کتاب نماهایی از ایران
معرفی کتاب نماهایی از ایران
کتاب نماهایی از ایران نوشتهٔ سر جان ملکم و ترجمهٔ شهلا طهماسبی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر در باب تاریخ ایران است.
درباره کتاب نماهایی از ایران
کتاب نماهایی از ایران (Sketches of Persia) یادداشتهای مسافری در شرق است. این کتاب درباره مأموریتهای «سِر جان مَلکُم» در ایران و بهویژه مأموریت اول و نیز موضوعات ادبی و زندگی اجتماعی و خلقوخوی ایرانیان است. سِر جان مَلکُم، کارمند کمپانی هند شرقی و اولین نمایندهٔ سیاسی انگلستان به ایران در دورهٔ قاجار، در سال ۱۲۱۵ قمری به حضور فتحعلیشاه قاجار رسید. او در هند، زبان فارسی را که زبان ادبی و رسمی بود و نیز آدابورسوم اجتماعی - فرهنگی مشرقزمین را چنان آموخت که ۱۷۹۲، مترجم فارسیِ نیروهای نظامی انگلیسی در ایالت حیدرآباد شد. در این کتاب به اقداماتی که سر جان ملکم انجام داده پرداخته شده است. ملکم در مدت اقامت در ایران به اهمیت سیاسی و تجاری جزایر و بنادر خلیجفارس پی برد و پس از بازگشت به هند، به لرد ولزی پیشنهاد کرد که جزیرهٔ هنگام را اشغال و در آن پایگاه دریایی تأسیس کنند، اما اقدامی صورت نگرفت. این کتاب از زبان دانای کل بیان میشود؛ شاید به این علت که او آسانتر بتواند احساسات و افکار و داوریهای خود درمورد ایرانیان را که بیشتر با عداوت و غرض و کینه و تحقیر همراه است، از زبان دیگران بیان کند. این کتاب در ۲۱ بخش و یک نمایه تنظیم شده است.
خواندن کتاب نماهایی از ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نماهایی از ایران
«۱۸. آداب شرفیابی به دربار، دومین دیدار، تقدیم هدایا، بار یافتن به حضور شاه، گفتگوهای خصوصی، اجداد شاه، جواهرات تاج، علاقه شاه به یک لطیفه، وقتگذرانی شاه، حرم، غذاهای سلطنتی، حاجی ابراهیم، شخصیت و مرگ او
شهرت ایلچی به عنوان مردی آشنا با تشریفات و اهمیت آن در جریانات سیاسی راه رابرای او در راست و ریس کردن کارهای مربوط به شرفیابی به دربار هموار کرد. هنوز بایست روی موضوعات بسیار بیاهمیتی توافق میشد که مستلزم بحث فراوان بود. یکی از آنها سر بزنگاهِ شرفیابی خودنمایی و ما را بیاندازه سرگرم کرد.
در شیراز در مورد لباس ما اظهارنظرهای زیادی شده بود، اما در پایتخت شواهدی وجود نداشت که نشان دهد صدراعظم میتواند با معرفی ایلچی با اونیفرم به حضور شاه مخالفت کند. از وضعیت موهایمان که تازه کوتاه شده بود به قیمت ضایع کردن دوستان روسیمان بسیار تمجید شده بود. آنها چند سال پیش به ایران حمله کرده بودند و باز داشتند تهدید به حمله میکردند. در نتیجه درباریان و وزیران شاه شاهان بسیار بر ضدشان جبهه گرفته بودند. در شیراز که بودیم، چراغعلیخان در مورد عادات برادران دینیمان در شمال (ایران) بسیار و بیشتر درباره عادات ما بالای منبر میرفت. میگفت:
«اینها زندگیشان خلاصه میشود در لیکور و گوشت خوک.» و رو به ایلچی کرد:
«باورتان میشود؟ اینقدر به این جانوری که گوشتش را میخورند علاقه دارند که موهایشان را عیناً شکل دُم آن درست میکنند.» ایلچی از این تشبیه متعجب به نظر میرسید در حالی که دوازده ماه هم نمیشد که خودش موهایش را همین مدلی زده بود که اینطور مورد انزجار بود.
بنابراین فکر میکردیم که از بابت لباس ایرادی نداریم. اما اشتباه میکردیم. دو روز بعد از ورودمان به اصفهان، میرزایی از جانب حاجی ابراهیم آمد تا با ایلچی درباره این موضوع صحبت کند و بعد از توجیهات و توضیحات مکرر در مورد توجه دقیق به رعایت تشریفات دربار ایران، گفت که از بابت لباس هم، او باید جامه متناسب با موقعیت بر تن کند. ایلچی گفت که منظور از این حرف چیست؟ فقط لباس کشور خود را بر تن میکند و چون یک نظامی است، لباسش اونیفرم نظامی او خواهد بود. میرزا لبخند زد و گفت که آنها بهتر از ایلچی میدانند که در اینطور موارد چه کار باید کرد. بعد بستهای آورد و از پاکتهایی که در آن بود عکس سفیرانی را که دو قرن پیش به ایران آمده بودند، بیرون کشید. یکی از آنها را که میگفت تصویر نماینده انگلیس است، و معلوم بود که سِر آنتونی شرلی است و از سر تا پا لباس زمان ملکه الیزابت را بر تن داشت، نشان ایلچیداد و گفت: «این طرحی است که امیدوارم مورد قبول شما واقع شود، چون اعلیحضرت مایلاند در همه نکات آداب و رسوم زمان صفویه دنبال شود، به نظر ایشان آنها خوب درک میکردند که شأن و مرتبت ایران در چیست.»»
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه