کتاب ائتلاف شوم

کتاب ائتلاف شوم نوشتهٔ کیومرث یزدان پناه درو است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر به بررسی دلایل ژئوپلیتیکی تغییر سیاست‌های جهانی ایالات متحد آمریکا و انگلستان در نیم قرن اخیر و تأثیر آن بر امنیت بین‌الملل پرداخته است.

درباره کتاب ائتلاف شوم

کتاب ائتلاف شوم براساس یکی از واقعیت‌های تلخ روزگار اخیر به رشتهٔ تحریر درآمده است؛ واقعیتی که تا پایان نگارش آن هم احتمالاً قتل و کشتار میلیون‌ها انسان دیگر را در اقصانقاط جهان رقم خواهد زد. مهم‌تر این‌که بررسی زوایای امنیتی جهان معاصر نشان می‌دهد کرهٔ زمین و همهٔ ساکنان آن، تا چه اندازه به طرز بی‌رحمانه‌ای در معرض خطرات ناشی از انباشت ده‌ها هزار سلاح ویران‌کنندهٔ اتمی و دیگر سلاح‌های غیرمتعارف قرار گرفته است. 

کیومرث یزدان پناه درو در کتاب «ائتلاف شوم» به بررسی دلایل ژئوپلیتیکی تغییر رفتارهای ایالات متحد آمریکا و متحد وفادارش، انگلستان، پرداخته و تلاش کرده است تا قواعد تاریخی و جغرافیایی و در نظر گرفتن احتمالات آیندهٔ روابط این دو کشور (امریکا و انگلستان) را رعایت کند. چارچوب عمومی شیوهٔ تفکری که سیاست خارجی دولت امریکا از جنگ دوم جهانی به این سو در پیش گرفته، به بهترین شکل در ستاد برنامه‌ریزی‌های نظامی، سیاسی و امنیتی این کشور منعکس شده و در طول این دوران به وسیلهٔ طراحان سیاسی وزارت خارجهٔ امریکا و شورای روابط خارجی این کشور به رشتهٔ تحریر درآمده است.

خواندن کتاب ائتلاف شوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و روابط بین‌الملل پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ائتلاف شوم

«در یک دورهٔ طولانی اروپای غربی کوشیده است جهان سیاسی را براساس دوری و نزدیکی به خود تقسیم کند و باید این تقسیم‌بندی را ناشی از رقابت‌های ژئوپلیتیکی شرق و غرب سیاسی دانست که پس از فروپاشی شوروی و از بین رفتن شرق سنتی مفهوم غرب سیاسی مورد توجه است در قیاس با همین مفهوم بود که قاره‌های آسیا و افریقا به خاور نزدیک، میانه و دور تقسیم شد. این فرض بر محور بودن اروپا و ایالات متحد امریکا استوار بود و پس از گذشت زمان زیادی از رواج این مفهوم هنوز موضع مشخصی پیدا نکرده است، بنابراین خاورمیانه شامل بخش‌هایی از شمال افریقا تا هندوستان و قفقاز تا دریای سرخ است و البته در این پهنه هیچ هماهنگی و تجانسی وجود ندارد که بتوان آن را یک منطقهٔ ژئوپلیتیکی مانند خلیج فارس، شامات،‌ مغرب و افریقای شمالی دانست. بر این اساس به نظر می‌رسد رسیدن به اهدافی مشخص باعث شده این مفهوم به این منطقه وسیع اطلاق شود. که می‌توان آن را توصیه‌ای جغرافیایی ـ سیاسی برای درگیر کردن کشورهای بیشتر در رویدادها و مسائل بخشی از این منطقه مانند خلیج فارس و حوزهٔ دریای خزر قلمداد کرد.

خاورمیانه کنونی پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پس از شکست دو جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸ م) طبق معاهدهٔ سایکس پیکو بین فرانسه و انگلستان پدید آمده است. در جنگ جهانی اول دولت عثمانی به عنوان متحد آلمان علیه انگلستان و فرانسه وارد جنگ شد که به شکست این امپراتوری انجامید. در پی این رویداد فرانسه و انگلستان بر آن شدند تا با اهداف درازمدت و منافع خود خاورمیانه و شمال افریقا را تقسیم کنند. در سال ۱۹۱۷ م وزیر خارجه انگلستان خواستار تشکیل میهن قوم یهود در سرزمین فلسطین شد. از نتایج عمدهٔ معاهدهٔ سایکس پیکو تجزیهٔ منطقهٔ شامات شامل کشورهای سوریه، لبنان و اردن امروزی و زمینه‌سازی برای تشکیل دولت یهود است. سرعت فزایندهٔ تحولات در این منطقه و انتقال آن به کانون محور مسائل نظم بین‌الملل از پدیده‌های قرن ۲۱ میلادی است که تمامی بازیگران سیاسی و تقریباً همهٔ کشورها را تحت‌تأثیر قرار داده است. بنابراین این منطقه همواره در طول تاریخ بین قدرت‌های جهان خصوصاً شرق و غرب و امروزه بین قدرت‌هایی مانند چین، روسیه و امریکا مورد کشمکش و تنازع بوده و هست.»