کتاب بنیتو موسولینی
معرفی کتاب بنیتو موسولینی
کتاب بنیتو موسولینی نوشتهٔ براندا هاوگن و ترجمهٔ رضا علیزاده است. گروه انتشاراتی ققنوس این ناداستان را منتشر کرده است. این کتاب زندگینامهٔ موسولینی، دیکتاتور فاشیست ایتالیا است.
درباره کتاب بنیتو موسولینی
بنیتو موسولینی روزنامهنگار، سیاستمدار و رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم بود. در سالهای میان دو جنگ جهانی موسولینی که فرزند یک آهنگر بود و در حین جنگ جهانی اول، به درجهٔ استواری نایل آمده بود، از نارضایتی مردم ایتالیا استفاده کرد و حزب فاشیسم را تشکیل داد. او با تشکیل این حزب ادعا میکرد که میخواهد عظمت روم باستان را برای ایتالیا احیا کند. او اعلام وفاداری خود نسبت به پادشاه ایتالیا و کلیسا و ادعای خود را مبنی بر اینکه سلحشوری در راه حفظ قانون، قدرت حکومت و نظم بود را مسجلتر کرد. براندا هاوگن در کتاب بنیتو موسولینی به روایت ابعاد مختلف زندگی این سیاستمدار پرداخته است. کتاب حاضر در ده فصل نگاشته شده است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب بنیتو موسولینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستانهای سیاسی و علاقهمندان به زندگینامهٔ سیاستمردان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بنیتو موسولینی
«وقتی آتش جنگ داخلی در اسپانیا شعلهور بود، هیتلر دست و پا کردن قلمرو بیشتر برای امپراتوری رو به رشد خود را در کانون توجه قرار داد. در سپتامبر ۱۹۳۸ حریصانه به بخش آلمانینشین چکسلواکی معروف به زودتنلاند چشم دوخته بود. نخستوزیر بریتانیا نِویل چمبرلین سخت کوشید مصالحهای به وجود بیاورد تا زودتنلاند به خاک آلمان ضمیمه شود. هیتلر نیز تعهد کرد که با این کار راضی شود و کشورگشایی آلمان را متوقف کند. با وجود آنکه قرار بود رهبران چکسلواکی این مصالحه را بپذیرند اجازه نیافتند در مذاکرات حضور یابند. چمبرلین با انجام دادن این معامله خیال میکرد به جهان کمک کرده است تا از جنگی جدید اجتناب کند و آسودهخاطر و پیروزمند به بریتانیای کبیر برگشت. چمبرلین به هموطنانش گفت:
دوستان عزیز ... این دومین بار در تاریخ ماست که صلح به همراه افتخار از آلمان به داونینگ استریت برگشته است. من باور دارم که این کار برای روزگار صلحآور است. از صمیم قلب از شما متشکریم. و حال توصیه میکنم که به خانههاتان برگردید و با خیال آسوده بخوابید.
اما هیتلر خیال نداشت به توافقی که با کمک چمبرلین طرحریزی شده بود، احترام بگذارد. در پانزدهم مارس سال ۱۹۳۹ نیروهای آلمان باقی چکسلواکی را هم در حالی تصرف کردند که دنیا فقط نظارهگر بود. ایتالیا با الگوگیری از آلمان در هفتم آوریل به آلبانی لشکر کشید و در عرض یک هفته کنترل آن سرزمین را به دست گرفت.
در ۲۲ ماه مه هیتلر و موسولینی عهدنامهای را امضا کردند که دیکتاتور ایتالیا آن را پیمان فولادین مینامید و در آن توافق کردند که ایتالیا و آلمان متحدان نظامی تمامعیار یکدیگر باشند. هرگاه یکی از این دو کشور جنگی را آغاز میکرد کشور دیگر بر اساس عهدنامه باید به او کمک میکرد. ایتالیا در عمل کار چندانی از دستش برنمیآمد. ارتش ایتالیا فقط ۱۶۰ هزار سرباز داشت نه دو میلیون سربازی که موسولینی لافش را میزد. بهعلاوه تجهیزات نظامی این ارتش خارج از رده بود. موسولینی زود به اشتباه خود پی برد و به هیتلر پیغام فرستاد که ایتالیا در چهار تا هشت سال آینده برای جنگ در مقیاس بزرگ آماده نیست. هیتلر در جواب گفت که نمیتواند درنگ کند و اگر لازم شود از ایتالیا انتظار کمک دارد.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه