دانلود و خرید کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه) جیمی تامسون ترجمه فرمهر امیردوست
تصویر جلد کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه)

کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه)

معرفی کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه)

کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه) نوشتهٔ جیمی تامسون و ترجمهٔ فرمهر امیردوست است. انتشارات دنیای اقتصاد تابان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه)

کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه) [Dark Lord: school's out] از سه‌گانهٔ «ارباب تاریکی» به قلم جیمی تامسون (نویسندهٔ مشهور بریتانیایی) است که در سال ۲۰۱۳ عنوان یکی از ۱۰ اثر پرفروش کودکان در کشورهای انگلیسی‌زبان را به دست آورد. در جلد اول با عنوان «ارباب تاریکی: سال‌های اول» با داستان سقوط ارباب تاریکی به دنیای آدم‌ها آشنا می‌شوید. همه‌چیز از یک سقوط شروع می‌شود. ارباب تاریکی یک‌باره چشمش را باز می‌کند و می‌بیند که نه‌تنها تمام قدرت‌های جادویی‌اش را از دست داده است، روی یک چالهٔ روغنی در پارکینگ شهری پر از آدم‌های معمولی سقوط کرده است. در جلد دوم به نام «بعد از مدرسه» چه اتفاقاتی در راه است؟ بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ارباب تاریکی (جلد دوم، بعد از مدرسه)

«کلاغ جادوگر سفید را تا خیابان پشتی و بعد هم قسمت‌های ترسناک شهر دنبال کرده بود و حالا باب و کریستوفر داشتند از پنجره نگاهشان می‌کردند. فعلا که متوجه نشده بود بچه‌ها آنجا هستند، چون تمام حواسش به کار خودش بود. جادوگر سفید وسط دایره‌ای عجیب که با گچ سفید روی زمین کشیده شده بود ایستاده بود. طرح‌های عجیبی از خط میخی و مثلث و دایره و علامت توی دایره بود. خانم دامبزی آرام آرام سر جایش چرخ می‌خورد. با خودش چیزی می‌گفت. بعد بالا و پایین می‌پرید و روی علامت‌ها و خط‌ها می‌ایستاد.

باب دورگوی سیاه را بلند کرد و دگمه‌ای را زد. یک تکه گوشت لزج از پشت گوشی بیرون زد و به سمت پنجره رفت. ته گوشت یک چشم بود.

کریس گفت: «اهه! این دیگر چیست؟»

باب گفت: «ساکت مغز کوتولهٔ کم‌عقل! دارم فیلم می‌گیرم.»

کریس پلک زد. درست. چشم دوربین دورگوی سیاه بود. اههه!

جادوگر سفید داشت چیزی می‌خواند. معلوم بود که طلسم یا ورد است. بعد که روی علامت‌های مختلف می‌ایستاد. چکمه‌هایش حالت نامرئی به خود گرفته بود. ناگهان جادوگر سفید فریاد زد و چند قدم بلند برداشت و بعد... دلنگی ناپدید شد!

دهان کریس از تعجب باز شد. گفت: «وای!»

باب گفت: «بله!» و گوشی را در جیبش گذاشت. چشم دوربینی تازه جمع شده بود. «چطور اینقدر احمق بودم؟ کار چکمه است. چکمهٔ نقره‌ای. چکمهٔ سفر بود! البته، اهممم، من هیچ‌وقت احمق نیستم. البته، خیلی عقل کل هستم. حتما گولم زده‌اند. بله، شاید طلسم یا افسونی کرده که حواسم پرت شود. حتما همین‌طور است!»

کریس گفت: «درست، واقعا خودت هیچ‌وقت چیزی را یادت نمی‌رود هان؟»

باب ابرویش را بالا داد. کریس داشت کنایه می‌زد؟

کریس ادامه داد: «بگذریم. چکمهٔ سفر چیست؟»

«آه، چکمهٔ سفر. چکمهٔ جادویی برای سفر بین ابعاد هستی. این‌طوری قشنگ قدم به سرزمین تاریکی می‌گذارد!»

کریستوفر گفت: «واقعا؟ خب، اگر راست باشد باید چکمه‌ها را به دست بیاوریم که سوز را نجات بدهیم.»

باب پاسخ داد: «البته، ولی یک مشکلی هست.»

کریستوفر پرسید: «چه چیزی؟»

کریس چشم‌هایش را باریک کرد. مشکوک نگاهش کرد. باب چیزی را مخفی کرده بود. معمولا، به این معنی بود که اتفاق بدی در راه است. آن هم نه برای باب.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان