کتاب چوپی به خرید می رود
معرفی کتاب چوپی به خرید می رود
کتاب «چوپی به خرید می رود» نوشتۀ تیری کورتن و ترجمۀ مریم جلالی فراهانی است و نشر مهاجر آن را منتشر کرده است. چوپی به خرید میرود، یکی از جلدهای مجموعۀ داستانهای چوپی است.
درباره کتاب چوپی به خرید می رود
قصهها مزایای بیشماری دارند و کودکان از طریق داستانها موارد زیادی را یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیاد را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، از شنیدن آن لذت میبرند و در ذهنشان باقی میماند
کودکان میتوانند بسیاری از مهارتهای زندگی را از طریق خواندن کتاب به دست بیاورند. چوپی به خرید میرود یکی از کتابهای مجموعۀ بامزه و آموزندۀ داستانهای چوپی است. تیری کورتن با خلق شخصیت چوپی که موجودی شبیه به پنگوئن است، توانسته بسیاری از مهارتهای زندگی مانند امور اخلاقی، رعایت هنجارهای اجتماعی و فردی، آموزش امور بهداشتی، سلامتی، غذایی و دیگر تجربههای زندگی را به کودکان بیاموزد. مجموعۀ داستانهای چوپی شامل داستانهای مصوری میشود که به زندگی و اتفاقات روزمرۀ چوپی و خانوادهاش میپردازد. در داستان چوپی به خرید میرود، پدر چوپی اسامی خریدهای موردنیازش را روی کاغذ مینویسد و چوپی هم همراه پدرش به خرید میرود. آنها به فروشگاههای مختلف میروند و خرید میکنند. چوپی در این همراهی، همکاری با مادر و پدر در انجام کارهای خانه و خرید را میآموزد.
تاکنون ۸۹ جلد از مجموعۀ داستانهای چوپی به چاپ رسیده و ۱۴ جلد آن به فارسی ترجمه شده است. جلدهای دیگر این مجموعه عبارت است از: «چوپی یک خواهر کوچولو دارد»، «چوپی باغبانی میکند»، «چوپی تنهایی لباس میپوشد»، «چوپی خیلی شکمو است»، «چوپی از خواهر کوچکش مراقبت میکند»، «چوپی با بابا دعوا میکند»، «چوپی مریض است»، «چوپی ظهر میخوابد»، «چوپی تولدش را جشن میگیرد»، «چوپی خرابکاری میکند»، «چوپی نمیخواهد بخوابد»، «چوپی میخواهد تلویزیون ببیند» و «چوپی عصبانی است»
خواندن کتاب چوپی به خرید می رود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چوپی به خرید می رود
«امروز صبح بابا میخواهد برود و خرید کند. او همینطور که دارد اسم چیزهایی را که میخواهد خرید کند، روی کاغذ مینویسد، از چوپی میپرسد: چوپی تو هم دوست داری با من بیایی؟
چوپی میگوید: بله بابا.
آنها اول به قصابی محل میروند. بابا به قصاب سفارش گوشت میدهد. چوپی آقای قصاب را که دارد با چاقوی بزرگش گوشتها را میبرد، نگاه میکند.»
حجم
۱۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۱۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه