🎡 تولد ۱۱ سالگی طاقچه: گردونه را بچرخان، جایزه ببر، کتاب بخوان!🎡

کتاب دوران عاشقی همینگوی: یادداشت‌ها و خاطرات

نویسنده:ای ای هاچنر

مترجم:مهرنوش امیری

انتشارات:کتاب کوله پشتی

دسته‌بندی:

امتیاز

۳.۷از ۶ رأیخواندن نظرات

۳٫۷

(۶)

خواندن نظرات

معرفی کتاب دوران عاشقی همینگوی: یادداشت‌ها و خاطرات

«دوران عاشقی همینگوی: یادداشت‌ها و خاطرات» نوشته ای ای هاچنر(-۱۹۲۰)، نویسنده آمریکایی است. داستان عاشقی همینگوی به مقاطعی از زندگی عشقی او اشاره دارد و اتفاقاتی که در آن دوران پرفراز و نشیب با آن رو به رو بوده است. نویسنده‌ی این اثر از دوستان نزدیک ارنست همینگوی بوده و خودش را امانت‌دار رازهای او می‌دانسته است و از این زاویه صمیمیت و البته به دور از تعصب برگ‌هایی از زندگی همینگوی را با قلم خود به رشته تحریر در آورده و اسراری را فاش می‌سازد که ارنست تا زمان حیاتش پرده از آن نگشوده بود. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «پائولین، تو یه زن فوق‌العاده‌ای، ولی من ازت می‌خوام که گورت رو از تو زندگی من گم کنی. چون اگه این کارو نکنی، من زن و پسر کوچیک و تمام هستیم رو از دست می‌دم. چرا به خودت اجازه می‌دی با زندگی من این کار رو بکنی؟»....

نظرات کاربران

yazdaan

۱۳۹۹/۰۶/۰۲

بعد از این کتاب هرچی از همینگوی دستم میاد میخونم🌟

FatemehNMT

۱۳۹۹/۰۹/۰۸

اطلاعاتی که از خاطرات و شخصیت همینگوی و یه تعداد دیگه‌ای از نویسنده‌ها میده خیلی برام جالب بود. ترجمه نسبتاً وحشتناکه. انگار حتی یک بار هم بعد از ترجمه مطالعه و ویرایش نشده؛ پر از غلط‌های تایپی و جملات اشتباه

ka'mya'b

۱۳۹۶/۰۹/۱۱

تا اواسط کتاب نمی تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم، شاید به خاطر اینکه پیوستگی در مطالعه اش نداشتم و شاید به خاطر تعدد اسامی که در به یادآوریشون مجبور بودم به ذهنم فشار بیارم که این کی بود!!؟؟ /: ولی

- بیشتر

younes

۱۴۰۴/۰۶/۰۷

اون بخشِ سختِ عاشق‌بودن، که آدم از غم، در پوستِ خود نمی‌گنجه :(((( (امیدوارم اشتباه‌های تایپی اصلاح بشه و از علامت‌های نگارشی برای تفکیکِ جملاتِ شخصیت‌های مختلف، استفاده بشه.) در کل، خوندن این‌ کتاب رضایت‌بخش بود.

zohreh planet

۱۴۰۲/۰۷/۲۷

تا حالا سراغ کتابهای همینگوی نرفتم اما بعد ار خوندن این کتاب خیلی مشتاقم اثارش رو بخونم واز خوندن این کتاب هم لذت بردم دوست دارم این کتاب رو توی کتابخونم داشته باشم و باز هم موقع خوندن اثار همینگوی

- بیشتر

بریده‌هایی از کتاب

سعی نکن با پشیمونی زندگی کنی. پشیمونی قلب لعنتی رو تیکه‌تیکه می‌کنه.

ka'mya'b

تمام پلیدی‌ها و شرارت‌ها با معصومیت آغاز می‌شوند. ارنست همینگوی

ka'mya'b

عشق مثل یه شهره که وقتی ما داخلشیم چیزا رو کاملاً متفاوت‌تر از اون ماهیت حقیقی‌شون می‌بینیم.

ka'mya'b

وقتی دو نفر یکدیگر را عاشقانه دوست دارند، مردم ثروتمند جذب آن‌ها می‌شوند. ولی او و هادلی آن‌قدر صاف و ساده بودند که نفهمیدند چطور باید از خود و عشق بینشان مراقبت کنند.

ka'mya'b

اگه مطالب تو حافظه‌م نباشه، ارزش نگه داشتن رو نداره.»

ka'mya'b

«مردی که بین دو زن قرار بگیره، عاقبت هردوشون رو از دست می‌ده.»

ka'mya'b

سربازا وقتی که باید پیش‌روی کنند، عقب‌نشینی می‌کنن. مهم نیست که اونا درباره‌ی زنده کردن خاطرات گذشته چه چیزی بهت می‌گن، گذشته یه پل نیست که بشه دوباره از روش برگردی.

ka'mya'b

هرچه بیشتر از رفاقتمان می‌گذشت، بیشتر متوجه می‌شدم که داستان‌ها و حرف‌هایی که درباره‌ی شخصیت خشن و جنگ‌جوی او پخش شده بود، همه بی‌مورد و ساخته‌ی ذهن مردمی بود که او را نمی‌شناختند و تنها از روی موضوعاتی که می‌نوشت، قضاوتش می‌کردند. او شاید دربرابر هر متجاوز و متخلفی می‌ایستاد، ولی من هرگز او را به‌عنوان یک انسان پرخاشگر نشناختم.

ka'mya'b

پنجاه سال پیش، چند سال بعد از مرگ ارنست همینگوی، من کتاب پاپا همینگوی را براساس سی سال ماجراهای تلخ و شیرینمان نوشتم. برای کسانی که کتاب پاپا همینگوی را نخوانده‌اند، به ماجرای بهار ۱۳۹۴ اشاره می‌کنم؛ زمانی‌که در مجله‌ی کازماپالتیان و سپس در یک مجله‌ی ادبی دیگر، که بعدها توسط گورلی براون منحل شد، کار می‌کردم و برای مأموریت مضحک درخواست نگارش مقاله‌ای درباره‌ی "آینده‌ی ادبیات" از همینگوی، عازم هاوانا شدم.

مهدی تمدن رستگار

از درد و رنج آن دوره و تجربه‌ی عذاب‌آور دوست داشتن همزمان دو زن، تجربه‌ای که او را به نابودی کشاند، رها شد.

yazdaan

همه‌ی چراغ‌های خانه روشن‌اند

آندریا لوی

قورباغه‌ی بزرگ توکیو را نجات می‌دهد