دانلود کتاب صوتی آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن با صدای بنفشه جوکار + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن

دانلود و خرید کتاب صوتی آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن

معرفی کتاب صوتی آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن

آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن یک سخنرانی تد از ریچل اشکرافت است که با صدای بنفشه جوکار می‌شنوید. اشکرافت در این سخنرانی با شما درباره مفهوم مرگ سخن می‌گوید.

تِد (به انگلیسی: TED، مخفف Technology, Entertainment, Design) یک مجموعه همایش جهانی است که توسط بنیاد Sapling که سازمانی غیرانتفاعی خصوصی است، با شعار «ایده‌ها ارزش گسترش دارند»، برگزار می‌شود.

شنیدن آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن را به تمام علاقه‌مندان به مطالعات حوزه روانشناسی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از آیین‌نامه‌ای از قرن شانزدهم در باب چگونه مردن

در مجموعه‌ی سه‌جلدی جستارها (۱۵۸۰)، میشل دو مونتنی، متفکر فرانسوی، می‌نویسد که بهترین راه آماده شدن برای مرگ، اندیشه‌ی دائم به آن است. مونتنی می‌گوید "بگذارید که چیزی به‌اندازه‌ی مرگ ذهن را فرانگیرد. در لغزیدن پای اسب، در سقوط یک سنگ، در کوچک‌ترین خراش سنجاقی، بگذارید عنقریب بیندیشیم و با خود بگوییم، اگر این خود مرگ بود چه؟ " مونتنی پیشنهاد می‌دهد که باید همیشه مرگ را در ذهن تجسم کرد و در نتیجه‌اش، به پرثمرترین شکل ممکن، خود را برای آن آماده کرد. از طرفی، از جنبه‌ی شخصی‌تر، من توانستم این را در طول چهار سال نوشتن رساله‌ی دکترایم درباره‌ی آثار مونتنی، بایگانی کنم، عملی که مرا مجبور کرد هرروز به مرگ بیندیشم.

به‌احتمال‌زیاد هر رساله‌ی دکتری هر جا و هر زمان با خود میزان معینی مجازات و ملالت به همراه دارد، به‌خصوص در آخرین ماه‌های نوشته شدن؛ اما مطالعه‌ی زمان در آثار مونتنی به این معناست که مدام در افکار و ارجاع‌هایش به مباحث خودکشی در دیدگاه فیلسوفان باستان، یا در تاریخچه‌ی آداب خاک‌سپاری در اروپای غربی غرق شوی. تا زمانی که رساله تمام شد، یقین داشتم که مونتنی اشتباه می‌کند و دقیقاً خلاف آنچه گفته بود، دیگر هیچ‌وقت نباید درباره‌ی مرگ بیندیشم. دلواپسی و اضطرابی که در هنگام ارائه‌ی رساله‌ام مرا در خود بلعیده بود، به این معنی بود که کلمات نجیب‌زاده‌ی قرن ۱۶ در مورد طبیعت مرگ، در فهرست اولویت‌هایم در بی‌اهمیت‌ترین جایگاه است؛ اما از طرفی در بازتاب آن، به لطف مونتنی و رویکرد صادق و بازش به مرگ‌ومیر، اندیشیدن درباره‌ی مرگ، به من، چگونه زیستن را آموخت.

برخلاف پنداشت معمول ما در جامعه‌ی امروزی، صحبت کردن درباره‌ی مرگ به‌طور مداوم، لازم نیست ترسناک یا ناخوشایند باشد. درواقع، می‌تواند باعث شود با دنیای طبیعی ارتباطی بسیار عمیق‌تر پیدا کنیم که هم‌زمان چیزهای کوچک را در جایگاهشان پرمعناتر می‌کند. بالاخره، مرگ‌ومیر، خاصیت کلیدی تقریباً هرچیزی ست که در طبیعت وجود دارد، مانند انسان، خورشید، ستارگان، گیاهان و حیوانات؛ هیچ‌چیز تا ابد باقی نخواهد ماند و مونتنی دائماً در نوشته‌هایش به این اشاره می‌کند که این آشکارترین چیزیست که در فرایند‌های جسمانی ناپایدار اطراف ما رخ می‌دهد. مونتنی می‌گوید «دنیا بر چرخه‌ها می‌چرخد. همه‌چیز در آن بی‌وقفه در جریان است.» طوفان‌های زمستانی و برف جای خود را به خورشید تابستان می‌دهند. حتی خورشید نیز روزی ناپدید خواهد شد. ما انسان‌ها به‌خوبی در این چرخه جا می‌گیریم؛ ما همیشه زندگی خود را با توجه به تولد، پیر شدن و مرگ تعریف می‌کنیم. مونتنی جسم پیر خود را با تشبیهات فصلی توصیف می‌کند و می‌گوید «من برگ‌ها، شکوفه‌ها و میوه‌هایش و حال خمیدگی و پژمردگی‌اش را می‌بینم.» هرچند، در دنیای طبیعی، مرگ همیشه جای خود را به زندگی تازه می‌دهد. پیش از رسیدن جوانه‌هایی که در بهار سر باز می‌کنند، برگ‌ها از درختان می‌ریزند و می‌میرند. وقتی‌که انسان‌ها می‌میرند، تن‌هایشان تجزیه شده و با خاک مخلوط می‌شوند، یا به شکل ذرات خاک با نسیم هم‌مسیر می‌شوند، آماده‌ی تبدیل‌شدن به بخشی از چیزی دیگر.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۲۸ دقیقه

حجم

۲۶٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۲۸ دقیقه

حجم

۲۶٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان