زمانی از آن‌ها حرف می‌زدم؛ و دوباره، خودم را به لور نزدیک حس می‌کردم، نزدیک برای لمس کردن او. یا اینکه، برعکس، او عصبانی می‌شد، چون فرانسیس از پیوستن به او چشم‌پوشی کرده و تصمیم گرفته بود من را در یک مراسم شام یا جشن شب کریسمس همراهی کند، یا به یکی از پسرهامان در انجام تکلیفش کمک کند: آن شب، فرانسیس مرا انتخاب کرده بود؛ و برای پوشاندن این «اشتباه»، به او دروغ می‌گفت. اغلب به او دروغ می‌گفت، او همیشه متوجه این موضوع نمی‌شد. من که حالا همه‌چیز را می‌دانستم، پشت‌ورو را هم‌زمان می‌دیدم، پیروز می‌شدم! و چون دست‌آخر همهٔ برگ‌های برنده را در دست داشتم، آماده بودم بازی آن‌ها را از سر دلسوزی دنبال کنم: حقه‌بازی‌های آخر هفته، بهانه‌های دررفتن، دروغ‌های «من گوشی را برمی‌دارم»، مطمئناً آن‌ها کلک‌های زیادی سوار کرده بودند؛ اما رنج زیادی هم برده بودند، همین موضوع آن‌ها را مستحق بخشش می‌کرد. یک‌بار دیگر از عمق چاه بی‌انتهای بخششی آب برمی‌داشتم که نسبت به او اعمال می‌کردم ـ نسبت به هر دوی آن‌ها، چون به‌نظر می‌آمد آن‌ها تنها یک شخص واحد بودند ـ و این کار متحیرم می‌کرد: چطور می‌توانستم، درحالی‌که با آن‌همه حدّت دربارهٔ شوهرم قضاوت می‌کردم و او را آن‌طور که بوده می‌دیدم، همچنان به او وابسته باشم؟ برای دوست داشتن او، دیگر حتی به خودش نیاز نداشتم...

نه، این چیزهای پیش‌پاافتاده و متمم‌های مضحک گاه‌شمار عشق آن‌ها نبود که من را کشت. حتی با جلو رفتن در خواندن، این‌دو ضربهٔ خنجری نبود که بدون لرزیدن تحملشان کردم: نامه‌ای که یک عکس هم‌راهش بود: اورانت تنها، ایستاده، لبخندزنان، با لباس قرمز، جلو یک ناقوس. نوشتهٔ پشت عکس: «لورای سر تا پا سرخِ تو، که به تو می‌اندیشد.» در عکس‌هایی که چندسال قبل‌تر در آپارتمان من گرفته شده بود، او لباس قرمزرنگ پوشیده بود: حتماً رنگ‌های زنده را دوست داشت ـ یک ایتالیایی واقعی... نامهٔ متصل به عکس بود که روشنم کرد: به نظر می‌آمد فرانسیس او را به «عشق سرخ محکوم کرده بود»؛ برای اطاعت از فرانسیس، او دیگر فقط لباس‌هایی می‌پوشید به رنگ شقایق؛ حتی وقتی از فرانسیس دور بود، همچنان به دستورهای او احترام می‌گذاشت (عکس در تأیید)، خوشحال از ملزم بودن، از معذب بودن... مسلماً این قصهٔ «عشق سرخ» مضحک بود؛ اما افق‌های تازه‌ای برام می‌گشود: فرانسیس هیچ‌وقت چنین چیزی از من نخواسته بود؛ از طرفی، من هرگز خودم را با نظرات او تطبیق نداده بودم... پس این چه عشق ناشناسی بود که آن‌ها را به‌هم پیوند می‌داد؟ و در این زوج سرخ، سکان دست چه‌کسی بود، چه‌کسی؟»

خودت...
سجاد فرمانبر فدافن
خدا و عشق و دل
غلامحسین یوسفی (ناقوس)
آسیب شناسی زنجیره تامین مد سریع در صنعت پوشاک کشور
آذر اسماعیلی
روان سازی گفتار پیشرفته گوینده انگلیسی
ویتنی نلسون
آیین نگارش به همراه اصول نوشتن مقالات علمی
حسین ابراهیمی مقدم
لیبرالیسم و منتقدان آن
مایکل ساندل
یال افشان بر فراز البرزکوه
علی فیروزیان حاجی
ماخذشناسی توصیفی مهندسی مواد (جلد اول؛ عملیات حرارتی)
علی حسین چاهخویی
روش های میکرواستخراج
علی سرافراز یزدی
گفتارهای تغذیه و تندرستی
محمد ترابی نراقی
وقتی سندرم داون و اوتیسم تلاقی می کنند (جلد اول)
مارگارت فروهلکه
ماه من بمان
مرجان مرندی
التحفه القوامیه فی فقه الامامیه
سیدقوام الدین محمدبن محمدمهدی سیفی قزوینی
English for Students of Social Emergency Medicine
حامد پازوک
به تاریکی رهی زن چون سپیده
محمدجواد دارابی
رهایی از ۱۸ تله زندگی در مسیر خوشبختی
حدیث سعیدی
Canada after September 11
سام بیات ماکو
داده کاوی نظامی
خلیل غبیشاوی
کلاغی با بال های سفید
ملیکا کیان اصل (آنیکا)
رویکردهایی در تحلیل و نقد شعر معاصر عربی
نازک الملائکه
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۸۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۱۴۸,۰۰۰
تومان