کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح
معرفی کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح
کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح نوشتهٔ تنی نلسون و ترجمهٔ نیلوفر امن زاده است. انتشارات پرتقال این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یکی از کتابهای «دیدنیهای خواندنی» است که قصهٔ انیمیشنهای معروف دنیا را برای خواندن تهیه و تنظیم کرده است.
درباره کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح
کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح جزو مجموعهای است که در آن کتابهایی را که داستان انیمیشنهای مشهور و مهمی را تعریف میکنند، میخوانیم؛ انیمیشنهایی که هم کلی جایزه بردهاند، هم کلی طرفدار دارند و هم کلی آدم متخصص تأییدشان کردهاند. و داستانهایی دربارهٔ مهمترین مسائلی که از کودکی تا وقتی آدمبزرگ شویم، همراه ماست؛ از احساسات درونی بگیر تا آرزوهای شخصی؛ از افسانههای قدیمی تا راهورسم زندگی در دنیا. با خواندن اینگونه داستانها این شمایید که دوباره همهچیز را تخیل میکنید. شاید قهرمان قصه در ذهن شما قیافهٔ متفاوتی داشته باشد، شاید فضاها را جور دیگری تصور کنید، شاید حتی تخیل شما بهکل با انیمیشنی که دیدهاید فرق کند. تازه ممکن است آن را ندیده باشید.
این جلد از مجموعه کتابهای «دیدنیهای خواندنی» بهسرغ انیمیشن «روح» رفته است. در این قصه با مردی بامزه روبهرو میشوید که سروکارش به عالم ارواح میافتد. او میمیرد و به جهان دگر میرود، اما این پایان کار او نیست. او در جهان دیگر باید ماجراهای بسیاری را پشت سر بگذارد. یعنی او دوباره زنده میشود؟
خواندن کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب دیدنی های خواندنی؛ روح
«جو گاردنر از آن آدمهایی نبود که توجه بقیه را به خودش جلب کند، دستِکم نه در دیدار اول. قدبلند بود و خوشرفتار، با سبیلی باریک و لبخندی محجوب. همیشه عینکی با قاب سیاه ضخیم به چشم داشت. در چهلوششسالگی، موهای سیاهش تازه داشت خاکستری میشد. لباس و ظاهر برایش چندان اهمیتی نداشت، برای همین در کمدش فقط چندتا شلوار و یقهاسکی سیاه پیدا میشد.
هرکس جو را بار اول میدید، فکرش را هم نمیکرد در سینهاش قلبی دارد سوزان از آتش عشقی دیوانهوار؛ آتشی که فقط برای یک چیز شعله میکشید.
او عاشق موسیقی جاز بود.
دوازدهساله بود که عاشق موسیقی جاز شد. از آن روز زندگیاش را وقف این سبک موسیقی کرده بود؛ گوش دادن به آن، مطالعه دربارهاش و نواختنش. صبحها با فکر و خیال جاز از خواب بیدار میشد. شبها هنگام خواب هم ریفها و کوداها در سرش میچرخیدند.
به نظر جو فوقالعادهترین ویژگی جاز، چیزی که نمیگذاشت قدیمی شود، این بود که میشد به هزار شیوه آن را نواخت و هر شیوه حس متفاوتی به آدم میداد.
جاز گاهی جسور و مصمم بود، گاهی بازیگوش و گاهی غمگین. بعضی آهنگهای جاز را که میشنیدی حس میکردی نوک بلندترین قلهٔ جهانی و وقتهایی که حالوحوصله نداشتی، جاز مرهمی بود برای روح.
نوعی از جاز هم بود که موقع شنیدنش احساس میکردی کامیون حمل زباله از رویت رد میشود؛ قطعهٔ جازی که گروه موسیقی مدرسهٔ متوسطه مینواختند.
بدبختانه جو با این نوع جاز کاملاً آشنا بود.
صبح جمعهای اواخر پاییز، جو در اتاق موسیقی مدرسهٔ اِم. اِس ۷۴ پشت میز معلم ایستاده بود. او که تنها سلاحش باتون رهبر ارکستر بود، شجاعانه سعی میکرد از آن صداهای ناهنجاری که به گوشهایش حمله میکردند، زورکی هم که شده هارمونی بیرون بکشد.
جو داد میزد: «یک، دو، سه، چهار! روی ریتم بمونین! دو، سه، چهار...» و باتون را بینتیجه تکان میداد. صدایش در همهمهٔ بوقها و جیغهای گروه سازهای بادی بهسختی به گوش میرسید. «بادیها، اون نُت دو دیِزه!»»
حجم
۸۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۸۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
نظرات کاربران
عالی 🥲🤍 حتی کارتونش هم خوب بود🙃💗
بنظرم به اندازه ی فیلمش شگفت انگیز بود🌝 حتما بخونید خیلی خوبه🌿 روح، داستان جوگاردنرنوازنده است که در بهترین روز عمرش می میرد!حالا مجبور است از هر راهی که شده روحش را به بدنش برگرداند تا بتواند طعم برآورده شدن بزرگترین آرزوی
عالیههه هم کتابش هم کارتونش:)))♡
این برای خودش یه کارتون جذاب هم داره که خیلی دیدنیه پیشنهاد میکنم بزنید و نگا کنید خیلی خوبه
👍👍👍👍
خیلیی جذاااابههه🌼🌼🌼 حتما بخونیدش 🌻🌻 فیلمش هم قشنگه 😍